کثولو (Cthulhu) موجودی قدرتمند، باستانی و شرور است که برای اولین بار در آثار نویسنده موفق و بزرگ امریکایی هاوارد فیلیپ لاوکرفت (H.P Lovecraft) به جهان معرفی شد. موجودی که رفتهرفته و به کمک دیگر آثار موفق این نویسنده، به سمبل اصلی آثار لاوکرفت و رفته رفته به نمادی برای هرنوع داستان مشابهی تبدیل شد. داستانهایی در آنها دنیای روزمره حفاظی است برای مخفی نگهداشتن حقیقی عظیم و ترسناک که دانستن آن، سلامت روانی هرفردی را به خطر میاندازد.
داستان کوتاه ندای کثولو (Call of Cthulhu) برای اولین بار در سال 1928 در مجله عامه پسند «داستانهای غریب» (Weird Tales) در امریکا منتشر شد و موجود شرور دنیای مرموز لاوکرفت را به همه معرفی کرد. این موجود اسرار آمیز و دیگر کتابهای لاوکرفت در طول سالها الهام بخش اثار گوناگونی بودهاند، از فیلمهای سینمایی گرفته تا بازیهای تختهای و ویدئویی، در این میان اما برخی از این آثار مانند بازی BloodBorne به الهام گرفتن از عناصر داستانی و فضاسازی بسنده میکنند و برخی دیگر مانند بازی Call of Cthulhu: The Official Video Game سعی دارند تا حس و حال دقیق داستانهای لاوکرفت را به مخاطب منتقل کنند.
بازی Call of Cthulhu اما بیشتر از آنکه اقتباسی مستقیم از داستان کوتاه ندای کثولو باشد. اقتباسی رسمی یک بازی تختهای به همین نام است که اولین بار در سال 1981 منتشر شد. این عنوان توسط استودیوی نه چندان نام آشنای Cyanide توسعه یافته است. استودیویی که پیش از این موفق به ساخت عنوان درخشانی نشده، اما قصد دارد تا با توسعه بازی Call of Cthulhu به موفقیت بزرگی دست پیدا کند.
بازی Call of Cthulhu، عنوانی است که شاید بتوان آن را در ژانر وحشت و بقا جای داد، اما وجود المانهای نقش آفرینی، باعث میشوند که این بازی را، به عنوان یک اثر در سبک نقشآفرینی هم بشناسیم، بازی جذابی که قصد دارد تا با ترکیب کردن عناصر داستانهای لاوکرفت، مکانیزمهای نقشآفرینی و البته ایجاد ترس و وحشت در مخاطب، به موفقیت برسد. سازندگان اما برای خلق چنین ترکیبی، به فضایی مخوف و هماهنگ با تم دنیای لاوکرفت نیاز داشتند، به همین جهت، شخصیت اصلی بازی، یعنی ادوارد پیرس (Edward Pierce) را به جزیرهای مخوف و تاریک در حومه بوستون به نام دارکواتر (Darkwater) فرستادهاند. جزیرهای دورافتاده و تقریباً فراموش شده که رازهای بسیار زیادی را در خودش مخفی کرده است. رازهایی که کاراگاه خصوصی داستان، باید به هر نحوی آنها را فاش کرده و معمای مرگ اسرار آمیز خانواده هاوکینز (Hawkins Family) را حل کند.
ادوارد پیرس، شخصیت اصلی بازی، کهنه سربازی از جنگ جهانی اول است که با مشکلات بسیار زیادی دست و پنجه نرم میکند، او بعد از رخدادهای جنگ جهانی دچار اختلال استرسی بعد از حادثه (PTSD) شده و حالا مشکلی جدی با مصرف بیش از حد مشروبات الکلی دارد. اما ادوارد درست همانند هرکاراگاه خسته دیگری که از دل کهن الگوها بیرون آمده، فردی بسیار باهوش و توانا در کشف موضوعات اسرار آمیز است. و به همین دلیل، در سال 1924 پرونده معمای مرگ اسرارآمیز خانواده هاوکینز در عمارت عظیم و مخوفشان را قبول کرده و به جزیره دارکواتر سفر میکند.
همانطور که قابل حدس است، ویژگیهای شخصیتی ادوارد، بر روند بازی اثرگذار هستند و باعث میشوند که مکانیزمهای خاصی به گیمپلی افزوده شود. او در وهله اول یک کاراگاه خصوصی است و بر همین اساس، جمعاوری اطلاعات، تحلیل و بررسی شواهد و تعامل با ساکنین جزیزه در بازی اهمیت بسیار زیادی خواهد داشت. به همین دلیل ادوارد میتواند اشیاء متفاوت در محیط را بررسی کرده و اطلاعات بسیاری از آنها به دست بیاورد، در مرحله بعد عناصر نقشافرینی و انتخابها هستند که به کمک شما میآیند. طبق گفتههای سازندگان سیستم مهارتها و دانش در بازی ارتباطی مستقیم با یکدیگر دارند و در روند بررسی شواهد اثرگذار خواهند بود. به عنوان مثال، در یکی از نمایشهای بازی، ادوارد با داشتن مهارت در علم روانشناسی، به تحلیل یکی از تصاویر موجود در عمارت هاوکینز میپردازد، این درحالی است که اگر مهارت روانشناسی را در اختیار نداشته باشید، بخشی از شواهد برایتان گنگ باقی خواهند ماند.
در ادامه دانش شما از محیط و رازهای مخفی جزیره باعث میشود که مسیرهای متفاوتی را در طول داستان تجربه کنید، بدین ترتیب، درخت مهارتهای ادوارد علاوه بر اثرگذاری بر گیمپلی، با مشخص کردن میزان دانش شما، میتوانند سرنوشت ادوارد را هم تغییر دهند. این مهم در کنار مکانیزم تعامل با شخصیتهای غیرقابل بازی، پیشرفت میکند، چرا که ادوارد درست همانند قهرمانهای عناوین نقش آفرینی میتواند با انتخاب دیالوگهای مختلف، راههای متفاوتی را برای رسیدن به اهدافش انتخاب کند، راههایی که با توجه به طراحی مراحل بازی کامل میشوند.
هر مرحله از بازی به سبک عناوینی مثل بازی Dishonored طراحی شده است و محیطی بسیار بزرگ و البته پر از رمز و راز را در اختیارتان قرار میدهد، این طراحی در کنار امکان تعامل با شخصیتهای غیرقابل بازی، باعث میشود که برای رسیدن به هدفهایتان راههای بسیاری مثل متقاعد کردن، متوصل شدن به زور، مخفیکاری و یا هر امر دیگری را امتحان کنید.
بعد از دست پیدا کردن به اطلاعات کامل از هر رخداد، ادوارد میتواند با در کنارهم قرار دادن شواهد، رخداد را به طور تقریبی بازسازی کند، این مکانیزم شباهت بسیاری به بازسازی صحنههای جرم در سری Arkham دارد اما وابستگی جزئیات صحنه بازسازی شده به میزان دانش ادوارد، چالشهای جدیدی را برای مخاطب ایجاد خواهد کرد. دانشی که از طریق کتابها، مردم،تابلوهای نقاشی و تواناییهای مختلف ادوارد به دست خواهند آمد.
اما فراموش نکنید که هر چیز بهایی دارد، تم کلی داستانهای لاوکرفت و البته مشکل اختلال استرسی بعد از حادثه در ادوارد، باعث شده که مکانیزم سلامت روانی (Sanity) در بازی خلق شود، مکانیزمی که رابطهای معکوس با دانش دارد. هرچه رازهای بیشتری را در جزیره کشف کرده و دانش بیشتری نسبت به این مکان مخوف بدست بیاورید، ادوار بیشتر از قبل با مشکلات روانی دست و پنجه نرم خواهد کرد، مشکلاتی که سرچشمه اصلی عناصر وحشت در بازی هستند. سلامتی روانی کمتر، باعث میشود که رفته رفته مرز میان خیال و واقعیت در بازی کمرنگ شده و ترسی از نوع روانشناسانه به مخاطب هجوم بیاورد. ترسی که پیوندی ویژه با مکانیزم فوبیا در بازی دارد. طی این مکانیزم، هریک از مکانها در بازی، نوعی از فوبیا را به مخاطب منتقل میکنند، اما شدت این انتقال و میزان اثرگذاری آن بر گیمپلی، به طور مستقیم به میزان سلامت روانی ادوارد وابسته خواهد بود.
با این حال اما ادوارد در حل معماها تنها نیست و میتواند در طول ماموریتهای فرعی موجود در جزیره، افراد مختلف را برای حل کردن معماهای دیگر استخدام کند. این مکانیزم که جنبههای نقشافرینی بازی را افزایش میدهد، باعث میشود که پروندههای کماهمیتتر را به دستیارانتان سپرده و در نتیجه وقت کافی برای حل پروندههای مهمتر داشته باشید، اما فراموش نکنید که حل شدن هر پروندهای در جزیره، در نهایت دانش شما نسبت به آن را افزایش خواهد داد.
اما جدا از بخش کارآگاهی، بازی به شما اجازه میدهد که با رویکرد منحصر به خودتان مراحل را پیش ببرید، میتوانید همیشه مخفی شوید، از دشمنان فرار کنید یا مثل یک کهنه سرباز(!) به جنگ دشمنان مخوف بروید. سازندگان تاکید میکنند که هر انتخاب در بازی، پیامدهای مخصوص به خود را خواهد داشت، از میزان سلامت روانی ادوارد گرفته تا میزان دانش، تعداد پروندههای حل شده یا برخورد شما با شخصیتهای غیرقابل بازی، همه و همه بر پایان بندی و سرنوشت ادوارد پیرس در جزیره بلکواتر اثر گذار خواهند بود. طبق گفته سازندگان، بازی Call of Cthulhu چندین پایان متفاوت خواهد داشت که همگی به انتخابهای بازیکنان وابسته هستند. همچنین آنها تاکید میکنند که طراحی محیطهای وسیع و باز مراحل، بازی Call of Cthulhu را به یک عنوان open-world تبدیل نمیکند و بازی، همچنان داستان و روندی خطی خواهد داشت، روندی که تجربهای 15 ساعته را برای مخاطبانش به ارمغان خواهد آورد.
عنوان ترسناک اما متفاوت استودیو Cyanide در تاریخ 8 آبان 97 (30 اکتبر) برای پلی استیشن 4، ایکس باکس وان و رایانههای شخصی منتشر خواهد شد.
به نظر میرسد بعد از مدتها انتظار تاریخ انتشار Call of Cthulhu مشخص شده است.
بالاخره یک بازهی زمانی برای عرضهی بازی Call of Cthulhu اعلام شد. با لوکتو همراه باشید.