نقد فیلم Logan Lucky

رامتین کاظمی رامتین کاظمی در 30 اسفند 1399
نقد فیلم Logan Lucky

هفت یار لوگن

 

استیون سودربرگ، کارگردان نامدار و جاه‌طلب آمریکایی، در سال 2012، پس از ساخت فیلم Behind the Candelabra، از فیلمسازی اعلام بازنشستگی کرد و به فعالیت‌های جانبی پرداخت اما پس از خواندن فیلمنامه ربکا بلانت (که نام مستعاد همسرش، جولز اسنر است)، قانع شد تا به دنیای فیلمسازی بازگردد و فیلم Logan Lucky را با بودجه شخصی و به شکل مستقل بسازد. آیا سودربرگ توانسته بازگشتی موفقیت‌آمیز به دنیای سینما داشته باشد؟

فیلم Logan Lucky، داستان دو برادر خانواده لوگن است. خانواده‌ای که به عقیده کلاید لوگن، برادر کوچکتر با بازی آدام درایور، نفرین شده‌اند. کلاید یک دست خود را در جنگ عراق از دست داده و جیمی، با بازی چنینگ تیتوم نیز می‌لنگد. پس از اینکه جیمی از کار اخراج می‌شود، تصمیم می‌گیرد تا از شرکتی که قرار است مسابقات ناسکار را برگزار کند، سرقت کند و برای اینکار، از کلاید، خواهرش، ملی با بازی رایلی کیوه، جو بنگ با بازی دنیل کریگ که در زندان است و دو برادر جو، با بازی‌های برایان گلیسون و جک کواید کمک می‌گیرد.

پس از مدتی که از آغاز فیلم می‌گذرد، ناخودآگاه یاد سه‌گانه اوشن که توسط خود سودربرگ ساخته شده، می‌افتید و مقایسه نکردن این دو فیلم، کار سختی است. حتی خود سودربرگ نیز درباره فیلم Logan Lucky گفته که این فیلم، او را یاد فیلم‌های اوشن انداخته است و در خود فیلم هم اشاره‌ای به فیلم Ocean’s 11 می‌شود و سرقت‌های این دو فیلم با هم مقایسه می‌شوند.

با این حال، فیلم Logan Lucky، تفاوت زیادی با فیلم‌های اوشن دارد. اگر در آن فیلم‌ها، با تعدادی سارق حرفه‌ای خوش‌تیپ و جذاب که منابع متعددی در دسترس داشتند و نقشه‌های بزرگی می‌کشیدند، مواجه بودیم، در این فیلم کاملا نقطه مقابل آن را شاهد هستیم. برادران لوگان به پولی برای تأمین تجهیزات دسترسی ندارند، اگرچه در نوجوانی جرایمی مرتکب شده‌اند، اما سارق حرفه‌ای نیستند و برادران جو بنگ نیز چندان باهوش به نظر نمی‌رسند. حتی رفتار تقریبا اکسنتریک جو بنگ نیز نشان می‌دهد که او بر خلاف مهارتی که در باز کردن گاوصندوق دارد، در سایر زمینه‌ها چندان قابل اعتماد نیست.

 

logan-lucky

جو بنگ در ابتدا، اصلا قابل اعتماد به نظر نمی‌رسد و برادران او هم انسان‌های باهوشی نیستند. بازی‌های دنیل کریگ، برایان گلیسن و جک کواید در فیلم دیدنی است.

 

با این وجود، فیلم Logan Lucky، به اندازه فیلم‌های اوشن و شاید حتی بیشتر، تماشاگر خود را سرگرم می‌کند و همین دلیل اصلی موفقیت آن است. استیون سودربرگ همواره در طول دوران فیلمسازیش، توانسته تا فارغ از ژانر فیلم و موضوع آن، اثری سرگرم‌کننده را ارائه کند و این مسئله، در همه فیلم‌های او قابل مشاهده است. فیلم Logan Lucky نیز از این قاعده مستثنی نیست و یکی از سرگرم‌کننده‌ترین فیلم‌های کارنامه او است.

فیلم Logan Lucky، دارای نوعی واقع‌گرایی مختص فیلم‌های سودربرگ است که باعث شده تا کاراکترهای فیلم به شدت قابل باور باشند و تماشاگر نیز خیلی سریع با آن‌ها اخت بگیرد و به آن‌ها علاقه‌مند شود. تقریبا هیچ کاراکتر نچسبی در فیلم وجود ندارد و حتی زن سابق جیمی و شوهرش که قصد دارند دختر جیمی را به ایالتی دیگر ببرند، انسان‌های بد و شروری به تصویر کشیده نشده‌اند. البته این مسئله باعث شده تا فیلم، دارای یک نقش منفی مشخص و بارز باشد. اگرچه ست مک فارلن در نقش یک راننده مسابقه مغرور، دوایت یوکم در نقش مدیر زندان و هیلاری سوانک در نقش  یک مأمور FBI که به دنبال برادران لوگن است، تا حدودی این خلأ رو پر کرده‌اند، اما هیچکدام را نمی‌توان قطب منفی در نظر گرفت. برای مثال، در فیلم‌های اوشن، اندی گارسیا، ونسان کسل و آل پاچینو نقش منفی‌های فیلم بودند و جذابیت فیلم را افزایش دادند. البته عدم حضور یک قطب منفی بزرگ، آسیب چندانی به فیلم Logan Lucky نزده است.

نکته دیگری که در فیلم Logan Lucky قابل تأمل است، طنز خاصی است که پیشتر در دیگر فیلم‌های او نیز دیده بودیم. سودربرگ در فیلم‌هایش بدون این که تلاشی برای اجرای یک جک مشخص کند یا از «جک‌های دنباله‌دار» یا gagging reel در فیلم‌هایش استفاده کند، به شکلی قابل باور، طنزی را در فیلم‌هایش جریان می‌دهد که در غیرمنتظره‌ترین لحظات، تماشاگر خود را می‌خنداند و در فیلم Logan Lucky، شاهد تعدادی از بهترین نمونه‌های این نوع طنز خاص هستیم. در میان لحظات بامزه فیلم، اشاره به آهنگی از ریانا، خواننده پاپ آمریکایی و بحث زندانیان و رئیس زندان درباره «بازی تاج و تخت» دیدنی هستند.

 

logan-lucky

عامل مهم در فیلم این است که کاراکترهای آن دوست داشتنی هستند. جیمی لوگن برای سرقت انگیزه‌ای دارد که باعث همذات‌پنداری مخاطب می‌شود. فیلم‌های اوشن، فاقد چنین عاملی بودند.

 

در فیلم Logan Lucky، مانند دیگر آثار سودربرگ، ستاره‌های زیادی را می‌بینیم که عمدتا به دلیل دوستی با سودربرگ یا تنها برای اینکه با او کار کرده باشند، جلوی دوربین او، حتی برای مدت کوتاهی رفته‌اند. چنینگ تیتوم که ظاهرا بازیگر ثابت جدید او پس از جرج کلونی و مت دیمن است و رایلی کیوه نیز سومین همکاریش با سودربرگ را پس از فیلم Magic Mike و سریال The Girlfriend Experience تجربه می‌کند. آدام درایور نیز که این روزها بازیگری خواستنی است، در نقش کلاید بسیار خوب ظاهر شده است. سباستین استن، ست مک فارلن و هیلاری سوانک نیز برای دقایق کوتاهی جلوی دوربین سودربرگ رفته‌اند. در میان این اسامی، تنها ست مک فارلن است که با گریم نه چندان قابل قبولی که دارد، نتوانسته چندان جذاب باشد، هر چند که او به خوبی از پس لهجه انگلیسی برآمده است.

در این میان، حضور متفاوت دنیل کریگ دیدنی است. او در عین حال که مردی خطرناک و جذاب به نظر می‌رسد، رفتار خاصی دارد که باعث می‌شود تماشاگر از او نترسد و به بعضی کارهای او بخندد بدون این که او را به چشم یک دلقک ببیند. دنیل کریگ با آن گریم متفاوت و حضور کاریزماتیکی که در هر سکانس دارد، توانسته بهترین نقش‌آفرینی دوران بازیگری‌اش را عرضه کند.

موسیقی نیز نقش مهمی در فیلم Logan Lucky دارد. داستان فیلم در ویرجینیای شرقی رخ می‌دهد و فیلمساز به خوبی از آهنگ‌های سبک کانتری در کنار موسیقی راک ان رول و فانک راک استفاده کرده است. در این میان، آهنگ Take Me Home, Country Roads، اثر جان دنور، جایگاه ویژه‌ای در فیلم دارد و توانسته به ایجاد حال و هوای ویرجینیای شرقی در فیلم کمک کند. دیوید هولمز در چندین فیلم با استیون سودربرگ همکاری کرده و به خوبی با سلیقه و موسیقی مناسب فیلم‌های او آشناست.

اما فیلم Logan Lucky، فیلم بی‌نقصی نیست. مشکل اساسی که بسیاری از فیلم‌های زیرشاخه سرقت با آن مواجه می‌شوند، نمایش انجام سرقت است. برخی از این فیلم‌ها ترجیح می‌دهند تا مخاطب خود را در جریان نقشه سرقت قرار دهند و فیلم Logan Lucky نیز تا حدودی این کار را انجام می‌دهد، اما بخش‌هایی از عملیات نقشه‌چینی را نیز، برای ایجاد حس تعلیق، هیجان و شگفتی نشان نمی‌دهد و البته این کار را آنقدر خوب انجام می‌دهد که تماشاگر را سورپرایز می‌کند. اما با وجود اینکه عملیات سرقت، تا انتهای فیلم به خوبی نمایش داده می‌شود و به سوالات تماشاگر پاسخ داده می‌شود، اما نحوه برنامه‌ریزی برای آزاد کردن جو از زندان، هیچگاه نمایش داده نمی‌شود و به این سوال پاسخ داده نمی‌شود که جیمی و کلاید چگونه چنین نقشه دقیقی را برای آزاد کردن جو چیده‌اند.

 

logan-lucky

تعاملات میان برادران لوگن و جو بنگ در فیلم دیدنی است!

 

در مجموع، فیلم Logan Lucky، اگرچه فیلمی نیست که شما را تحت تأثیر قرار دهد یا از مهم‌ترین فیلم‌های سال باشد، اما به هدف اصلی خود، که سرگرم‌کردن مخاطب است، دست پیدا می‌کند و این دستاورد بزرگی برای یک فیلم است. داستانی جذاب با پیچش داستانی نهایی غافلگیرکننده، نقش‌آفرینی خوب بازیگران، موسیقی متن شنیدنی و طنز ناب استیون سودربرگ، باعث شده‌اند تا بتوانیم به راحتی از ایرادات جزئی فیلم چشم‌پوشی کنیم و برای دو ساعت از این فیلم کمدی جنایی لذت ببریم.

نکات مثبت
  • - شیمی چنینگ تیتوم، آدام درایور و دنیل کریگ بی‌نظیر است
  • - دنیل کریگ
  • - طنز خاص استیون سودربرگ
  • - پیچش داستانی جالب انتهای فیلم
  • - ساندترک فوق‌العاده
نکات منفی
  • - ایرادات جزئی اما متعدد در فیلمنامه

9

فوق‌العاده

برچسب ها: logan lucky
0 نفر این پست را پسندیده اند. این مطلب را به اشتراک بگذارید:
به اشتراک بگذارید در :
نظر خود را بنویسید

برای ارسال دیدگاه ابتدا باید وارد شوید.