توجه: این مطلب ممکن است حاوی اسپویلر باشد. اگر سریال Mare of Easttown را ندیدهاید، فقط پاراگراف آخر و نکات مثبت و منفی این مطلب را مطالعه کنید.
برد اینگلزبی (Brad Ingelsby)، نویسنده سریال Mare of Easttown میگوید، مهمترین قسمت از یک داستان جنایی، پایان آن است، پس عجیب نیست که قسمت آخر و پایان بندی سریال Mare of Easttown نه تنها بیشترین توجهات را جلب کرده، بلکه بسیار کامل است و به خوبی داستان شهر ایستتاون را به پایان میرساند.
سریال Mare of Easttown درباره زن پلیس میانسالی به نام مر شیهان با بازی کیت وینسلت (Kate Winslet) است که در شهر کوچک ایستتاون که زادگاهش است، به عنوان کارآگاه پلیس فعالیت میکند. در چنین شهر کوچکی معمولا جنایت بزرگی رخ نمیدهد و به همین دلیل، پس از یک سال از گمشدن کیتی بیلی، با بازی کیتلین هولاهان (Caitlin Houlahan)، فشار از طرف جامعه کوچک ایستتاون، مخصوصا دان، مادر کیتی، با بازی ایند گراهام (Enid Graham) روی مر و اتهام ناکارآمدی به او، باعث شدهاند تا او به مرز فروپاشی عصبی نزدیک شود. در کنار همه اینها، خودکشی پسر مر، دعوا با کری، مادر نوهاش، درو بر سر حضانت او و ازدواج دوباره همسر سابقش، همه باعث شدهاند تا مر اوضاع و احوال خوبی نداشته باشد. در حالی که مر در حال دست و پنجه نرم کردن با بار مشکلاتی است که بر سر او ریخته شدهاند، دختر نوجوانی به نام ارین، با بازی کیلی اسپینی (Cailee Speany) به قتل میرسد و مأمور پلیس جوانی به نام کالین زیبل با بازی اون پیترز (Evan Peters) برای کمک به مر، به ایستتاون فراخوانده میشود؛ اتفاقی که اصلا به مذاق مر خوش نمیآید.
شهر ایستتاون آنقدر کوچک است که تقریبا همه همدیگر را میشناسند و اکثر اهالی شهر را میتوان در یک کلیسا دور هم جمع کرد. ناپدید شدن یکی از اهالی شهر یا مرگ دختر نوجوانی که تمام بستگانش در ایستتاون زندگی میکنند، میتواند زندگی تمام ساکنین شهر را مختل کند. سریال Mare of Easttown این فرصت را دارد که نگاهی به زندگی افرادی بپردازد که به شکلی مستقیم با این اتفاقات در تماساند و در طول هفت قسمت سریال، به خوبی مخاطب را درگیر زندگی این کاراکترها میکند، به شکلی که تا اپیزود پایانی، نه تنها مخاطب به زندگی آنها اهمیت و واکنش نشان میدهد بلکه پس از پایان سریال، حس جدایی از دوستان یا خانواده خود را دارد. اگرچه کریگ زوبل (Craig Zobel)، کارگردان سریال Mare of Easttown میتوانست فقط روی مر و درگیری او با پرونده قتل ارین دست و پنجه نرم کند، اما تمرکز روی باقی کاراکترها، تصمیمی هوشمندانه بوده است و این ریسک را داشته است که باعث کسلکنندگی و انحراف تمرکز تماشاگر از خط داستانی اصلی سریال شود؛ ریسکی که خوشبختانه، با پاداش خوبی همراه بوده است و باعث سقوط سریال به ورطه سوپ اپرا نیز نمیشود، هر چند که شاید در لحظاتی، برخی سکانسها و داستانهای فرعی اضافی به نظر میرسند.
وقایع سریال Mare of Easttown در ایالت دلاور در آمریکا رخ میدهند و عوامل فیلم، تلاش زیادی کردهاند تا فضای شهری کوچک در دلاور را پیادهسازی کنند. بر خلاف بسیاری از سریالهای آمریکایی که شهرهای کوچک آمریکایی را محیطهای سرسبز و ایدهآل برای زندگی خانوادگی نشان میدهند، شهر ایستتاون، اگرچه دارای جامعهای است که اهالی آن به هم نزدیک هستند، اما روابط بین کاراکترها بسیار پیچیده و پویا هستند و محیط شهری نیز مانند مکانی است که زندگی را از روح اهالی بیرون میکشد. بیکاری در ایستتاون بیداد میکند و مواد مخدر مانند آفتی به جان اهالی شهر افتاده است. تصویر واقعگرایانه و باورپذیری که کریگ زوبل از شهری در ایالت دلاور به نمایش میگذارد، از بهترین جزئیات فیلم است که مخاطب را به مقامی بالاتر از یک ناظر صرف ارتقا میدهد.
یکی از دلایل موفقیت سریال Mare of Easttown به عنوان یک سریال جنایی - پلیسی این است که تقریبا تا لحظات پایانی سریال، از از افشای هویت قاتل جلوگیری میکند و بدون اینکه اغراق کند یا سعی در سر کار گذاشتن مخاطب کند، او را به همراه مر و زیبل راهی سفری برای پیدا کردن قاتل ارین میکند. سریال Mare of Easttown تلاشی نمیکند تا کاراکتر خاصی را بدکاره یا معصوم نشان دهد و کاراکترهای سریال، همه ملموس، سهبعدی و چندلایه هستند و نمیتوان آنها را به دستهای خوب و بد تقسیم کرد، اما مخاطب، به عنوان فردی که از نگاه کاوشگر در حال تماشای سریال است، به جزئیات چنان دقیق میشود که به هر کاراکتری ممکن است شک کند. سریال Mare of Easttown میتواند تماشاگر را کنجکاو کند و این دلیل اصلی موفقیت روایت سریال است. جزئیات به کار گرفته شده در فضاسازی، طراحی محیط و دکور و داستان آنقدر ظریف هستند که نادیده گرفته شدن آنها اصلا غیرطبیعی نیست و در عین حال هیچکدام خارج از دنیای خلق شده برای سریال نیستند. پیچشهای داستانی سریال نیز مخاطب را شگفتزده میکنند و در انتها همان حسی را منتقل میکنند که کاراکترهای سریال در حال تجربهشان هستند. پس از پیچش داستانی اپیزود آخر و کشف راز پرونده ارین مکمنمن، مخاطب نیز از خود میپرسد، آیا مر نمیتوانست همانطور که لوری میخواسته، از دستگیری مجرم سر باز بزند و این راز را پیش خود نگه دارد؟ سریال Mare of Easttown اگرچه داستان خود را به پایان میرساند، اما مخاطب را با یک چالش اخلاقی فلسفی تنها میگذارد و تا مدتها در یاد او میماند.
بازیگران Mare of Easttown نیز در نقشهای خود سنگ تمام گذاشتهاند. در میان بازیگران، نقشآفرینیهای جین اسمارت (Jean Smart)، کیلی اسپینی، جو تیپت (Joe Tippet) و مخصوصا جولیان نیکولسون (Julianne Nicholson) بسیار چشمگیر هستند. جین اسمارت و کیت وینسلت شیمی فوقالعادهای به عنوان مادر و دختر دارند و اسمارت توانسته علاوه بر مهارتش در نقشآفرینی درام، از استعداد و تجربهاش در زمانبندی طنز نیز بهره ببرد. جولیان نیکولسون که نامی مطرح در سینمای مستقل آمریکا است در سریال Mare of Easttown این فرصت را به دست آورده تا مهارت خود را برای گستره عظیمتری از مخاطبان به نمایش بگذارد. هرچند که او تا دو اپیزود پایانی، به نظر فقط بازیگری مکمل برای ایفای نقشی فرعی به نظر میرسد، اما پس از اپیزودهای ششم و مخصوصا هفتم و سکانسهای مواجهه لوری و مر، هنر او در بهرهگیری از چهره و چشمانش، به علاوه زبان بدن برای بیان یا عدم بیان احساست و تفکرات لوری، مثالزدنی است.
اما ستاره اصلی این سریال بیشک کیت وینسلت است. او به خوبی توانسته ظرافت لهجه اهالی دلاور را ادا کند و کشمکشهای درونی مر را به نمایش بگذارد. نقش مر از نظر احساسی چالش بزرگی برای هر بازیگری است که کیت وینسلت با تسلط از پس این چالش برآمده است. او توانسته سردی و عدم دسترسی مر از نظر عاطفی را درک کند و آن را در تک تک سکانسها به نمایش بگذارد. مر، علاوه بر اینکه به دنبال یک قاتل است، با مرگ پسرش دست و پنجه نرم میکند. او برای عدم مواجهه با این درد درونی، خود را تا جایی که میتواند در کار غرق میکند و زمانی که کارش به بنبست میرسد، هر جور که هست، این کشمکش درونی را به شکلی خارجی بروز میدهد. این بیرونریزی میتواند مواجه با مادر کیتی و همکلاسی دوران دبیرستانش باشد که سرطان گرفته یا اعضای خانوادهاش باشد که ظاهرا توانستهاند سوگواری کنند با غم فقدانی که تجربه کردهاند کنار بیایند. در طول هفت قسمت این سریال، تقریبا هر عملی که از مر سر میزند، خواه تلاش برای انجام کارش یا روابط جسته و گریخته با دیگران، همه از خودکشی پسرش نشأت میگیرند. مر شیهان کاراکتری است که علیرغم ظاهر و چهره ایستایی که دارد، کاراکتری پویا است و کیت وینسلت به خوبی توانسته این پویایی و نبرد درونی را در نوع نگاه کردنش، راه رفتن، حرکت کردن و حرف زدن، به نمایش بگذارد. سریال Mare of Easttown دارای لحظات طنزی است و کیت وینسلت تعادل بین این لحظات کوتاه و داستان تراژیک سریال را به خوبی حفظ کرده است.
موفقیت سریال Mare of Easttown و استقبال خوب از آن نشان میدهد که آثار اریجینال هنوز میتوانند جایگاه بالایی در سینما یا تلویزیون داشته باشند. در زمانهای که عمده آثار تلویزیونی یا بازسازی و دوبارهسازی آثار قدیمی هستند یا از هر کامیک بوکی که وجود دارد، اقتباسی پوچ برای استفاده از موج آثار ابرقهرمانی ساخته میشود، سریال اصیل، هوشمندانه و هیجانانگیزی مانند Mare of Easttown که پس از پایان هر قسمت، مخاطب را برای قسمت بعد تشنه میکند، مانند یک جواهر بینظیر میماند.
بامداد امروز، در بیست و هشتمین دوره مراسم SAG Awards، بهترینهای بازیگری در سینما و تلویزیون در سال ۲۰۲۱ معرفی شدند. با لوکتو همراه باشید.
اگر به دنبال سریالی کوتاه یا یک مینی سریال هستید که بتوانید در یک روز یا کمتر تمام قسمتهای آن را تماشا کنید، این مطلب به شما کمک خواهد کرد. با لوکتو همراه باشید.
اگر سریال Mare of Easttown توجه شما را جلب کرده است، پیشنهاد میکنیم که این سریالها را نیز ببینید. با لوکتو همراه باشید.