فیلم اکسیدان، داستانی به شدت مناسب برای یک فیلم از سبک fish out of water دارد. همهچیز برای ساخت چنین نوع فیلمی آماده و مهیا است اما حامد محمدی، نه تنها نتوانسته از این پتانسیل استفاده کند، بلکه آن را از بین میبرد.
فیلم اکسیدان داستان مرد جوانی با بازی جواد عزتی است که متوجه میشود نامزدش، 50 میلیون پول وام خانه را برداشته و فرار کرده است. او که همچنان عاشق نامزدش است، تصمیم میگیرد تا به هر نحوی شده، در اسرع وقت به اروپا سفر کند و نامزدش را پیدا کند.
بسیار نادر است که جواد عزتی و امیر جعفری، در فیلمی حضور داشته باشند و نتوانند مخاطب خود را سرگرم کنند و به همین دلیل، حضور همزمان آن دو در یک فیلم، این توقع را در مخاطب ایجاد میکند که قطعا با فیلمی سرگرمکننده مواجه خواهد شد، در نتیجه، فیلم اکسیدان، یکی از ناامیدکنندهترین فیلمهایی است که در سینمای ایران خواهید دید. عجیب است که نه از شیرینی و طنازی طبیعی جواد عزتی در این فیلم خبریاست و نه از هنرمندی امیر جعفری.
البته نمیتوان این دو فرد را مقصر دانست. مقصر اصلی، حامد محمدی، کارگردان و نویسنده این فیلم است که بیرحمانه چنین فرصت خوبی را برای ساخت یک کمدی با مضمون مذهبی از دست داده است. شوخی با مذهب یک تابو قلمداد میشود و حامد محمدی نیز جرأت شکستن این تابو را نداشته است. در نتیجه، تمام مدتهایی که اصلان تلاش میکند تا خود را یک کشیش جا بزند (که یک ساعت از فیلم را شامل میشوند) تا بتواند ویزای پناهندگی بگیرد، خستهکننده و بیمزه هستند. حامد محمدی با پیش کشیدن مذهب به عنوان موضوع فیلم خود، تلاش کرده تا با حاشیهسازی فیلم خود را مورد توجه قرار دهد و البته در این راه هم موفق شده است. او بسیار محافظهکارانه، یا بهتر بگوییم، بزدلانه، از شوخی کردن با مذهب خودداری کرده است و در نتیجه، در طول یک ساعت، با پخش تصاویری کاملا بیمعنی و خستهکننده، حوصله تماشاگر خود را سر میبرد.
البته فیلم اکسیدان، تا اینجا اثر بدی نیست، اما نیم ساعت پایانی این فیلم، یک فاجعه مرکب از آثار تهمینه میلانی و آرش معیریان است. در این نیم ساعت، حامد محمدی کاملا فضای fish out of water فیلم خود را دور میریزد و برای پیشبرد داستان خود، شروع به شوخی با ترنسکشوالها و همجنسگرایان میکند، اما این کار او، به جای این که بامزه باشد، مشمئزکننده است و پایانبندی فیلم نیز که بسان فیلمفارسیهای ضعیف، توهین به شعور مخاطب و البته کاملا تبلیغاتی است.
اما مشکل فیلم اکسیدان، از همان ابتدا و داستان بدش شروع میشود. این قابل درک است که اصلان بخواهد پولش را پس بگیرد، اما او میخواهد دنبال فردی برود که خیلی راحت او را سر کار گذاشته است. این امر تنها به شرطی پذیرفتنی است که قبول کنیم، اصلان فردی ساده و احمق است و البته به هیچ وجه دوستداشتنی نیست. فیلمی که قهرمانی دوستداشتنی و جذاب نداشته باشد، از همان ابتدا محکوم به شکست است.
شخصیت امیر جعفری نیز که برای اضافه کردن شوخیهای بزرگسالانه در فیلم گنجانده شده، به هیچ وجه خوب نوشته نشده است. او که فردی لاابالی به تصویر کشیده شده، بیشتر از این که بامزه باشد، مانند اراذلی به نظر میرسد که در خیابان، دیدن آنها باعث ایجاد ناامنی در انسان میشود. چگونه میتوان چنین فرد نفرتانگیزی را 90 دقیقه تحمل کرد و سپس از دیدن پایان خوشی که برای او نوشته شده، خوشحال شد؟
شخصیتهای جانبی نیز حرف زیادی برای گفتن ندارند. شخصیت شبنم مقدمی، مانند یک کاریکاتور بد به تصویر کشیده شده و بازی تصنعی شبنم مقدمی نیز کمکی به این قضیه نکرده است. این شخصیت نیز یک فرصت هدررفته دیگر برای طنز فیلم است. شخصیت شقایق دهقان نیز که کاملا تصنعی و البته تشریفاتی است. کاملا مشخص است که شرکت کرمان موتور به سازندگان فیلم دستور داده تا یک مدیر زن را در فیلم خود به تصویر بکشند. متأسفانه بازی خوب شقایق دهقان، زیر سایه نویسندگی بد و تشریفاتی بودن نقش، کاملا گم شده است.
فیلم اکسیدان، اثری ناامیدکننده است که تماشاگر خود را که انتظار بالایی از فیلمی با حضور امیر جعفری و جواد عزتی دارد، به شدت ناامید و سپس خسته میکند و در انتها آزار میدهد. فیلم اکسیدان توان این را داشته که پس از شاهکاری به نام «مارمولک» یک فیلم کمدی fish out of water با مضامین مذهبی باشد، اما قربانی عدم کفایت حامد محمدی، سازنده آن شده است.