امروز ۱۳ اکبتر مصادف است با دهمین سالگرد انتشار بازی Dead Space و در این یادداشت کمی از آن بازی خواهیم گفت. با لوکتو همراه باشید.
توجه: بخشهای مهمی از داستان بازی در این متن لو رفته است. اگر هنوز Dead Space را بازی نکردهاید و قصد تجربه آن را دارید، این متن را نخوانید.
بازی Dead Space قطعا یکی از برجستهترین عناوین نسل قبلی کنسولها بود که به یک سهگانه محبوب و تاثیرگذار تبدیل شد. استودیو ویسرال گیمز (Visceral Games) که آن سالها و قبل از انتشار Dead Space با نام EA Redwood Shores شروع به کار کرده بود، با حمایت همهجانبه EA بازی Dead Space را ساخت. موضوع قابل توجه در ابتدا این بود که در آن زمان EA دخالت چندانی روی ساخت بازی نداشت و برخلاف سیاستهای همیشگی، دست ویسرال را برای خلق آنچه در ذهن اعضای استودیو بود، باز گذاشت. گلن اسکوفیلد (Glen Schofield) و تیمش هدفی جز سکتهدادن گیمرها نداشتند و در این راه از هر ابزاری که در اختیارشان بود استفاده کردند. البته به این نکته اشاره کنیم که اسکوفیلد و بسیاری از اعضای تیمش، پس از ساخت اولین نسخه بازی Dead Space، از ویسرال جدا شدند و استودیو اسلجهمر گیمز (Sledgehammer Games) را تاسیس کردند و مشغول ساخت Call of Duty شدند! در ادامه کمی از حال و هوای آن روزها و تجربه Dead Space خواهم نوشت.
بازی Dead Space قطعا ترسناکترین تجربه نگارنده از دنیای بازیهای ویدیویی بهشمار میرود. هیچگاه فراموش نمیکنم که پس از تجربه یک چپتر از بازی، آن را Uninstall کردم و برای چند ماه کنار گذاشتم! ترسی که Dead Space به گیمر منتقل میکرد، فقط آن جامپاسکیرهای معروفش نبود و در تمام لحظات بازی، حتی قدم زدن در محیط بازی نیز دل و جرات میخواست! اتمسفر بازی بهشدت گیرا بود و بهخوبی حس تنها بودن در ایشیمورا را حس میکردید. آیزاک کلارک در نسخه اول حرف نمیزد و بازی هیچ توجهی به چهره او نداشت. روی صفحه بازی، خبری از HUD نبود و میزان سلامتی آیزاک روی یک نوار که پشت لباسش قرار داشت قابل مشاهده بود. حتی برای دیدن مقدار مهمات سلاحهای آیزاک هم باید به خود اسلحه توجه میکردید. برای مشاهده نقشه یا تجهیزات همراه هم بازی متوقف نمیشد و باید در مکان ناامن و غیرقابل پیشبینی بازی دست به چنین ریسکی میزدید. همه اینها باعث میشد تا بهخوبی در فضای مرده بازی غرق شوید و تمام تمرکز شما روی آیزاک کلارک و اطرافش باشد. بازی Dead Space بسیار بیرحم بود و هیچ ترسی برای نمایش خشنترین لحظات ممکن به گیمر وجود نداشت و بدترین بلاها سر آیزاک میآمد. این خشونت جنبه لذتبخشی هم داشت و آن، له کردن اجساد باقیمانده از نکرومورفها بود. گویی تمام خشم گیمر سر این موجودات ترسناک خالی میشد!
از داستان بازی اول هم غافل نشویم که بهشکل بینظیری گیمر را با خود همراه میکرد. جستجو برای پیدا کردن نیکول بهشکلی عجیب پیش میرفت و حتی از زنده بودن یا نبودن او اطلاعی نداشتیم. حتی به نام چپترهای بازی هم توجه نمیکردیم که از مرگ نیکول خبر میدادند! یک Easter Egg بسیار خاطرهانگیز در بازی وجود داشت که اگر حرف اول چپترهای بازی را پشت سر هم مینوشتیم، جمله Nicole is Dead شکل میگرفت. جدا از این موضوع، باز هم با نزدیک شدن به پایان بازی با ناامیدی بیشتری روبرو و از طرفی استرس زیادی به گیمر منتقل میشد. تلاش برای بهپایان رساندن بازی و خلاص شدن از شر نکرومورفهایی که از همه طرف حمله میکردند، یکی از خاطرهانگیزترین و پراسترسترین لحظات زندگی نگارنده بهعنوان یک گیمر محسوب میشود. رسیدن به آرامش در پایان بازی، حس بسیار خوبی داشت. همه چیز به خوبی پیش میرفت و گیمر نفس تازهای میکشید، تا اینکه در آخرین لحظه سر و کله نیکول پیدا میشود و یکی از ترسناکترین لحظات بازی را تجربه خواهید کرد. بازی بهشکل استادانهای این لحظهها را برای گیمر خلق میکرد و حتی برای جامپاسکیرها هم مقدمه وجود داشت. همین که یک بازی بتواند یک حس را بهخوبی به گیمر منتقل کند، یعنی کار خود را درست انجام داده است. گاهی با هیجان زیاد، گاهی با داستانی غمانگیز، گاهی با لحظات شاد و گاهی هم با ترس! اولین نسخه بازی Dead Space، بهخوبی حس ترس را در گیمر بهوجود میآورد و بههمین دلیل به یک اثر بهیادماندنی تبدیل شد.
در آن زمان با وجود استقبال بسیار خوب منتقدها از بازی، عدهای به شباهت Dead Space به Doom یا Bioshock اعتراض داشتند و تمام نکات مثبت بازی را زیر سوال میبردند. اما این روزها Dead Space، خود بهعنوان یک بازی خاطرهساز شناخته میشود و هویت مستقلی دارد. تمام تقلیدهایی که از آثار بزرگ دنیای بازیهایی ویدیویی و حتی سینما در بازی وجود داشت، بهدرستی کنار هم چیده شده بودند تا یک اثر مستقل شکل گیرد و ماندگار شود. با وجود آن نقدهای مثبت، استقبال بین گیمرها آنقدر مناسب نبود و فروش کلی سری، حتی پس از انتشار Dead Space 3 هم چنگی بهدل نمیزد. همین فروش نهچندان خوب بازی بود که باعث شد EA مستقیما فشارهایی روی تیم سازنده بیاورد تا این فشارها در نسخه سوم به اوج خود برسد. بازی Dead Space 2 با پیشرفتهای بسیار زیاد نسبت به نسخه اول، به یک اثر خوش ساخت تبدیل شد، اما کمی از آن فضای ترسناک دور شد. نسخه سوم نیز با وجود ارایه یک اکشن فوقالعاده، بهطور کامل از فضای قبلی دور شد و حالت Co-op اضافه شده به آن، کاملا با آن حس و حال همیشگی در تضاد بود. اما در مجموع سهگانه Dead Space هنوز یک بازی دوستداشتنی است که ارزش بازی کردن مجدد را هم دارد. کاش هنوز ویسرال گیمز وجود داشت تا به ادامه Dead Space امیدوار باشیم، چرا که آیزاک کلارک هنوز در گوشهای از کهکشان زنده است!
بازیهای ریمیکی زیادی از عناوین محبوب قدیمی در حال ساخت است. در ادامه برای آشنایی با بهترین آنها با ما همراه باشید.
لحظاتی پیش استریم مربوط به بازی Dead Space Remake به پایان رسید. در ادامه مهمترین اطلاعات منتشر شده از این استریم را با هم مرور میکنیم.
تا چند ساعت دیگر میتوانیم استریم مربوط به بازی Dead Space Remake را ببینیم. با ما همراه باشید.
براساس شایعههای تازه بازی Dead Space Remake سال آینده منتشر خواهد شد. با ما همراه باشید.
کارگردان بازی Dead Space به نسخه ریمیک این بازی واکنش نشان داد. با ما همراه باشید.