بیش از 10 سال از اکران فیلم The Dark Knight میگذرد؛ فیلمی که برای همیشه فرهنگ پاپ را تغییر داد. کریستوفر نولان (Christopher Nolan) با این فیلم جایگاه خود را در سینما تثبیت کرد و برای همیشه معنای یک فیلم پرهزینه گیشهای را تغییر داد و ثابت کرد که یک فیلم هالیوودی با بودجه کلان نیز میتواند یک اثر هنری باشد و البته برای همیشه نگاه مخاطبان به آثار ساختهشده از روی کامیکبوکها را نیز تغییر داد. بیجهت نیست که جوکر در انتهای فیلم به بتمن میگوید: «تو همه چیز را تغییر دادی، برای همیشه!» 10 سال بعد، گیشه سینماها توسط فیلمهای کامیکبوکی تسخیر شده است و به جرأت میتوان فیلم The Dark Knight را بهترین فیلم کامیکبوکی این 10 سال یا حتی کل تاریخ دانست.
با وجود این که عظمت The Dark Knight را نمیتوان زیر سوال برد، اما میراث آن در انفجار فیلمهای ابرقهرمانی و تلاش آنها برای تاریک و خشن بود، کمرنگ شده است. فیلم The Dark Knight را میتوان اولین اثرین برجسته و باشکوه ابرقهرمانی دانست، اما هزینه داشتن این فیلم چه بود؟
فراموش کردن این که The Dark Knight یک فیلم ابرقهرمانی است، سخت نیست و دلیل این امر نیز چندان مبهم نیست. بتمن یک ابرقهرمان است. او و سوپرمن، تا سالها هممعنا با واژه «ابرقهرمان» بودند. به همین دلیل نحوه نمایش بتمن در فیلمهای نولان جالب و البته پر از ریسک بود. حتی بیشتر از Batman Begins، فیلم The Dark Knight بسیاری از کلیشههای فیلمهای ابرقهرمانی را کنار گذاشت و جای خالی آنها را با المانهای فیلمهای درام هیجانانگیز جنایی پر کرد و از مضامین پایان دنیا و دنیاهای مشترک دوری کرد. بتمن فیلمهای نولان، بیشتر یک مددکار اجتماعی است تا یک ابرقهرمان. در مقایسه با فیلمهای ابرقهرمانی دیگر، مخصوصا فیلمهای Spider-Man و X-Men که در همان زمان اکران شده بودند یا حتی بتمنهای تیم برتون (Tim Burton)، فیلم The Dark Knight، لحظات اکشن چندانی ندارد. حتی با وجود تأثیر The Dark Knight بر دنیای توسعهیافته DC (DCEU) و حتی دنیای سینمایی مارول (MCU)، باز هم The Dark Knight اثری بسیار متفاوت از فیلمهای ابرقهرمانی است.
داستان The Dark Knight، چندان با دنیای کامیکهای بتمن غریبه نیست. باز هم شاهد یک مرد اشرافی هستیم که با ثروت خانوادهاش، لباسی شبیه خفاش ساخته تا با جنایتکاری با گریم یک دلقک مبارزه کند. اما The Dark Knight پر است از مضامین اقتصادی، سیاسی و بینالمللی و داستانی پیچیده که پیش از این در فیلمهای ابرقهرمانی ندیده بودیم و اکنون هم اگر در فیلمهای ابرقهرمانی ببینیم، تنها بهانهای برای خلق سکانسهای اکشن هستند.
نولان به بتمن به چشم یک کاراکتر کارتونی مخصوص کودکان و نوجوانان یا یک افسانه محلی نگاه نکرد و به همین دلیل، آوای فیلم The Dark Knight، حتی در فصل جوایز سینمایی نیز شنیده شد و پس از آن، فیلمهای ابرقهرمانی جدیتر گرفته شدند. اگرچه بسیاری مرگ هیث لجر (Heath Ledger) و نقشآفرینی خیرهکنندهاش در نقش جوکر را دلیل دیدهشدن The Dark Knight در فصل جوایز میدانند (او جایزه اسکار را برای این نقش دریافت کرد)، اما ارزش فیلم The Dark Knight محدود به بازی لجر نیست. فیلم The Dark Knight به این دلیل که برخلاف جریان فیلمهای کامیکبوکی، یک فیلم جدی بود یا چهرههایی پیچیده از نظر احساسی از بروس وین، جیمز گوردون و هاروی دنت با حضور بازیگران بزرگی چون کریستیان بیل (Christian Bale)، گری اولدمن (Gary Oldman) و آرون اکهارت (Aaron Eckhart) را به نمایش گذاشت، فیلم بزرگی به حساب نمیآید. تأثیر The Dark Knight بر سینما بود که این اثر را به یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ تبدیل کرد.
این فیلمی است که بر اساس اصول ساخته شده و در عین حال، آنها را زیرپا میگذارد؛ به عبارت دیگر، این فیلم تقابل نظم و آشوب است. در آن زمان، جوکر تبدیل به شورش سرکوبشده نسل جوانی شد که سرانجام آزاد میشود. هرجومرجی که جوانان آن دوره (و حتی اکنون) به آن به عنوان یک راه نجات نگاه میکردند. جوکر دیگر فقط یک آنتاگونیست محبوب که در هالوین کودکان شبیه او لباس میپوشند، نبود و تبدیل به یک بیانیه سیاسی و اجتماعی شد. بتمن قهرمان فیلم The Dark Knight است، اما در این دنیای ناعادلانه، جوکر جوابهای بهتری برای مشکلات دارد. او در فیلم میگوید: «این مردم به اندازهای متمدن هستند که دنیا به آنها اجازه میدهد. وقتی همه ورقها برگردند، همین مردم متمدن همدیگر را میخورند.» 10 سال بعد، حرفهای جوکر هنوز نیز در دنیای امروزی بوی حقیقت و واقعیت را میدهند.
برای نسلی که کمی مزه قدرت و اختیار را چشیده بود، صدای جوکر، صدای حقیقت بود و به همین دلیل جوکر توانست قلب و ذهن مخاطبان را تسخیر کند. جوکر فیلم The Dark Knight چیزی بیش از یک بیانیه سیاسی بود؛ او نماد نسلی جدید بود که زندگی در یک جامعه را فراتر از حزبها و جهتگیریهای سیاسی میدید. به همین دلیل بسیاری معتقد بودند که The Dark Knight باید برای جایزه اسکار بهترین فیلم کاندید شود و عدم انتخاب آن باعث شد تا صدای اعتراضی نسب به افکار پوسیده اعضای پیر و سفیدپوست آکادمی که درکی از سینمای روز نداشتند، بلند شود؛ صدایی که هنوز هم بسیار رساست.
این اعتراضات باعث شد تا آکادمی تعداد فیلمهای نامزدشده برای اسکار را در دوره هشتاد و دوم مراسم اسکار از پنج به 10 افزایش دهد. اما این تصمیم تنها نشان داد که اعضای آکادمی به هیچ وجه پیام طرفداران The Dark Knight را متوجه نشدهاند. در واقع، آکادمی اسکار به جای این که هر سال فیلمهایی را انتخاب کند که دنیای پیرامون خود (و نه تنها سینما) را تحت تأثیر قرار دادهاند، فقط تعداد آنها را بیشتر کرد، در نتیجه هر سال شاهد تعداد فیلم کاندیدشده هستیم که به نظر میرسد برای پر کردن لیست کاندیدها اضافه شدهاند. هیچکس فیلم Extremely Loud & Incredibly Close را به یاد ندارد. واکنش آکادمی به اعتراضات نسبت به انتخاب نشدن The Dark Knight نتیجهای نداشت و تنها از ارزش جایزه اسکار کاست. اما تأثیرات The Dark Knight به اینجا ختم نمیشود.
فیلم The Dark Knight، فیلمی تاریک، بیپروا و ملموس بود. این سه صفت اکنون آنقدر در سینمای ابرقهرمانی به کار رفتهاند که معنای خود را از دست دادند. بسیاری از فیلمهای گیشهای بزرگ پس از The Dark Knight، از جمله G.I. Joe: The Rise of the Cobra و دنباله آن، Retaliation، Robin Hood، The Amazing Spider-Man و دنباله آن، Robocop، Fantastic Four، Power Rangers و ... سعی کردند تا با الهام از فیلم نولان، همین سه صفت را در خود جای دهند اما همه آنها، یا از نظر هنری یا اقتصادی و حتی هر دو شکست خوردند. این آثار بیشتر از اینکه نتیجه کار فیلمساز باشند، آثاری استودیویی بودند، در حالی که نولان در ساخت The Dark Knight، با دستی باز کار کرد و موفق شد. شاید Rise of the Planet of the Apes تنها اثری بود که توانست عصاره کار نولان را در خود جای دهد، موفق باشد و یک فرانچایز جدید را پایهگذاری کند؛ فرانچایزی که نه تنها توانست داستان خود را تاریک، بیپروایانه و قابلباورتعریف کند، بلکه کاملا مناسب چنین فضایی بود. اما آثار دیگر متوجه مفهوم و معنای فیلم نولان نشدند. آنها هیچوقت متوجه نشدند که چرا این کاراکترها باید قابل باور و همراستا با اتفاقات دنیای واقعی باشند تا بتوانند روی آنها تأثیر بگذارند.
بتمن نولان که ملموسترین بتمن بدون از دست دادن رگههای دراماتیک ریشه خود است، در کامیکبوک Batman: Year One، نوشته فرانک میلر (Frank Miller) ریشه دارد. این کامیکبوک نیز تصویری زمینی و قابل باور از بتمن ارائه داد و اولین روزهای بروس وین به عنوان بتمن و مبارزه او با خلافاکاران شهر گاتام را نشان داد. به همین دلیل این بتمن موفق و قابل باور بود. قابل باور کردن کاراکترهای G.I. Joe، تمام ویژگیهای جذاب آنها را پاک میکند. بتمن یک اثر اقتباسی از کامیکبوکهای DC است اما از دنیای کامیکبوک فاصله میگیرد و تبدیل به ایده کریستوفر نولان از فرد پولداری میشود که با فساد در دنیای مشابه دنیای امروزی مبارزه میکند.
فیلم The Dark Knight حتی نظر افرادی را که با کامیکبوک آشنا نیستند، جذب کرد و این افراد توانستند بتمن و جوکر را درک کنند. تا پیش از این فیلم، بتمن شخصیتی همیشه جدی و قانونمدار و جوکر دیوانهای شیفته آشوب بود. نولان زرق و برقهای فیلمهای شوماخر و دنیای نئوگاتیک برتون را کنار گذاشت و بتمن را به جای نشان دادن در حال مبارزه با موجوداتی فرازمینی با جنایتکاری نشان داد که در دنیای امروز قابل درک بود. فیلمهای بتمن نولان بر اساس اصول ساخته شدهاند، اما این اصول، اگرچه برای نولان به عنوان فیلمساز جذاب هستند، اصول دنیای کامیکبوکها و فیلمهای قدیمی بتمن را میشکنند.
در این 10 سال، شاید بسیاری فراموش کرده باشند که The Dark Knight، یک فیلم واقعی است که نشان میدهد بتمن یک دیدگاه تکبعدی، یک کاراکتر کلیشهای یا یک کالای محض برای سرگرمی نیست. فیلم The Dark Knight آنقدر بزرگ شد که دیگر هیچ ورژنی از داستان بتمن و دنیایش جذابیتی ندارد، به گونهای که حتی The Dark Knight Rises نیز نتوانست موفقیت آن را تکرار کند.
همانطور که گفتیم، فضای The Dark Knight بر فیلمهای ابرقهرمانی نیز تأثیرگذار بود. پس از پایان سهگانه بتمن نولان، DCEU خلق شد و زک اشنایدر (Zack Snyder) سعی کرد تا دنیای تاریک، بیپروا و ملموس خلق کند و مضامین سیاسی و فلسفی را با دنیای DC ترکیب کند، اما علیرغم وفاداری اشنایدر به کامیکبوکها، نسبت به نولان، او در این راه شکست خورد. اگرچه The Dark Knight را یکی از بهترین آثار اقتباسی از کامیکبوکها میدانیم، اما هم فیلمسازان و هم مخاطبان این فیلم، نتوانستند عامل این موفقیت را درک کنند: ابرقهرمانان قابل انعطاف هستند. یک فیلم ابرقهرمانی میتواند واقعگرایانه یا فانتزی باشد، میتواند یک اثر هنری یا یک فیلم گیشهای خالص باشد، میتواند تاریک یا روشن باشد، میتوان شخصیتمحور یا کاملا اکشن باشد و مهمتر از همه، میتواند ترکیبی از همه این موارد باشد.
10 سال از The Dark Knight گذشته است و اکنون ما تصور مشخصی از یک فیلم ابرقهرمانی داریم و یک فیلم ابرقهرمانی تقریبا فرمول مشخصی دارد. The Dark Knight به این دلیل موفق و بهیادماندنی است، زیرا قوانین و اصول یک فیلم ابرقهرمانی را زیر پا گذاشت، از آن زمان کمتر فیلمسازی جرأت داشته تا این رویه پر از آشوب را پیش بگیرد و فیلمی متفاوت بسازد. شاید از میان آنها بتوان به Deadpool، Logan و Avengers: Infintiy War اشاره کرد که تفاوتهایی با جریان عادی فیلمهای ابرقهرمانی دارند.
نظر شما درباره The Dark Knight و فیلمهای بتمن نولان چیست؟
جاناتان نولان اخیرا از داستان انتخاب هیث لجر برای نقش جوکر پرده برداشت. با لوکتو همراه باشید.
بازیگر فیلم The Dark Knight فاش کرد که این فیلم ابتدا دارای درجه سنی بالای 18 سال بوده است! با لوکتو همراه باشید.