سالهای زیادی از انتشار نسخهای از سری Call Of Duty که موفق شد، استانداردهای یک بازی در سبک تیراندازی اول شخص با تم جنگی را عوض کند نگذشته است. اولین نسخه از سری موفق Modern Warfare در سال 2007، توسط Activision منتشر شد. اما این شاهکار که حدود یازده سال از انتشارش میگذرد، در نسل هفتم، نه تنها تبدیل به اثری ماندگار شد، بلکه توانست با استفاده از تواناییهای بینظیر کارگردانی جیسون وست (Jason West) و خلاقیتهای وینس زامپلا (vince zampella) تبدیل به یکی از نمادهای صنعت بازیهای ویدئویی شود. انتشار موفق و شگفت آور بازی Call of Duty: Modern Warfare بیشک تغییرات بسیاری را در صنعت بازیهای ویدئویی و همچنین روند ساخت دیگر عناوین تیراندازی ایجاد کرد. پس از انتشار این بازی بود که سیستم همیشگی و شاید دوست داشتنی خط سلامتی (Health bar) در بازیهای تیراندازی برچیده شد و صحنههای سینمایی شگفت آور و از پیش تعیین شده (Set-piece)، راهشان را به دنیای بازیها بازکردند. بدون شک پس از ساخت این عنوان شگفتآور بود که استانداردهای روایت داستان، در عناوین اول شخص دچار تحول شد و ما، پس از زاده شدن این ژانر، شاهد روایت داستانی بسیار جذاب، در قالب یک بازی تیراندازی بودیم. از این جهت، سری Call Of Duty را، به خصوص پس از انتشار سری موفق و دوست داشتنی Modern Warfare، میتوان در میان تاثیرگذارترین بازیهای صنعت جای داد.
با این همه اما، بعد از به انتشار دومین نسخه از سری Modern Warfare در سال 2010 میلادی، غوغایی عجیب استودیو Infinity Ward، سازنده سری را در خودش بلعید. خبر جدایی جیسون وست و وینس زامپلا ، اعضای اصلی Infinity Wards به علت وجود اختلافهایی با Activision، از این استودیو و ادامه دادن روند ساخت سری بدون دو مغز متفکر اصلی، همه را در شوک بزرگی فرو برد و نگرانیهای بسیاری را در مورد ادامه سری COD ایجاد کرد. چرا که بدون هیچ ابهامی، جسون وست و وینس زامپلا را میتوان به عنوان اصلیترین افرادی که در خلق نسل جدیدی از عناوین تیراندازی اول شخص و تعیین استانداردهای جدید این ژانر نقش داشتند معرفی کرد. استانداردهایی که در سالهای بعد، نه تنها مهمترین فرنچایزهای تیراندازی، مثل سری Battlefield و Medal Of Honor را تحت تاثیر خود قرار دادند، بلکه هنوز هم در بسیاری از موارد، به عنوان معیارهایی برای ارزشگذاری بازیهای این ژانر در نظر گرفته میشوند. با این همه اما جدایی وست و زامپلا، با وجود ضربه زدن به سری، نتوانست موفقیتهای COD را تحت شعاع قرار دهد و انتشار سومین نسخه از بازی Modern Warfare، همچنان سری را در اوج و در نقطه مرکزی دایره عظیم عناوین اول شخص نگه داشت. اما متاسفانه این روند خوب، در نسخههای بعدی سری، پایدار باقی نماند و سری با وجود راضی کردن طرفداران و موفقیتهای اقتصادی همیشگی، دیگر نتوانست به نقطه مرکزی توجه ژانر اکشن اول شخص، بازگردد. سری COD بعد از اتمام داستان دوست داشتنی Modern Warfare، تلاش کرد تا با حفظ استانداردهایی که روزی خودش آنها را برای ژانر تعیین کرده بود و عمل به آنها، همچنان عنوانی بسیار خوب باقی بماند و باید گفت که در این کار موفق هم بود. اما در این بین، سری یکی از مهمترین خصوصیات خود، یعنی نوآوری و انقلابی بودن را از دست داد و رفته رفته به عنوانی تبدیل شد که درگیر رقابت بزرگی با سری Battlefield است و سعی دارد تا فقط این عنوان را زیرسایه خودش نگهدارد. وست و زامپلا اما در نقطهی مقابل، با پیوستن به EA و تاسیس استودیو Respawn دست به ساخت یکی از بهترین عناوین اول شخص با نام Titanfall زدند. سری جوانی که با وجود عمر کوتاهش، استاندارهای بسیاری را به سبک اضافه کرد و با نوآوری، روایت داستان خوب و تکیه بر عناصر جدیدی مثل رابطه تایتان و خلبان، توانست سطح انتظارات از گیمپلی یک عنوان در سبک تیراندازی اول شخص را ارتقاء ببخشد و تبدیل به عنوانی شود که بر سلیقهها تاثیرگذار است. همچنین سازندهای مثل Blizzard که همیشه آن را با عناوین استراتژیک و نقش آفرینی آنلاین بزرگش میشناختیم، با ساخت Overwatch و با ارائه المانهایی جدید که از سبکهای مختلف الگو گرفته شدهاند و همچنین ساخت پیش قصهای که فقط از بلیزارد برمیآید، عنوانی را عرضه میکند که لقب " استاندارد طلایی برای عناوین تیراندازی" را کسب میکند.
به بیان سادهتر، سری COD همیشه از جمله آثاری بوده که برای همتایانش به عنوان نقطهای دست نیافتی، قوانین سبک تیراندازی را مشخص میکرده و نوآوریهای سبک را در اختیار داشته است. اما امروز و با مشخص شدن اطلاعات بسیاری از آخرین نسخه سری، میتوان دریافت که COD نه تنها دیگر عنوانی جریان ساز، انقلابی و ایدهآل تایپی برای ارزشگذاری دیگر آثار در ژانر اول شخص نیست، بلکه حالا خودش به یکی از همان آثاری تبدیل شده که سعی دارند تا با برداشت استانداردهای عناوین تحسین شده، نظر طرفداران و منتقدان را جلب کنند.
با معرفی شدن بازی Call of Duty: Black Ops 4، نسخه چهارم سری Black Ops و مشخص شدن تحولات بسیار زیاد در سری، مثل حذف شدن بخش داستانی به طور کلی و اضافه شدن حالتهایی مثل بتل رویال، بسیاری از طرفداران سری، دست به اعتراض زدند. چرا که سری COD همیشه، داستانی برای روایت کردن داشت و با نحوهی روایت این داستانِ معمولاً زیبا، تحولاتی بزرگ را در صنعت رقم میزد. اما در نقطه مقابل، بازی Black Ops 4 و معرفی کوتاه اما شوکه کنندهاش، نشان داد که سری در سال 2018 نه تنها قصد روایت یک داستان را ندارد، بلکه به طور کلی، قصد کرده تا با بهره بردن از المانهای خاص عناوین آنلاین مهم و پرطرفدار این روزها، موفقیتش در بازار را تضمین کند.
در قدم اول، سازندگان با حذف کردن بخش داستان و تکنفره، تیرخلاصی به روایتهای تحسین برانگیز سری (که در نسخهی اخیر احیا هم شده بود) زدند. روایتهایی که به عقیده بسیاری از تحلیلگران صنعت بازی، دیگر جوابگو نیستند و توانایی رقابت با عناوین آنلاین را از دست دادهاند. (البته باید توجه کرد که در همین دوره، عناوین داستان محور و تکنفرهای مثل God Of War با انتشارشان، غوغایی عظیم در بازار ایجاد میکنند). حذف شدن بخش داستانی درست همان عملی است که یوبیسافت در ساخت نسخه اخیر سری Rainbow Six به آن دست زد و به موفقیتی بسیار عظیم رسید. موفقیتی که 35 میلیون کاربر را برای این بازی بزرگ به ارمغان اورده است. اما در نقطه مقابل این دستآورد بزرگ باعث شد تا سری، هویت همیشگی داستانهای تام کلنسی فقید را کنار گذاشته و تبدیل به یک سرویس انلاین برای سرگرمی شود که بدون شک اتفاق بدی نیست. در همین راستا و در پیروی از موفقیت rainbow six siege، استدیو Treyarch هم دست به چنین کاری زده تا با دنبال کردن سلیقهی بازار و نه نوآوریهایی که همیشه به آن مشهور بوده، تبدیل به عنوانی موفق شود.و در همین قدم اول نشان دهد که از سری جریان ساز و تاثیرگذاری مثل COD فقط سایهای باقی مانده که مدام از دیگر عناوین تاثیر میپذیرد.
از سوی دیگر، بازی Balck Ops 4 بخش آنلاینی کاملاً متفاوت را با آنچه که در نسخههای قبلی سری دیده بودیم، به نمایش گذاشت. نبردهای برابر سربازهای معمولی با سلاحهای جنگی در نقشههای پیچیده، جای خودشان را به بخش آنلاینی با شخصیتهای از پیش تعیین شدهای دادهاند که نظیرشان را قبلاً در عناوینی مثل Overwatch دیدهایم. شخصیتهایی که هریک تواناییهای خاصی دارند و میتوانند با وابستگی به این تواناییهای، در مبارزات پیروز شوند. در نمایش اخیر بازی شاهد بودیم که یکی از شخصیتهای از پیش تعیین شده بازی میتواند با شلیک کردن یک دارت، پشت دیوارها و موانع را ببیند، شخصیت دیگری میتواند با ارسال امواج رادیویی دشمن را مختل کند و یکی دیگر از شخصیتها هم یک سگ به همراه دارد. این موضوع و به نوعی قهرمان و مهارت محور شدن بازی، ماهیت جنگی بودن سری را زیرسوال برده و هویتی متفاوت به آن میبخشد، هویتی که سازندگان به خوبی به آن آگاه هستند و تلاش میکنند تا آن را به درستی در بازیشان پیاده سازی کنند. قهرمان محور کردن نبردهای آنلاین، بدون شک اتفاق جدیدی نیست، اما اتفاقی است که توسط عناوین دیگری رخ داده و حالا، تاثیرش را بر یکی از بزرگترین و تاثیرگذاری ترین فرنچایزهای صنعت، نشان میدهد.
در سومین تغییر بزرگ اما سری COD نشان داد که به سلیقه بازار را به خوبی شناخته و سعی در جلب آن دارد. سازندگان با معرفی حالتی به نام Blackout نبردهای معروف 100 نفره این روزهای صنعت بازی را به سری COD وارد کردند. در این حالت، تعداد بسیاری از بازیکنان به نقشهای بزرگ وارد شده و شروع به جمعآوری تجهیزات میکنند تا در مقابل یکدیگر قرار بگیرند. همچنین امکان استفاده از وسایل نقلیه مختلف و امکاناتی مثل تواناییهای خاص شخصیتها در این حالت وجود دارد. تغییر نام یک مبارزه بتل رویال به Blackout قطعاً هویت آن چیزی که در این حالت انتظارمان را میکشد عوض نمیکند. اما بدون هیچ شکی تجربه کردن یک عنوان بتل رویال با امکانات بازی بزرگی مثل Call of Duty میتواند یکی از لذتبخش ترین تجربیات را برای مخاطبان به ارمغان بیاورد. چرا که از طرفی عناوین دیگر بتل رویال یا بازیهای رایگانی هستند که هزینه بسیاری کمتری برای ساختشان پرداخت شده و یا عناوینی هستند که بیشتر از کیفیت ساخت، به نوآوریهایی که در ابتدا این سبک را خلق کرد توجه نشان میدهند. از این جهت، حتی تصور یک حالت بتل رویال در عنوانی به بزرگی Black Ops 4 هم میتواند هیجان انگیز باشد. اما در انتها جود حالت بتل رویال و تلاش بازیکنان برای تبدیل شدن به تنها فردی که زنده مانده، دنبال کردن سلیقه بازاری است که توسط عناوینی مثل Fortnite و PUBG تسخیر شده است. بازاری که مدام در حال تغییر است. قطعاً دنبال کردن بازار برای رسیدن به موفقت اقتصادی و دستیابی به فروش خوب و تحسیل منتقدان را نمیتوان امری ناپسند دانست و در مقابل باید آن را به عنوان تصمیمی هوشمندانه و اقتصادی تلقی کرد. به بیان دیگر، نمیتوان به تغییرات نسخه اخیر COD انتقادی وارد کرد و این بازی را متهم کرد. اما باید توجه داشت که این تصمیم بزرگ،یعنی دنبال کردن سلیقهی بازار، یکی از مهمترین خصوصیتها و منابع هویتی سری را از میان میبرد.
همانطور که در ابتدای متن اشاره شد، سری Call of Duty بخصوص بعد از انتشار Modern Warfare، یکی از عناوین جریان ساز صنعت بازی بوده است که حتی با دیده شدن ضعف در نسخههای اخیر، همچنان به عنوان، یک بازی که استانداردها و سلیقهها را شکل میدهد شناخته میشده است. اما آخرین نسخه معرفی شده سری، به خوبی ثابت میکند که COD جایگاهش به عنوان یک بازی که سلیقهی بازار را مشخص میکند و به آن شکل میدهد را از دست داده و حالا برای موفقیت باید، دنبالهروی سلیقهای باشد که توسط عناوین موفق دیگر مشخص شده و شکل گرفتهاند. از سویی کمرنگ شدن داستان در بازیهای ویدئویی، که دستپخت سرگرمکنندگی قابل تحسین و ارزش تکرار بسیار بالای عناوین آنلاین هستند، حتی موفق شده سریهای بزرگی مثل Rainbow Six و Call Of Duty را تحت شعاع قرار داده و عنصر داستان را از آنها بیرون بکشد. این موضوع در حالی اتفاق میافتد که میتوانیم سری COD را به عنوان یکی از آخرین سنگرهای بازیهای تیراندازی، با داستانی خوب و بخش تکنفرهای مثال زدنی، شناخت. به بیان دیگر، آخرین سنگرهای بازیهای تکنفره در ژانر تیراندازی اول شخص هم درحال فرو ریختن هستند، سنگرهایی که روزی خودشان در خط مقدم بودند و روند ساخت یک بازی تیراندازی اول شخص را مشخص میکردند. در حقیقت، عناوینی که انتظار میرفت برای حفظ داستان در بازیها بجنگند، خودشان به جبهه مخالف پیوستهاند.
در ادامه باید به مهارت محور شدن نبردها و البته افزوده شدن حالت بتل رویال به بازی اشاره کرد که نشانه دیگری است برای اینکه سری COD در حال بهره بردن از استاندارهایی است که برای اولین بار، خودش در تعیین کردن آنها نقشی نداشته است. به بیان دقیقتر، سری بزرگی که همیشه یکی از تاثیرگذارترین عناوین در سبک بوده، حالا ساکت نشسته و به نوآوریهای دیگران عمل میکند. این موضوع را به هیچ وجه نمیتوان نقدی بر سبک بتل رویال یا بازیهای آنلاین دانست. چرا که نمایش Black Ops 4 همه چیز از یک بازی خوب در ژانر اول شخص (جز داستان) را در خود داشت. بازی شخصیتهایی جذاب را معرفی کرد که تواناییهای خاصی داشتند، نبردهای شلوغ جذاب و همیشگی سری را به تصویر کشید و مثل همیشه با گیمپلی سریع، خوشدست و هیجان انگیز ما را برای رفتن به میدانهای نبرد و گوش سپردن به ندای وظیفه تشویق کرد. همه چیز در این نمایش هیجان انگیز بود اما با این حال، بر واقعیتی اشاره داشت که شاید، بدون در نظر گرفتن تعصب، غمانگیز به نظر برسد. واقعیتی که ثابت میکند سری COD دیگر عنوانی جریان ساز نیست که سلیقهها و استاندارهای سبک را مشخص کرده و به آنها شکل دهد.
لحظاتی پیش اولین تیزر رسمی بازی مورد انتظار Modern Warfare 2 منتشر شد. با ما همراه باشید.
به نظر میرسد استودیو Infinity Ward در حال اشاره به شخصیت Ghost است. با ما همراه باشید.
اکتیویژن تایید کرد که بازی بعدی Call of Duty را استودیو Infinity Ward خواهد ساخت. با ما همراه باشید.
آیا اکتویژین بالاخره تصمیم گرفته است که به سری بازی Call of Duty کمی استراحت دهد؟ با ما همراه باشید.
فیل اسپسنر تا حدودی خیال بسیاری از طرفدارهای بازی Call of Duty را راحت کرد. با ما همراه باشید.