سریال «جیران» با توجه به سه قسمت ابتدایی آن، طبق استاندارد سایت متاکریتیک نقد شده است.
توجه: اگر با زندگی ناصرالدین میرزای قاجار و دوران حکومت او آشنا نیستید، این مطلب میتواند داستان سریال «جیران» را برای شما لوث کند. قبل از خواندن، به این نکته توجه کنید.
شکی نیست که تولیدکنندگان سریالهای تلویزیونی و سریالهای مخصوص شبکه نمایش خانگی، کیفیت را بدون ذرهای تعلل، فدای کمیت کردهاند و اهمیتی به محصول تولید شده نمیدهند، با این حال هنوز قابل هضم نیست که عوامل به اصطلاح هنری پشت این سریالها، مخصوصا کارگردان و نویسندگان، برای ارائه داستان خود در چارچوب یک سریال چند قسمتی، تلاشی نمیکنند. هنوز هم سریالهای ایرانی، در واقع داستانی بسیار طولانی و کشدار را شامل میشوند که در مقاطع زمانی مشخص برش خورده است تا در قالب یک سریال عرضه شود. سریال «شهرزاد»، اثر قبلی حسن فتحی در فیلیمو این مشکل را داشت و سریال «جیران»، اثر جدید حسین فتحی در فیلیمو نیز با همین مشکل مواجه است.
سریال «جیران» به زندگی ناصرالدین میرزا – با بازی بهرام رادان - چهارمین پادشاه قاجاری، در برهه آشنایی و ازدواجش با آشناییاش با خدیجه خانم تجریشی – با بازی پریناز ایزدیار - ملقب به جیران میپردازد. میرزا محمد تقی خان فراهانی، ملقب به امیرکبیر به تازگی به دستور ملک جهان خانم – با بازی مریلا زارعی - مهدعلیا دربار قاجار به قتل رسیده است و ناصرالدین میرزا نیز به پیدا کردن یک همسر جدید، بیشتر از اداره کشور اهمیت میدهد. خدیجه نیز دختر چابک و به قول ناصرالدین میرزا، سرخ زبانی است که علاقه زیادی به شکار و فعالیتهایی دارد که در اوایل قرن ۱۳ شمسی، فعالیتهایی مردانه محسوب میشدند. ظاهرا داستان این سریال، برداشتی خاطرات تقی دانشور، ملقب به اعلمالسلطان و مونسالدوله، کنیز انیسالدوله است.
اپیزود اول سریال «جیران» را میتوان یک فاجعه دانست. تقریبا هیچ بخشی از اپیزود اول، قابل تحمل یا قابل تماشا نیست. زمان زیادی از این اپیزود، صرف معرفی کاراکترهای سریال میشود اما از آنجایی که احسان جوانمرد و حسن فتحی، نویسندگان فیلمنامه، تصور کردهاند که مخاطب با تاریخ قاجار و زندگی ناصرالدین شاه به خوبی آشنا است، اکثر سکانسهای این اپیزود، بیهدف و بیمحتوا هستند و تعاملات کاراکترها با همدیگر، به سختی قابل تحمل هستند. اما نمیتوان انکار کرد که از اپیزود دوم، داستان سریال «جیران» جان میگیرد و سیاستهای دربار ناصرالدین میرزا و تلاش او برای پیدا کردن خدیجه، که قرار است محور اصلی داستان سریال باشد، هم از نظر تاریخی و هم از نظر روایی، جالب است. اگرچه سریال «جیران» قرار نیست مستندی تاریخی باشد و حسن فتحی به اختیار خود، برای افزایش درام، تغییراتی در شخصیتها و وقایع اعمال کرده است، اما به اندازه کافی به تاریخ وفادار بوده است که تماشاگر، به تاریخ قاجار و دوران حکومت ناصرالدین میرزا علاقه نشان دهد. شاید علاقهمندان به تاریخ این سریال را از نظر دقت تاریخی زیر سوال ببرند، اما انتقاد از این نظر وارد نیست، زیرا در نهایت شاهد اثری زاده ذهن حسن فتحی هستم، هر چند که این اثر، ایرادات فراوانی دارد.
شاید بتوان مدعی شد که از اپیزود دوم، داستان سریال «جیران» جان میگیرد و مخاطب به ادامه آن علاقهمند میشود، اما عمده ایرادات فیلمنامه در اپیزودهای آینده نیز قابل مشاهده هستند. سریال «جیران»، حتی به عنوان یک سوپ اپرای ملودراماتیک، بسیار کشدار است و مدت زمان تقریبا ۵۰ دقیقهای هر اپیزود، ۱۵۰ دقیقه به نظر میرسد. علاوه بر تعدادی داستان فرعی که به شدت بیاهمیت به نظر میرسند و به وضوح میتوان بدون کاستن از مایه اصلی داستان، آنها را حذف کرد، کاراکترهای فرعی سریال، مدت زمان بیش از حد زیادی را به خود اختصاص میدهند و دیالوگهای زیادی دارند که محتوای تقریبا ناچیزی را عرضه میکنند. در حالی که سریال «جیران»، ماجرای ازدواج ناصرالدین میرزا و خدیجه خانم تجریشی را محور اصلی خود قرار داده است که سیاستهای اندرونی ناصرالدین میرزا، از جمله تصمیمات ملک جهان خانم، مادر او، برای پیدا کردن همسری جدید برای پسرش، تلاشهای تاجالدوله برای جلب توجه ناصرالدین میرزا و کشمکشهای میرزا آقا خان نوری با ناصرالدین میرزا بر سر حاکمیت هرات را شامل میشود، حسن فتحی تصمیم گرفته است تا مدت زمان زیادی را به داستانهای بیاهمیتی مانند دلدادگی دوست سیاوش، زندگی شغلی خواجههای دربار یا اهالی کوهسار میپردازد. مشخص است که حسن فتحی قصد داشته تا از مدیوم سریال نهایت استفاده را ببرد، اما یک سریال تلویزیونی خوب، حتی سریالی با روند رویدادی (procedure drama)، فاقد داستانهای اضافی و بیاهمیت است. احسان جوانمرد و حسن فتحی حتی نتوانستهاند کاراکترهای فرعی را به درستی پرداخت کنند که حداقل تماشاگر به آنها علاقه نشان دهد و فقط باعث کاهش ضرباهنگ روایی سریال خود شدهاند.
شاید برای شما جالب باشد
- نقد فیلم The Electrical Life of Louis Wain
- بهترین بازیها برای دوستداران موسیقی هیپ هاپ
- بهترین فیلمهای جدید که در اسفند ۱۴۰۰ میتوانید تماشا کنید
فیلمنامه سریال «جیران» نه تنها شاخ و برگهای اضافی متعددی دارد، بلکه حسن فتحی، در مقام کارگردان نیز چندان عملکرد قابل قبولی ندارد. حسن فتحی، در تبدیل فیلمنامه به تصویر، هیچ خلاقیتی از خود نشان نداده است و تنها سکانسهای ماندگار این سریال، سکانسهایی هستند که به دلیل عملکرد فوقالعاده ضعیف عوامل پشت صحنه، بار احساسی و تراژیک خود را از دست میدهند و تبدیل به هزل میشوند. البته بیشتر به نظر میرسد که حسن فتحی چندان اهمیتی به کیفیت سریال نداده است. عدم هماهنگی صدا با تصویر که به وفور در جای جای سریال یافت میشوند، غیر قابل توجیه، ناشیانه و زننده هستند. بازیگران سریال «جیران» نیز ظاهرا به امان خود جلوی دوربین رها شدهاند و حسن فتحی برای کارگردانی آنها برای ایجاد فضایی یکدست و روابطی قابل باور بین کاراکترهایش، تلاشی نکرده است. حسن فتحی حتی نتوانسته گذاری روان، بدون ایجاد وقفه یا اختلال در ضرباهنگ داستان، بین دو نقطه داستان ایجاد کند. البته با توجه به اینکه استاندارد کارگردانی در سریالهای شبکه نمایش خانگی به شدت پایین است، بعید است که کمکاریهای حسن فتحی به عنوان نویسنده و کارگردان، چندان مورد توجه قرار گیرند.
با وجود ضعفهای شدید سریال از نظر کارگردانی، تدوین، فیلمبرداری و صدا، طراحی صحنه و لباس سریال «جیران» (با وجود محدودیتهای واضح)، از ویژگیهای مثبت آن است. فردین خلتعبری، آهنگساز سریال نیز کار خود را به شکلی بینقص انجام داده است و بر خلاف دیگر سریالهای شبکه نمایش خانگی که بیش از حد به آهنگهای ضعیف و غیر قابل تحمل خوانندههای پاپ اتکا میکنند، آهنگهایی که فردین خلعتبری و همایون شجریان برای سریال «جیران» ساختهاند، به خوبی با فضای داستان همخوانی دارند و آهنگهای بسیار زیبایی هستند که از بهترین جوانب سریال «جیران» محسوب میشوند.
با وجود اینکه میتوان گفت حسن فتحی تلاشی برای هدایت بازیگرانش نکرده است، نمیتوان از بازیگران سریال ایرادی گرفت. اگرچه لهجههای تهرانی عمده بازیگران فیلم، مخصوصا بهرام رادان و امیرحسین فتحی، غیرطبیعی به نظر میرسند، اما این خصیصه را نیز نمیتوان یک ایراد شمرد. با وجود عدم وجود بازیگردانی در این سریال، بازیگرانی مثل پریناز ایزدیار، امیرحسین فتحی، ستاره پسیانی، مریلا زارعی و مهدی پاکدل، بازیهای قابل قبولی از خود به جای گذاشتهاند. خوشبختانه، لحن دیالکت بازیگران نیز، مانند آثار تاریخی کلاسیک، ابدی و سنتی نیست که باعث شده تا کمی سریال طبیعی و باورپذیر باشد. بازیگرانی مانند رویا تیموریان، امیر جعفری و هومن برق نورد نیز آنقدر در حرفه خود توانا هستند که میتوانند الگویی عالی برای دیگر بازیگران باشند. در این میان، بازی بهرام رادان به هیچ وجه قابل قبول نیست. بهرام رادان نه تنها در ارائه احساسات کاراکتر ناصرالدین میرزا ناتوان بوده و نتوانسته تکبر او را به شکلی باورپذیر ارائه کند، چهرهپردازی بسیار بدی دارد که از کاراکتر او یک کاریکاتور ساخته است. از آنجایی که ناصرالدین میرزا، کاراکتر اصلی این سریال است، تحمل چنین نقشآفرینی و چهرهپردازی ضعیفی، کار بسیار دشواری خواهد بود.
اگر سریالهای ایرانی در سطح قابل قبولی بودند، سریال «جیران» را میشد اثری ضعیف و بیارزش تلقی کرد. سریال «جیران» از نظر فیلمنامه و کارگردانی قابل دفاع نیست، اما نمیتوان منکر شد که تاریخ ایران، دارای داستانهای فوقالعاده زیادی است که صرف تعریف آنها، حتی به شکلی ناشیانه، مانند کاری که حسن فتحی انجام داده است، حائز توجه هستند. سریال «جیران» نیز از داستانی جذاب بهره میبرد و مخاطب، مخصوصا فردی که آشنایی چندانی با زندگی ناصرالدین میرزای قاجار ندارد، به دنبال کردن ماجراهای او، خدیجه خانم، سیاوش و دیگر درباریان علاقه نشان خواهد داد. خوشبختانه، با وجود نکات منفی زیاد، عوامل مثبت دیگری از جمله فضاسازی خوب دربار، بازیهای بازیگران مخصوصا بازیگران پیشکسوت، موسیقی متن خوب و استفاده بجا از سیاستهای دربار قاجار برای پیشبرد داستان عاشقانه ناصرالدین میرزا و خدیجه خانم تجریشی، باعث شدهاند که بتوان سریال «جیران» را اثری مبتذل خطاب نکرد. استاندارد سریالهای شبکه نمایش خانگی به قدری پایین است، سریال «جیران» را میتوان سریالی خطاب کرد که حداقل داستانی برای تعریف کردن به مخاطب خود دارد، هر چند که این داستان، در قالبی بسیار شکننده و نسبتا بیکیفیت عرضه شده است.
اولین نفری باشید که برای این پست نظر ارسال می کنید!