سریال Love, Death + Robots، ساخته تیم میلر (Tim Miller) و به تهیهکنندگی میلر و دیوید فینچر (David Fincher) یک سریال آنتولوژی متشکل از داستانهای کوتاهی است که همگی در قالب انیمیشن ساخته شدهاند و مضامین علمیتخیلی دارند. فصل اول این سریال با ۱۸ قسمت و ۱۸ داستان، توانست موفقیت زیادی کسب کند و منطقی بود که شبکه نتفلیکس، این سریال را برای فصل دوم تمدید کند.
علاوه بر تعریف داستانهای کوتاه علمی تخیلی در قالب انیمیشن، یک ویژگی بارز سریال Love, Death + Robots این است که داستانهای آن میتوانند بسیار الهامبخش باشند و تأثیرگذاری آنها در ارزیابی این داستانها نقش مهمی دارد. همچنین این سریال، فرصتی عالی برای آشنایی با فیلمسازان و استودیوهای انیمیشن مختلف از سراسر دنیا است و تنوع ذهنهای خلاق پشت هر داستان، از امتیازات مثبت آن است.
فصل دوم این سریال هفته پیش در فقط هشت قسمت منتشر شد و در ادامه، اپیزودهای فصل دوم را از بدترین تا بهترین بررسی میکنیم. بعد فنی، داستان، الهامبخشی و پتانسیلهای مضمونی از عوامل اصلی این ارزیابی هستند. توجه داشته باشید که ادامه این مطلب ممکن است حاوی اسپویلر باشد.
۸. اپیزود Automated Customer Service
کارگردان: Meat Dept
استودیو: Atoll
اپیزود اول از فصل دوم سریال Love, Death + Robots با اختلاف زیادی بدترین اپیزود آن است. داستان سریال اگرچه آینده نسبتا نزدیکی را به تصویر میکشد که به هیچ وجه دور از دسترس نیست، اما هیچ المان جدید و نوآورانهای در آن مشاهده نمیشود که در یاد مخاطب بماند. به لطف طراحی کاراکتر کاریکاتورگونه ولی زننده فیلم، نمیتوان به کاراکترهای داستان اهمیت داد و در نتیجه با داستانی مواجهیم که در ربع ساعت میتواند مخاطب خود را به خواب ببرد. در پایان، تنها چیزی که به یاد میماند، چهرههای کریه کاراکترهای این اپیزود است.
امتیاز: 2.5/10
۷. اپیزود The Drowned Giant
کارگردان تیم میلر
استودیو: Blur
اپیزود هشتم فصل دوم سریال Love, Death + Robots مانند وصله ناجوری نسبت به دیگر اپیزودها به نظر میرسد. اگرچه این اپیزود بر اساس داستان کوتاهی نوشته جی جی بالارد (J. G. Ballard)، نویسنده معروف سبک علمی تخیلی ساخته شده است، اما نمیتوان آن را واقعا یک داستان علمی تخیلی دانست. اگرچه این اپیزود پتانسیل زیادی برای تبدیل به یک داستان تأثیرگذار و درگیرکننده دارد اما مدت زمان کم یک فیلم کوتاه اصلا برای آن کافی نیست. در نتیجه، فقط شنوای مونولوگی درباره جسد به ساحل نشسته یک انسان غولپیکر هستیم که اگرچه تأملبرانگیز است، اما فاقد هر گونه روایتی است. اقتباس از داستانهای جی جی بالارد کار سختی است که تیم میلر، کارگردان و نویسنده این اپیزود از پس آن برنیامده است.
امتیاز: 5/10
۶. اپیزود Snow in the Desert
کارگردانان: لئون برل (Leon Berelle)، دومینیک بوادن (Dominique Boidin)، رمی کوزیرا (Remy Kozyra) و مکسیم لور (Maxime Luere)
استودیو: Unit Image
ایده پشت داستان Snow in the Desert عالی است! مردی به نام «برف» (Snow) به دلیل اینکه نامیرا است، تحت تعقیب است و مزدورانی به دنبال او هستند. برف برای مخفی شدن در سیارهای زندگی میکند که گرمای کشندهای دارد و آب در آن همیشه نایاب است. توجه بیمورد، بیجا و غیرضروری کارگردانان این اپیزود به خشونت و جنسیت به جای گسترش داستان باعث شده تا با اثری سرهمبندیشده مواجه باشیم که یادآور فیلمهای اکشن بد آمریکایی است و از نشان دادن شخصیت Snow به عنوان یک پروتاگونیست قابل توجه باز مانده است. حتی انیمیشن خیرهکننده فیلم نیز در برخی سکانسها به شکل عجیبی ابتدایی به نظر میرسد. در مجموع، Snow in the Desert، یک پتانسیل هدرشده است که در دستانی ماهر میتواند داستانی جذاب و بهیادماندنی باشد.
امتیاز: 6/10
۵. اپیزود Life Hutch
کارگردان: الکس بیتی (Alex Beaty)
استودیو: Blur
آنچه که در اپیزود Life Hutch بسیار خیرهکننده، چشمگیر، تماشایی و بهیادماندنی است، انیمیشن فوقالعاده فتورئالیستی آن است که در برخی نماها، تشخیص آن بسیار دشوار میشود. اگر به جای مایکل بی جوردن (Michael B. Jordan)، از بازیگری ناشناس استفاده میشد، تشخیص انیمیشن بودن این اپیزود دشوارتر هم میشد اما به نظر میرسد که هدف استودیو Blur، قدرت آنها در تبدیل کردن چهره شناخته شده مایکل بی جوردن به یک کاراکتر دیجیتالی بوده است. متأسفانه داستان به اندازه بعد فنی این اپیزود جذاب نیست. اپیزود Life Hutch، نبرد عظیم و جذابی را که در جریان است، به حاشیه رانده تا مبارزه کاراکتر اصلی خود را با یک ربات برای بقا نشان دهد و در واقع در حق دنیایی که خلق کرده اجحاف میکند. آنچه از این اپیزود به یاد میماند، توانایی اعضای استودیو Blur در خلق انیمیشن است.
امتیاز: 7/10
۴. اپیزود All Through the House
کارگردان: الیوت دیر (Elliot Dear)
استودیو: Blink
اپیزود ششم از فصل دوم Love, Death + Robots بامزهترین و کوتاهترین اپیزود این فصل است. این سریال این مضمون را مطرح میکند که بابانوئل در واقع هیولایی است که بعد از بررسی کودکان، کادوی کریسمس آنها را از دهان خود در میآورد و به آنها میدهد. این اپیزود ترکیب مناسب و متعادلی از تعلیق و طنز است و مدت زمان آن نیز کافی به نظر میرسد. طراحی هیولای فیلم چندان خلاقانه و جالب نیست، اما این سوال برای مخاطب باقی میماند که اگر بچهها بعد از ارزیابی بد باشند، چه بلایی سر آنها میآید. سوالی که جواب آن به عهده قوه تخیلی و خلاقیت مخاطب است.
امتیاز: 7.5/10
۳. اپیزود Ice
کارگردان: رابرت ولی (Robert Valley)
استودیو: Passion Animation
سبک انیمیشن استودیو Passion Animation، زیبا و خاص است و این بزرگترین نقطه قوت اپیزود Ice است. البته اپیزود Ice از نظر مضمونی نیز جذاب به نظر میرسد و دنیایی را به تصویر میکشد که که بشر برای استخراج مواد معدنی، در سیارههای دیگر کلونی برپا کرده است و انسانها برای بقا در سیارات دیگر، به اصطلاح ماد شدهاند تا قدرتهایی فرابشری داشته باشند. سجویک، پسر نوجوانی است که روی زمین به دنیا آمده و در نتیجه ماد نشده است و به همین دلیل، یک بیگانه و طردشده قلمداد میشود. داستان Ice روی اهمیت برادری تمرکز دارد و داستانی بسیار شخصی است اما نماهای فرار کاراکترها از نهنگهای یخی چشمنواز هستند و در پایان، مخاطب آرزو میکند که بیشتر با دنیای فیلم آشنا شود.
امتیاز: 8/10
۲. اپیزود The Tall Grass
کارگردان: سایمون آتو (Simon Otto)
استودیو: Axis Animation
اپیزود پنجم The Tall Grass به خوبی میتواند حس کنجکاوی مخاطب را تحریک کند و سپس تعلیق را به داستان تزریق کند. مخاطب به همراه پروتاگونیست داستان، کنجکاو میشود که راز چمنهای دراز اطراف ریل راهآهن را بداند و هیولاهای داستان نیز ظاهری ترسناک دارند. ترکیب این هیولاها با محیط چمنزار و تابش نور ماه منجر به ایجاد حس ناامنی میشود و با پایان داستان، مخاطب به همراه قهرمان داستان، نفسی راحت میکشد. اگرچه در پایان کمی بیشتر از آنچه که لازم است، درباره این هیولاها توضیحات ارائه میشود، اما The Tall Grass به اندازه کافی رازآلود است که ذهن مخاطب را برای خیالپردازی تحریک کند. این اپیزود از نظر فنی نیز یکی از بهترین اپیزودهای سریال است و سبک طراحی دوبعدی آن با پسزمینههای سهبعدی به شکلی عالی پیادهسازی شده است.
امتیاز: 9/10
۱. اپیزود Pop Squad
کارگردان: جنیفر یو نلسون (Jennifer Yuh Nelson)
استودیو: Blur
اپیزود Pop Squad بار دیگر محلی برای عرض اندام قدرت استودیو Blur در انیمیشن است. دنیای دیستوپیایی باران زده فیلم به لطف هنر انیماتورها و طراحان این استودیو زنده و ملموس به نظر میرسد و مخاطب را شیفته خود میسازد. از نظر داستانی نیز اپیزود Pop Squad یکی از بهترین اپیزودهای سریال Love, Death + Robots در طول دو فصل آن است. این اپیزود دنیایی را به تصویر میکشد که بشر با استفاده از تکنولوژی توانسته به نامیرایی برسد و به همین دلیل، به دنیا آوردن کودکان و زاد و ولد غیرقانونی است. ترکیب فضای نئونوآر و سایبرپانکی دنیای Pop Squad با چالش اخلاقی که ایجاد میکند، به لطف کارگردانی خوب جنیفر یو نلسون و هنر استودیو Blur، منجر به خلق داستانی شده که مدتها پس از پایان نیز با مخاطب میماند. فقط میتوانیم امیدوار باشیم که باز هم داستانهای بیشتری از دنیای این فیلم ببینیم.
امتیاز: 10
نظر شما درباره سریال Love, Death + Robots چیست؟ به نظر شما بهترین اپیزود این سریال کدام است؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.