یک فیلم انیمیشن خانوادگی خوب، میتواند علاوه بر سرگرمکردن کودکان، والدین آنها و سایر اعضای خانواده را نیز به خود جذب کند و شاید به آنها نکات مثبتی را نیز یادآور شود. فیلم The Mitchells vs. The Machines، از این نظر یک فیلم عالی و مثالزدنی است.
داستان فیلم انیمیشن The Mitchells vs. The Machines درباره دختر نوجوانی به اسم کیتی است که عاشق فیلمسازی است و میخواهد برای تحصیل، به مدرسه فیلمسازی لس آنجلس برود اما رابطهاش با ریک، پدرش چندان خوب نیست. ریک برای بهبود این رابطه، سفری جادهای را برای رساندن کیتی به مدرسه ترتیب میدهد اما همه چیز با قیام ماشینها به هم میریزد.
نکته قابل توجه درباره فیلم The Mitchells vs. The Machines، تأثیر یوتیوب در فیلم است. نه تنها کیتی از یوتیوب به عنوان پلتفرمی برای نمایش خلاقیت و استعدادش در داستانسرایی استفاده میکند، بلکه سراسر فیلم مملو از ارجاعات متعددی به شیوه خاص تدوین ویدیوهای یوتیوب از جمله استفاده از انواع افکتها و استفاده از میمها برای انتقال حس طنز است. اگرچه این ارجاعات و افکتها با گذشت زمان کمی آزاردهنده به نظر میرسند، آنچه که باعث شده تا فیلم The Mitchells vs. The Machines به ورطه لودگی (مانند اکثر ویدیوهای یوتیوب) کشیده نشود، ترکیب آنها با تصویرسازی احساسات کیتی است. در واقع، از این افکتها به گونهای استفاده شده تا مخاطب دنیا را با ذهن فعال و خلاق کیتی ببیند. افکتهایی که در فیلم میبینیم، صرفا جنبه ابزاری ندارند و زاده ذهن کیتی هستند. این شاید بهترین نوع استفاده از چنین ویرایشی است که تقریبا همیشه برای لودگی استفاده شده است.
رابطه کیتی و ریک، تقریبا همان داستان همیشگی تفاوت نسلها است. ریک دخترش را دوست دارد اما راه انتقال احساسش را نمیداند و کیتی احساس میکند که عدم درک توسط پدرش، او را تبدیل به یک زندانی کرده است. به زحمت میتوان فردی را یافت که در برههای از زندگیاش با چنین مشکلی روبرو نشده باشد. فیلم The Mitchells vs. The Machine از این نظر میتواند با تمام اعضای یک خانواده ارتباط برقرار کند و در پایان به آنها ارزشهای مهمی را یادآور شود.
فیلمنامه The Mitchells vs. The Machines آنقدر خوب و زیبا است که علاوه بر انتقال چنین مفهوم مهم و باارزشی، توانسته داستانی را تعریف کند که هم بسیار سرگرمکننده و هم از نظر احساسی درگیرکننده است. داستان هوشمندانه فیلم، علاوه بر داشتن ارزش اخلاقی، بازتابدهنده اوج نفوذ تکنولوژی در جامعه امروزی است. PAL به وضوح همان سیری، دستیار هوشمند گوشیهای آیفون و مارک، خالق PAL، ترکیبی از استیو جابز، مارک زاکربرگ و ایلان ماسک است که نه فقط در دنیای تکنولوژی، بلکه با گسترش فناوریهای جدید، شبکههای اجتماعی و نوآوریهایی چون خودروهای خودران و غیره، تأثیر مستقیمی روی زندگی تمام اهالی کره زمین دارند. شاید کودکان متوجه چنین ارجاعات یا اهمیت داستان فیلم نشوند، اما داستان فیلم به اندازه کافی ساده است که آنها را گیج نکند. بزرگسالان نیز قطعا از چنین اشاراتی به دنیای پیرامون خود سرگرم خواهند شد. نکته جالب دیگر درباره داستان و دنیای فیلم The Mitchells vs. The Machines این است که بر خلاف بسیاری از فیلمهای کمدی خانوادگی، دو خانواده میچل و پوزی، به هیچ وجه خصومتی نسبت به هم ندارند. اگرچه لیندا، مادر کیتی به خانواده پوزی غبطه میخورد، اما این حسادت به هیچ وجه تبدیل به رفتاری سمی و زننده نمیشود و خانواده پوزی نیز با الگوهای یک خانواده به ظاهر کامل فاصله دارند. تنوع شخصیتها در فیلم The Mitchells vs. The Machines نیز مثالزدنی است و عوامل فیلم توانستهاند یکی از بهترین نمونههای شمولگرایی را در انیمیشن به نمایش بگذارند، مسئلهای که دیزنی هنوز در اجرای آن نتوانسته موفق باشد.
در مجموع، داستان The Mitchells vs. The Machines، داستانی بسیار جذاب و سرگرمکننده است که مخاطب را تا پایان با خود همراه میکند. اگرچه رابطه کیتی و پدرش، محور اصلی داستان است، اما داستان فیلم فدای این هدف نشده است و به خوبی توانسته همگام با این رابطه احساسی، پیشروی کند. صداپیشگان فیلم نیز کار خود را به نحو احسنت انجام دادهاند. ابی جیکوبسون (Abi Jacobson)، دنی مکبراید (Danny McBride) و مایا رودلف (Maya Rudolph)، کاملا در خدمت نقشهایشان عمل کردهاند و پس از پایان فیلم و دیدن تیتراژ نهایی است که از دیدن نام دنی مکبراید به عنوان صداپیشه ریک تعجب خواهید کرد. اولیویا کولمن (Olivia Colman) نیز به عنوان صداپیشه PAL عالی هنرنمایی کرده است. البته در نقطه مقابل، کریس تیگن (Chrissy Tiegen) و چارلین یی (Charlyne Yi) بسیار ناامیدکننده هستند. کریسی تیگن بیشتر از اینکه به جای شخصیتش صداپیشگی کرده باشد، دیالوگهایش را به شکلی کاملا معمولی و گاهی نیز تصنعی بیان کرده است و صدای چارلین یی نیز اصلا مناسب شخصیت ابی نیست.
اما آنچه فیلم The Mitchells and the Machines را متمایز کرده و باعث شده تا اثر خود را بگذارد، انیمیشن فوقالعاده خاص و متفاوت آن است. اگرچه تیم سازنده این فیلم، همان تیم سازنده فیلم Spider-Man: Into the Spiderverse است که برنده جایزه اسکار شد، اما آنها برای فیلم The Mitchells and the Machines، استانداردهای خود را جابجا کردهاند و اثری فوقالعاده بهیادماندنی خلق کردهاند. آنها با ترکیب طراحیهای منحصربفرد، انیمیشن دوبعدی، انیمیشن سهبعدی و رندرهایی که مانند آنها تا کنون دیده نشده، نه تنها فیلمی از نظر فنی، برجسته ساختهاند، بلکه صنعت انیمیشن را نیز یک قدم به جلو بردهاند. طراحی و انیمیشن چهرههای کاراکترها به قدری فوقالعاده است که میتوانند مانند یک بازیگر، احساسات را با چهره خود منتقل کنند.
فیلم The Mitchells vs. The Machines نه تنها انیمیشنی فوقالعاده جذاب و آموزنده برای کودکان و نوجوانان است، بلکه میتواند تلنگری برای والدین نیز باشد. این فیلم به قدری سرگرمکننده و بامزه است که جوانان نیز از دیدن آن لذت میبرند و با کاراکترهای آن همذاتپنداری میکنند. اگرچه برخی سکانسهای اکشن فیلم بیش از حد بچگانه و پایینتر از سطح توقعاتی است که خود فیلم تعیین کرده، اما فیلم The Mitchells vs. The Machines یکی از بهترین فیلمهای سال ۲۰۲۱ و قدمی مثبت برای هنر و صنعت انیمیشن است.