شاید سال ۲۰۰۷ را بتوان نقطه عطف صنعت بازیسازی نامید. سالی که فرنچایز هایی مانند Uncharted، Witcher و Mass Effect متولد شدند و مسیر جدیدی را به صنعت بازیسازی نشان دادند. در این مقاله قصد داریم نگاهی به بازیهای فوقالعاده معرفی شده در این سال بیندازیم و اثرات آنها را بر صنعت بازیسازی مورد بررسی قرار دهیم.
Crackdown
در اوایل سال ۲۰۰۷، طرفداران مایکروسافت درباره عنوان جدید این شرکت دیوانه شده بودند. عنوان جهانبازی که نوید یک بازی فوقالعاده را میداد. مایکروسافت نیز برای تضمین فروش این بازی، آنرا به همراه بازی Halo 3 عرضه کرد.
این عنوان به هیچ وجه سعی در تقلید GTA نداشت و بیشتر به سری بازیهای Saint Row شباهت داشت. در این بازی شما در نقش یک ابرقهرمان ظاهر میشوید که میتواند ماشینها را با یک دست گرفته و پرتاب کند، شهر را به آتش بکشد و به صورت دیوانهواری همه چیز را تخریب کند.
در حالی که هایپ ایجاد شده برای بازی، نوید یک عنوان به یاد ماندنی را میداد، اما نسخه نهایی آن چندان دلچسب به نظر نمیرسید. سیستم رانندگی بازی افتضاح بود و هر لحظه امکان ایجاد یک باگ عجیب و غریب وجود داشت.
جدی گرفته شدن ماد Co-op، یکی از مهمترین تاثیرات این عنوان بر صنعت بازیسازی به شمار میرود. در واقع تجربه این بازی به صورت دو نفره بسیار دلچسبتر از تجربه آن به تنهایی بود و این عنوان تا مدتها به عنوان بهترین بازی Co-Op شناخته میشد.
همین موضوع باعث شده تا بازی CrackDown 3 به عنوان یکی از مورد انتظارترین بازیهای سال ۲۰۱۸ شناخته شود.
STALKER: Shadow of Chernobyl
حتی با گذشت ۱۰ سال، بازی STALKER: Shadow of Chernobyl به عنوان نمونهای موفق از ساخت اتمسفر چشمنواز برای بازیها به شمار میآید. تمام المانهای محیط بازی سعی در القای حس خطر به بازیکن را داشتند و تیم سازنده بازی در این موضوع کارش را به نحو احسنت انجام داده بود.
شرایط آب و هوایی پویا در بازی و سیستم تغییر هوشمند صدای بازی در این شرایط، به دیگر بازیسازان پوزخند میزد و قدرت خود را به رخ میکشید. از دیگر نقاط قوت این بازی میتوان به سیستم فوقالعاده نورپردازی آن اشاره کرد.
البته همه تلاشهای تیم سازنده به دلیل ایرادات فنی بیشمار این بازی بر باد رفت. عنوانی که میتوانست شاهکار سال ۲۰۰۷ باشد، به دلیل همین ایرادات تبدیل به یک کابوس شد و به سرعت از چشم بازیکنان افتاد. کرش کردن های مکرر، افت فریمریتهای شدید، گیر کردن NPC ها در دیوار(!) و … تنها گوشهای از ایرادهای فنی این بازی بود که باعث نابودی کامل زحمات تیم سازنده آن شد.
Bioshock
بله، امسال فرنچایز بایوشاک (BioShock) ده ساله شد! استودیو Irretional Games در سال ۲۰۰۷ توانست مسیر صنعت بازیسازی را با معرفی این بازی به کلی تغییر دهد و دنیا را در شوک فرو ببرد. تقریبا تمامی قسمتهای این بازی به بهترین شکل ممکن ساخته شده بود و نقص و ایراد خاصی در بازی دیده نمیشد. کیفیت المانهای گرافیکی در بالاترین سطح ممکن خود قرار داشت و گیمپلی بازی به صورت بی نقصی ساخته شده بود.
داستان بازی نیز در اواسط قرن بیستم میلادی دنبال میشد، جایی که تاریخ در حال گذر از سنت به سمت مدرنیته بوده و بشر در حال وفق دادن خود با تکنولوژیهای جدید است؛ اسلحهها، محیط بازی، لباسهای کاراکترها و … همگی سعی در القای حسی همانند اواسط دهه ۵۰ میلادی را داشتند.
خط داستانی این بازی به طرز مرموزی دنبال میشود و تا آخرین لحظه نمیتوان از درست یا غلط بودن یک موضوع مطمئن بود. کارگردان هنری بازی در ساخت یک داستان گیرا و جذاب کاملا موفق عمل کرده و باعث الگوگیری بسیاری از بازیسازان دیگر از این عنوان شده است.
نسخه اول این بازی به همراه فروش موفقیت آمیز، به دیگر سازندگان نحوه ساخت یک بازی از هرجهت فوق العاده را یاد داد.
Metroid Prime 3: Corruption
من هیچوقت طرفدار پروپاقرص سری بازیهای Metroid نبودم، اما نسخه سوم این بازی توانست روند ساخت بازیهای بر اساس حرکت کاربر را تغییر دهد و به عنوان یکی از عوامل شکوفایی کنسول Wii شناخته شود.
شرکت نینتندو در روز های اولیه عرضه کنسول Wii، به پتانسیل بالای آن در تغییر ماهیت بازیهای شوتر اشاره داشت، اما تقریبا هیچ بازی خاصی برای اثبات این موضوع وجود نداشت و همین موضوع باعث شد تا بازی Metroid Prime 3 بتواند استانداردهای جدیدی را برای بازیهای شوتر این کنسول تعریف کند.
نتیجه کار استودیو Retro، یکی از بهترین عناوین منتشر شده برای کنسول Wii بود. کنترل کردن اسلحهها به لطف سنسور IR این کنسول، با دقت هرچه تمامتر انجام میشد و برای اولین بار، گیمپلی سری بازی های Metroid را تبدیل به تجربهای «لذت بخش» ميکرد!
همچنین سازندگان بازی برای استفاده کامل از ژستهای حرکتی این کنسول، اعمالی مانند Grapple یا باز کردن قفلها را با استفاده از سنسور حرکتسنج دسته کنسول تنظیم کرده بودند که باعث میشد این حرکتهای ساده نیز جذاب باشند.
Skate
بازی Skate به عنوان یکی از بهترین بازیهای ورزشی کنسولهای پلیاستیشن 3 و ایکس باکس 360 شناخته میشود. در آن زمان شرکت الکترونیک آرتز در حال باختن بازار بازیهای ورزشی به رقیب دیرینه خود یعنی Konami بود. به دلیل همین موضوع، این شرکت استودیو EA BlackBox را برای ساخت بازی جدید ورزشی این شرکت انتخاب کرد که در نهایت منجر به ساخت بازی Skate شد.
این بازی با گیمپلی منحصر به فرد خود، به عنوان یکی از واقعگرایانه ترین بازیهای تاریخ شناخته میشود. بر خلاف دیگر عناوین صنعت بازیسازی، کاربر برای به اتمام رساندن یک مرحله تشویق نمیشد و جایزهای دریافت نمیکرد. تنها یک راه برای بهتر شدن در بازی وجود داشت و آنهم چیزی جز تمرین بیشتر نبود. در حقیقت جایزه اصلی بازی به کاربر، تمرین بیشتر برای بهتر شدن در بازی بود.
Halo 3
اگر بازی Halo 2 باعث به وجود آمدن شبکه Xbox Live شد، نسخه سوم Halo، این سرویس را به یک الزام تبدیل کرد! استودیو بانجی در ساخت نسخه سوم شوتر محبوب Halo سنگ تمام گذاشت و یکی از بهترین تجربه بازیهای چند نفره را به پلتفرم ایکس باکس آورد.
این بازی تمامی نکات مثبت بازی Halo 2 را در یکجا جمع کرد و همه آن ها را بهبود بخشید. قسمت Ranked بازی، تجربهای یکسان را برای همهی بازیکنان فراهم میکرد و پس از عرضه رسمی، مادهای زیادی به سرورهای بازی اضافه شدند که باعث شد تا قسمت چند نفره بازی تا مدتها به کار خود ادامه دهد.
نقشههای بازی نیز به طرز فوق العادهای ساخته شده بودند و حتی سختگیر ترین بازیکنان نیز به عالی بودن نقشههای این بازی اذعان داشتهاند.
این عنوان باعث شد تا سازندگان به بازیها به چشم یک پلتفرم نگاه کنند. پلتفرمی که باید بازیکن را در آن نگه داشت و با محتوی مختلف وی را سرگرم کرد؛ کاری که همین استودیو با بازی Destiny 2 انجام میدهد.
حتی پس از گذشت ۱۰ سال، این بازی در کالکشن Master Chief حضور دارد و در نسل فعلی نیز به عنوان یکی از بهترین بازیهای چند نفره شناخته میشود.
Portal
شرکت Valve در سال ۲۰۰۷ یک بسته بازی با نام Orange Box را بر روی فروشگاه استیم عرضه کرد. این بسته شامل بازی Half Life 2، Team Fortress و یک بازی جدید به نام Portal بود.
در ابتدای عرضه، به این بازی به چشم یک جایزه برای خرید بسته نگاه میشد و کسی آن را جدی نمیگرفت. البته پس از مدت زمان کوتاهی این بازی توانست نظرات مثبت منتقدین را به خود جلب کند و این عنوان به سرعت تبدیل به دلیل خرید Orange Box شد.
گیمپلی سه ساعته این بازی سرشار از معماهای عجیب و در عین حال فوق العاده بود که با ترکیب میزان درستی از کمدی، تبدیل به یکی از بهترین بازیهای تاریخ این صنعت شد.
داستان کلی بازی توسط یک راهنما به نام GLaDOS نقل میشد. صداگذاری، دیالوگ و شخصیتسازی این ربات بسیار عالی کار شده بود و تا امروز به عنوان یکی از نمونههای موفق شخصیتسازی دیجیتالی به شمار میرود. حتی پس از گدشت ۱۰ سال، صدای این ربات یکی از پرفروشترین Sound Pack های بازی Dota 2 است.
Team Fortress 2
دقیقا همانند Portal، این بازی نیز بخشی از بسته بازی Orange Box شرکت Valve بوده است. شرکت ولو با ارائه این بازی، راه را برای بازیهای شوتر Fast-Paced مانند OverWatch باز کرد. گیمپلی منحصربهفرد این بازی باعث شده تا پس از گذشت ۱۰ سال، بازیکنان به این بازی وفادار مانده و به تجربه آن بپردازند. برای مثال در بعضی از ساعات شلوغ روز، وارد شدن به سرورهای این بازی تقریبا غیرممکن است!
اگر طرفدار بازیهای شرکت Valve باشید، حتما متوجه گیمپلی و ساختار یکسان تمامی بازیهای این شرکت شدهاید. تمامی تفاوتها بین Counter Strike، Half Life و Team Fortress به کاراکترها و نحوه روایت داستانشان باز میگردد. شرکت ولو از فرمول برندهاش به بهترین نحو استفاده کرده و عنوانی ماندگار در تاریخ صنعت بازیسازی را خلق کرده است.
این بازی با گرافیک کارتونی خود توانسته از خشونت بازی کاسته و به واسطه همین موضوع، توانسته تا مخاطبان بیشتری را به دنیای این بازی بکشاند.
لازم به ذکر است که این عنوان به صورت رایگان قابل دریافت است.
Half-Life 2: Episode Two
ده سال از عرضه آخرین نسخه از فرنچایز Half Life گذشته است. بسیاری از کاربران از این که شرکت ولو علاقهای برای ساخت نسخه سوم این بازی ندارد، ناراضی هستند و اعتراض به این موضوع، یکی از داغ ترین تاپیکهای وبسایت Reddit است.
در حالی که نسخه های قبلی این بازی به یک داستان خطی ساده وفادار بودند، اما این بازی دست کاربر را برای اکتشاف و شناخت محیط باز میگذاشت. همچنین معماهای این بازی نسبت به نسخههای قبلی بیشتر شده و داستان عمق بیشتری پیدا کرده بود.
داستان فرنچایز Half Life در عین سادگی، بسیار گیرا و جذاب ساخته شده بود. این موضوع توجه دیگر فعالان صنعت بازیسازی را به خود جلب کرد و باعث شد تا بازیهایی با غنای داستانی بیشتر وارد بازار شوند.
The Witcher
استودیو بازیسازی لهستانی CD Projekt RED در سال ۲۰۰۷، اولین و تنها عنوان نقش آفرینی خود را با نام The Witcher وارد بازار کرد. عنوانی ناشناس از یک استودیو ناشناس که به صورت ناگهانی به بازار عرضه شده بود توانست توجه بسیاری از بازیکنان را به خود جلب کند. جزئیات گرافیکی و کیفیت تکسچرهای بازی به حدی عالی بود که تمام بازیسازان دیگر را به شوک فرو برد. داستان بازی به نحو احسنت اجرا شده بود و صداگذاریهای این عنوان، بهترین در نوع خود بودند.
یکی از مهمترین نکاتی که در نقل داستان بازی رعایت شده، نبود کلیت خوب و بد در زندگی شخصیت اصلی بازی است. گاهی تصمیمات درست شما باعث نتایج بدی میشود و گاهی انتخاب راه غلط شما را به مقصد درستی میرساند.
همچنین شخصیت سازی برای کاراکتر Geralt Of Rivia را میتوان سرمشقی برای تمامی بازیسازان به شمار آورد. شخصیتی که در سه نسخه از این بازی پردازش شده و به بلوغ کامل میرسد. شخصیتی که در عین خشونت و خونخواهی، احساساتی بوده و روح لطیفی دارد.
شاید نسخه اول بازی از نظر فروش بسیار عالی نباشد، اما در دنیای امروزی فرنچایز The Witcher را به استانداردی برای سنجش کیفیت بازیهای نقش آفرینی تبدیل کرده است.
Super Mario Galaxy
تقریبا ۱۰ سال از اولین ماجراجویی لولهکش ایتالیایی در فضا میگذرد. این بازی از چند جهت عنوان مهمی برای شرکت نینتندو محسوب میشد.
این بازی به عنوان اولین ماریو اختصاصی برای کنسول Wii شناخته میشد، اولین ماجراجویی ماریو به صورت سهبعدی محسوب میشد و مهمتر از همه، اتفاقات آن در فضا رخ می داد.
این بازی را میتوان دوران رنسانس ماریو نامید. شرکت نینتندو اساس گیمپلی این فرنچایز را در این نسخه به کلی تغییر داد و به جای استفاده از مدل Sandbox برای این بازی، آن را به سمت یک بازی پلتفرمر سوق داد. نتیجه کار مانند تمامی نسخههای قبلی فوق العاده بود و باعث دو برابر شدن فروش کنسول Wii در آن سال شد.
این بازی را میتوان پدربزرگ ماجراجویی فعلی ماریو یعنی Super Mario Odyssey نامید، چرا که توانست راه را برای تغییرات بنیادین در گیمپلی ماریو فراهم کند.
Call Of Duty 4: Modern Warfare
سال ۲۰۰۷ را میتوان نقطه اوج سری بازی های Call Of Duty نامید. چرا که یکی از بهترین عناوین این سری با نام Modern Warfare به صنعت بازیهای ویدئویی معرفی شد. روایت داستانی بازی بدون نقص دنبال میشد و کاربر به محض شروع بازی، با کاراکترها خو میگرفت.
قسمت تک نفره فوق العاده بازی در برابر تجربه بخش چند نفره آن حرفی برای گفتن نداشت. اسلحهها، نقشهها، سیستم گیمپلی و Kill Streak Reward های بازی در بهترین حالت ممکن قرار داشت و کاربران به صورت دیوانهواری به تجربه این عنوان میپرداختند. حتی پس از گذشت ۱۰ سال میتوانید تعدادی از سرورهای فعال را در این بازی پیدا کنید.
شرکت اکتیویژن به واسطه کیفیت بالای این بازی، رکوردهای فروش را یکی پس از دیگری میشکست و تمام بازیسازان را به تقلید از خود وا میداشت.
این بازی برای کنسول های فعلی در قالب COD: Modern Warfare Remastered در دسترس است.
Crysis
این بازی که بیشتر برای قدرتنمایی موتور بازیسازی CryEngine ساخته شده بود، به سرعت توجه بسیاری از فعالان صنعت بازیسازی را به خود جلب کرد. در آن زمان اجرای این بازی با بیشترین جزئیات به کابوس گیمرها تبدیل شده بود و به عنوان استاندارد رسمی جزئیات گرافیکی شناخته میشد.
این بازی داستان چندان قدرتمندی را دنبال نمیکرد. شما در نقش یک ابرسرباز تا دندان مسلح هستید و باید یک سری مراحل ساده را به پایان برسانید. اما گیمپلی بازی حرف های زیادی را برای گفتن داشت.
استودیو Crytek از قدرت موتوربازیسازی خود به بهترین شکل استفاده کرد و یکی از بهترین بازیهای شوتر تاریخ را به بازار عرضه کرد. حرکات سرعتی این سرباز، نحوههای مختلف کشتن دشمنان، قابلیتهای ویژه لباس وی مانند نامرئی شدن و … باعث ایجاد تجربهای فوق العاده برای کاربر میشد و ارتقای چند پلهای توقعات از گیمپلی یک بازی شوتر، از نتایج آن بود.
حتی با معیار های امروزی نیز این بازی یکی از بهترین جزئیات گرافیکی را ارائه میدهد و کارت گرافیکهای میان رده سال ۲۰۱۷ در اجرای این بازی با بالاترین جزئیات مشکل دارند.
Assassin's Creed
ده سال از اولین ماجراجویی Altair میگذرد. شخصیتی که در بین گیمرها بسیار محبوب بوده و اولین کاراکتر سری بازیهای Assassin's Creed محسوب میشود. این بازی که در ادامه فرنچایز Prince Of Persia به بازار عرضه شد، به سرعت جای خود را در دل بازیکنان باز کرد و به عنوان یکی از محبوبترین بازیهای آن سال شناخته شد.
این بازی معیارهای یک بازی نقش آفرینی جهان باز را به سطح جدیدی برد و استاندارد جدیدی را برای بازیهای مخفی کاری تعریف کرد.
کاربر میتوانست یک مرحله را در سکوت کامل به پایان برساند و یا دست به شمشیر برده و تمام دشمنانش را قتل عام کند. داستان بازی نیز بسیار مرموز و پیچیده بود و توانایی درگیر کردن کاربر با خود را داشت.
این بازی توانست تا دنیای باستان را به زیبایی به تصویر بکشد و بسیاری از بازیسازان را برای ساخت عناوین جهانباز در دنیای باستان، ترغیب کند.
Uncharted: Drake's Fortune
استودیو Naughty Dog توانسته سطح انتظارات را به حدی بالا ببرد که کاربران عنوانی کمتر از یک شاهکار را از این استودیو قبول نکنند. این موضوع در مورد فرنچایز Uncharted و کاراکتر دوست داشتنی نیتن دریک نیز صادق است. این بازی که به صورت انحصاری برای کنسول PlayStation 3 منتشر شد، یکی از عوامل بازگشت سونی به رقابت با کنسول Xbox 360 به شمار میآید.
این بازی نقش آفرینی شما را در نقش یک دزد مقبره به نام ناتان دریک قرار میدهد. شخصیتسازی برای وی فوق العاده انجام شده و تقریبا هر کسی با اندکی تجربه این بازی میتواند نمایی از شخصیت کلی وی را در ذهن خود متصور شود.
معماهای بازی به بهترین نحو ممکن کار شدهاند و به هیچ وجه کاربر را خسته نمیکنند. همچنین معمای بیهودهای در بازی وجود ندارد و تمامی آن ها داستانی را در پشت خود پنهان کردهاند.
محیطهای بازی شامل هر آب و هوایی میشود و نقشههای آن به صورت فوق العاده ای زیبا کار شده است. صدای محیط بازی نیز به بهترین نحو ممکن اجرا شده و تفاوت چندانی با واقعیت ندارد.
این بازی در کالکشن Nathan Drake برای کنسول پلیاستیشن 4 در دسترس است.
Mass Effect
بعد از عرضه نهچندان موفق Mass Effect Andromeda، همهی فعالان صنعت بازیسازی به مرگ این فرنچایز اذعان دارند و آن را یک کوپن سوخته میدانند.
البته این موضوع هیچ خدشهای به شاهکار بودن سه گانه استودیو Bioware نمیاندازد. بازی Mass Effect در ابتدای عرضه خود موفقیت فوقالعادهای داشت و شرکت الکترونیک آرتز این بازی را به عنوان یک موفقیت مالی در سال ۲۰۰۷ معرفی کرد.
داستان بازی به صورت پویا دنبال میشد و پایان بازی نیز بر اساس انتخابهای کاربر شکل میگرفت.
دنیای بازی مملو از موجودات عجیب و غریبی بود که به عنوان همسایگان فضایی کهکشان راه شیری شناخته میشدند. آیندهای که در آن انسانها و موجودات دیگر به تکنولوژی سفرهای فضایی دست پیدا کردهاند و میتوانند با سرعتی کمتر از نور به سفر و اکتشاف در فضا مشغول شوند.
جزئیات گرافیکی این بازی با توجه به محیط علمی تخیلی آن فوقالعاده کار شده بود و طبق معیارهای امروزی نیز نمیتوان ایرادی به آن وارد کرد. استودیو Bioware به تمامی فعالان صنعت بازیسازی راه و روش ساخت اتمسفر بازی را آموزش داد. اتمسفری که بازیکن را در نقش کاپیتان شپرد قرار داده و آن را در فضای نامتناهی خود غرق میکند.
آیا سال ۲۰۰۷ را بهیاد دارید؟ با کدامیک از بازیهای معرفی شده در بالا خاطرات بیشتری دارید؟
با تمام مشکلات بازی Fallout 76، بازیکنان حداقل از این نکته که بازی لوتباکس ندارد و پرداختهای درون برنامهای محدود به لوازم تزئینی است خوشحال بودند. به نظر میرسد این نکته مثبت هم به زودی از بین خواهد رفت. با لوکتو همراه باشید.
فیلم First Man بر اساس داستان واقعی زندگی نیل آرمسترانگ و سفر او به ماه ساخته شده است. این فیلم چقدر به واقعیت وفادار است؟ با لوکتو همراه باشید.
در نمایشگاه E3 2018 طی کنفرانس سونی استودیو رمدی با دستی پر به میدان آمد و از بازی جدید خود در سبکی شبیه به بازی Quantum Break با نام Control رونمایی کرد. با گذشت چند ماه به تازگی تصاویر پروضوحی از این بازی منتشر شد. با لوکتو همراه باشید.
سریال Titans اولین سریال شبکه اینترنتی DC Universe است که براساس کامیکهای DC ساخته شده است و توانسته رضایت مخاطبان خود را جلب کند. با لوکتو همراه باشید.
در سومین قسمت اخبار هفته به مرور مهمترین اخبار هفته گذشته تا تاریخ ۸ آذر ۹۷ پرداختهایم. با لوکتو همراه باشید.