این مطلب ممکن است حاوی اسپویلر باشد!
فیلم Annihilation دومین ساخته الکساندر گارلند است که با همین دو فیلم خود، خبر از نگاه تازهای در سینمای علمی تخیلی میدهد. او با دو فیلم خود بار دیگر توانسته اثری خلق کند که تماشاگر را به تفکر وا میدارد.
فیلم Annihilation داستان زن دانشمندی به نام لینا را تعریف میکند که پس از مرگ شوهرش در یک مأموریت سری، افسرده و گوشهگیر شده است. یک روز به شکل ناگهانی شوهر او پیدا میشود اما به سرعت به بیمارستانی نظامی منتقل میشود و مشخص میشود که وارد یک محیط ناشناخته و مرموز به نام «روشنایی» (The Shimmer) شده است. سپس لینا تصمیم میگیرد تا همراه گروهی از متخصصان، وارد «روشنایی» شود و راز آن را کشف کند.
فیلم ترسناکی که بر اساس یک داستان علمی تخیلی ساخته شده باشد، لزومی بر رعایت اصول و قواعد علمی ندارد، زیرا یک اثر «تخیلی» است. اما فیلم Annihilation، به جنبی علمی داستان خود هم اهمیت داده است. اگر چه این فیلم، هنوز یک فیلم علمی تخیلی است، اما نظریات مطرح شده در فیلم، از نظر تئوری قابل بررسی و تأمل هستند.
تماشاگر همراه با لینا کنجکاو میشود که شوهر او چرا ناگهانی پدیدار شده و چه بلایی در «روشنایی» سر او آمده است.
فیلم Annihilation در نگاه اول، به نحوی بحث تکامل و جهش یافتگی را مطرح میکند. «روشنایی» ناشی از یک عامل بیگانه است؛ عاملی که هر چه در بر گرفته، بازتاب میدهد و تجزیه میکند و سپس به شکلی جدید و متفاوت بازسازی میکند. اتفاقات فیلم Annihilation، علیرغم سبک فیلمبرداری شبهرویاگونه گارلند، باورپذیر هستند و عامل ناشناخته فیلم آنقدر جذاب و مرموز است که تماشاگر هم شیفته آن شود و هم از آن بترسد.
«روشنایی» یک نیروی متخاصم نیست و البته به همان اندازه که خطرناک است، زیباست. این عامل مرموز و بیگانه، مکانیزمی مشابه یک ویروس یا تومور سرطانی دارد. «روشنایی» هدف خاصی را دنبال نمیکند و فعالیت او نیز کاملا بدون قصد و غرض انجام میگیرد. عملکرد او مشابه یک ویروس است که به قصد کشتن انسان به بدن او حمله نمیکند، بلکه تلاشش برای زندگی است که میزبان را از پا در میآورد. او مانند یک تومور سرطانی است که تکثیر و بزرگ میشود و در نهایت باعث مرگ بیمار میشود. دقتی که گارلند در توصیف عملکرد »روشنایی» به خرج داده، ستودنی است.
اما آنچه فیلم Annihilation را متمایز کرده، جنبه روانشناختی فیلم است. گارلند از موضوع علمی تخیلی خود برای ایجاد افکتهای خیرهکننده یا سکانسهای اکشن نفسگیر استفاده نکرده است، بلکه آن را پلتفرمی برای نحوه تخریب نفس انسان و مبارزه آن با افسردگی و بیماری روانی کرده است. شخصیتهای فیلم، نه تنها دارای مشکلات شخصی هستند، بلکه این مشکلات باعث شده تا به سوی خودتخریبگری روی بیاورند و همین میتواند دلیل تصمیم آنها برای رفتن به این مأموریت انتحاری باشد. تقریبا هر اتفاقی که درون روشنایی رخ میدهد، به نحوی به آثار افسردگی در زندگی یک فرد مبتلا به این بیماری، قابل مقایسه است. فیلم Annihilation این موضوع را مطرح میکند که خودتخریبگری در ذات انسان است و تماشاگر را درگیر این مسئله میکند. پس از پایان فیلم، تماشاگر علاوه بر فکر کردن به شخصیتهای درون فیلم، قطعا نگاهی نیز به خود خواهد انداخت.
علیرغم اینکه تمام اعضای گروه تحقیقاتی زن هستند، اما الکساندر گارلند از تبدیل فیلمش به یک اثر شعارزده جلوگیری کرده است. همچنین نباید از تواناییهای بازیگران فیلم و شیمی آنها با یکدیگر چشمپوشی کرد.
نحوه نمایش افسردگی در فیلم Annihilation متفاوت و بسیار قابل تأمل است و گارلند برای نمایش تأثیر آن، گهگاهی نیز از فلشبک در فیلم خود استفاده کرده است. شخصیتپردازی خوب لینا باعث میشود تا تماشاگر با او آشنا و همراه شود، بدون اینکه او و اعمالش را قضاوت کند. البته او با معرفی چهار شخصیت دیگر، سعی کرده تا زوایای دیگری را نیز از افسردگی نشان دهد، اما هیچکدام به اندازه لینا پرداخته نشدهاند. همچنین، گارلند هیچگاه برای شخصیتهای فیلمش حکم صادر نمیکند و تماشاگر را دعوت میکند تا به شخصیتها فکر و حتی همذاتپنداری کند که البته این امر احتمالا فقط برای شخصیت لینا میسر است.
تیم تحقیقاتی که به درون «روشنایی» فرستاده میشود، یک تیم کاملا زنانه است، اما گارلند فیلم خود را از شعارزدگی دور کرده است. در فیلم، انتخاب این شخصیتها کاملا قابل درک است و هر شخصیت با هدف و دلیل قانعکنندهای خلق شده است. به همین دلیل، کلیشه «زن ضعیفی که قرار است قربانی شود» که در فیلمهای ترسناک رایج است، در فیلم Annihilation غایب است.
اما به تصویر کشیدن این کاراکترها بدون این بازیگران قابل تصور نیست. ناتالی پورتمن به عنوان یک استاد دانشگاه که زمانی در ارتش بوده، قابل باور است و بازی خیلی خوبی را ارائه داده است. جینا رودریگز نیز با این فیلم توانسته خود را به عنوان یک ستاره احتمالی فیلمهای اکشن نشان دهد و آینده روشنی دارد. دیگر بازیگران فیلم، تسا تامپسون، جنیفر جیسون لی و توا نووتنی نیز آنقدر خوب هستند که تماشاگر به شخصیتهای آنها در فیلم علاقهمند شود و به سرنوشتشان اهمیت بدهد.
«روشنایی» به همان اندازه که زیبا است، ترسناک نیز هست. در فیلم تعدادی از موجودات جهشیافته درون «روشنایی» را میبینیم که همگی به شدت وحشتناک هستند.
اگرچه Annihilation فیلمی پیچیده با روندی نسبتا کند است، اما به هیچ وجه فیلمی خستهکننده نیست، بلکه بسیار سرگرمکننده و تعلیقآمیز است. ساختار فیلم Annihilation، ساختار یک فیلم ترسناک اسلشری است که شخصیتهای آن یک به یک قربانی میشند و علیرغم روند کند فیلم، ضرباهنگ آن یک دست است و به همین دلیل، ذرهای از میزان هیجان و تعلیق فیلم کاسته نمیشود. محیط زیبای «روشنایی» به خوبی احساس خطر را القا میکند و تماشاگر را به لبه صندلی میکشاند. اگرچه فیلم در بعضی لحظات بیش از حد تاریک به نظر میرسد، اما فیلمبرداری و نورپردازی اثر، کمک زیادی به ایجاد فضای خاص و رویا/کابوسگونه فیلم کردهاند. همچنین در فیلم میتوان به خرسی اشاره کرد که DNA او با انسان ترکیب شده و علاوه بر ظاهری به شدت ترسناک، شنیدن صدای او نیز رعشه به تن تماشاگر میاندازد. ساخت چنین موجودی، دستاوردی بزرگ برای فیلم Annihilation است.
فضاسازی فیلم Annihilation فوقالعاده است و مخاطب مسحور محیط «روشنایی» میشود، دقیقا همان اتفاقی که برای جوزی رخ میدهد.
فیلم گارلند از نظر بصری مدهوشکننده است. مخصوصا هنگام پردهبرداری از عامل بیگانه فیلم، جلوههای ویژه آن تماشاگر را شگفتزده میکنند. ترکیب این جلوههای بصری با موسیقی فیلم، تجربهای منحصربفرد و مسحورکننده را رقم زده که مانند آن را در فیلم دیگری ندیدهاید.
موسیقی متن فیلم Annihilation، ترکیبی از موسیقی الکترونیک و امبینت و کاملا در خدمت فیلم و همگام با اتفاقات داستان است، با آن اوج میگیرد و در ذهن تماشاگر جا خوش میکند. آثار علمی تخیلی، عمدتا موسیقی متن اثرگذاری دارند و Annihilation از این نظر، یکی از بهترین نمونههای این ژانر است.
فیلم Annihilation یکی از شگفتانگیزترین آثار علمی تخیلی چندین سال اخیر است که با فضاسازی بینظیر و تعریف داستانی جالب و تأثیرگذار، مخاطب خود را سرگرم میکند و به فکر فرو میبرد. فیلم Annihilation علاوه بر ارائه یک داستان شکیل و منسجم، به شکلی قابل درک اثر خودتخریبگری را در انسان به نمایش میگذارد. این فیلم ترسناک علمی تخیلی از پیچیدهترین آثار تعلیقآمیز روانشناختی چندین سال اخیر است و تماشای آن تجربهای بسیار خاص است.
در این مقاله از سبکهای بازیهای ویدیویی و کامپیوتری، سراغ سبک محبوب استراتژیک رفتهایم که زمانی مترادف با بازیهای کامپیوتری بود. با لوکتو همراه باشید.
الکس گارلند، کارگردان فیلم Annihilation از احتمال ساخت قسمت دوم این فیلم میگوید. با لوکتو همراه باشید.