بازی BioShock و ارجاعات اسطوره‌ ای و مذهبی

میثم عبدالهی پور میثم عبدالهی پور در 30 اسفند 1399
بازی BioShock و ارجاعات اسطوره‌ ای و مذهبی

سری بازی‌های بایوشاک (BioShock)، ساخته بی‌نظیر و تکرار نشدنی کن لوین افسانه‌ای، از آن دست بازی‌هایی هستند که می‌توانند مدرکی باشند برای ثابت کردن ارزش این صنعت و توانایی‌های بسیارش برای انتقال پیام، به عنوان رسانه‌ای جدید و تاثیرگذار. سه‌گانه بایوشاک علاوه بر ارائه گیم‌پلی جذاب با مکانیک‌های فراوانی که بعضی از آن‌ها حتی استاندارد‌های جدید را به روند ساخت بازی‌ها اضافه کردند، داستانی منحصر به فرد را روایت می‌کرد که شاید، مشابه‌اش را نه در میان بازی‌های ویدئویی و نه در مدیوم دیگری شاهد بوده‌ایم. کن لوین (Ken Levine)، نویسنده ارشد و خالق این سری، با ارائه داستانی که ریشه در فلسفه و علوم متافیزیکی داشت، سعی کرد تا به نحوی پیچیده، موضوعاتی بسیار مهم برای جامعه امروزی انسان‌ها را مطرح، و نظریاتی را در مورد آن‌ها ارائه کند. نظریاتی که در فلسفه، علم سیاست و در نهایت جامعه شناسی می‌گنجید و حتی گاهی از علم اخلاق هم نکاتی را به عاریه می‌گرفت. این غنای مفهومی و عمق غیرقابل وصف بود که سری بایوشاک را تبدیل به یکی از ماندگار ترین آثار در میان بازی‌های ویدئویی کرد و باعث شد که حالا، در زمانی که 5 سال از عرضه شدن اخرین نسخه سری می‌گذرد، بازهم در رابطه با آن صحبت کنیم. 
اما سری بایوشاک، در میان ارجاعات سیاسی متعدد و بررسی انواع حکومت‌ها، استفاده از مکتب‌ها و نظریه‌های فلسفی متعددی مثل فایدهگرایی و یا عینیتگرایی، به نوعی مجبور است تا از اسطوره‌‌ها و نمادهای مذهبی هم بهره ببرد، چرا که در نهایت، علومی مثل فلسفه و جامعه شناسی سیاسی، پیوندی ناگسستنی با اسطوره‌ها دارند. اما بایوشاک، و به طور اخص نسخه اول، ارجاعات بسیاری به اسطوره‌های یونان باستان و سپس باور‌های باستانی مسیحیت دارد.
داستان سری بایوشاک در شهر رپچر آغاز می‌شود، و در نهایت به آنجا هم ختم خواهد شد. نام این شهر را می‌توان با واژه‌هایی مثل ارامش، خلسه، و یا حتی درجه‌ای روحانی از رضایت‌مندی هم تفسیر کرد، این تفاسیر بی‌شک با آن‌چه که اندرو رایان (Andrew Ryan) قصد داشت تا در یوتوپیای (آرمان شهر) ایده‌الش، ایجاد کند، مشابه هستند. اما کلمه رپچر در واقع، ارتباطی عمیق با اموزه‌های مسیحیت دارد.
ریشه لاتین و کهن کلمه رپچر که از فعل رپییر (rapere) نشأت گرفته، در ترجمه‌های لاتین کتاب‌های عهد جدید انجیل و در رساله‌های" نامه به تسالونیکی"، به شکل رپتوس (raptus) هم نوشته شده است. این رساله، به طور خاص سفری عظیم را شرح می‌دهد که طی آن، کسانی که تا انتهای دنیا بر ایمان خود به خداوند ثابت قدم بوده‌اند، به مکانی در میان ابرها می‌روند تا در نهایت، به دیدار خداوند بروند. اگرچه این واژه به طور خاص در ترجمه‌های مختلف کتاب مقدس به انگلیسی ظاهر نشده، اما واقعه رپچر در میان مسیحیان بسیار شناخته شده است. طی واقعه رپچر، که به گونه‌ای از آخرالزمان هم اشاره دارد، عده خاصی از مردم که لیاقتی بیشتر از دیگران داشته و به نوعی برگزیده هستند، انتخاب شده و به آسمان می‌روند تا در کنار خداوند به زندگی جاودان ادامه دهند. و اینجاست که ندیدن رابطه میان رپچر اندرو رایان و اموزه‌های مذهبی مسیحیت دشوار می‌شود. چرا که اندرو رایان، سازنده رپچر هم، افرادی را که از نظر او (که خود را خدایی انسانی می‌بیند) لیاقت کافی داشتند از میان طبقه نخبه‌ جامعه انتخاب کرد تا همراه او به اعماق دریا بروند و جامعه ایده‌آل رایان را خلق کنند. 


بدون شک، آن‌چه که لوین در بایوشاک ساخته، نوعی معکوس سازی دیوانه‌وار از مفهوم معراج و به آسمان رفتنی است که در اموزه‌های مسیحی توضیح داده شده. او صعود انسان برگزیده، با ایمان (دین‌دار) و جمع‌گرا به آسمان را تبدیل به غرق شده انسانِ سکولار، بی‌دین و فردگرا در اعماق دریاها می‌کند. (چنانچه که بعدتر، حتی بوکر هم به این مفهوم اشاره کرده و شرح می‌دهد که همگی، به خاطر اندرو رایان در اعماق دریا مدفون شده‌اند). این معکوس سازی خاص و پرکنایه، در حقیقت با مفاهیم دیگر بازی که قصد دارد،‌ یوتوپیایی ظاهری را که در واقع نوعی دیستوپیا (یا پاد آرمان شهر) است، نمایش دهد، همخوانی دارد. (البته لازم است اشاره کنیم که لوین بار دیگر در بازی Bioshock Infinite، و بدون معکوس سازی،‌ جامعه دگم و جزم‌گرای دینی را هم با عاقبتی تیره تصویر می‌کند)
لوین در رپچر قصه مردی را روایت می‌کند که در مقابل انواع حکومت‌های روی کره خاکی مقاومت کرده است، او به نوعی بلوک شرق (کمونیسم) و غرب (سرمایه‌داری دموکرات) را پس می‌زند و هردو را گمراه می‌داند، او پادشاهان را به رسمیت نمی‌شناسد و به وضوح هیچ خدایی را قبول ندارد. رایان در مقابل، تمامی اصالت را به انسان می‌دهد. اما در نهایت، همین رویکرد کاملاً انسانی او است که نوعی کاپیتالیسم کاملاً سکولار و افراطی را ایجاد می‌کند و در جامعه او، اختلاف طبقاتی را دامن می‌زند. اختلافی که کم کم، با روی کار آمدن ماده‌ای به نام آدام (ADAM)، تبدیل به هرج و مرج می‌شود و سپس رایان را، که برای بقای جامعه‌اش دست به هرکاری زده، تبدیل به دیکتاتور می‌کند و لوین، معتقد است که دیکتاتوری، پایان کار کاپیتالیسم است. 
از سوی دیگر، رپچر اندرو رایان را می‌توانیم به عنوان بهشت تفسیر کنیم، چرا که لوین به عمد دو عنصر مهم بازی را با نام‌های آدم (Adam) و حوا (EVE) نام گذاری کرده است. همچنین اجساد پرشده از آدام، توسط خواهرکوچیکه‌ها (The Little Sister) با نام فرشتگانی خفته تفسیر می‌شوند. در راستای همین تفسیر، شیطان، مار یا هرچه که باعث هبوط انسان و اخراج ادم و حوا از بهشت شد را می‌توانیم، فرانک فونتین (Frank Fontaine) و آدام بدانیم. در اموزه‌های مسیحیت، شیطان به شکل ماری سیاه رنگ، حوا را فریب می‌دهد که از میوه بهشتی بخورد، این سیب خاص و بهشتی در حقیقت شامل دانشی بسیار عظیم و ممنوعه بوده که خداوند قصد داشته تا از مخلوقاتش مخفی نگاه دارد و به علت کنجکاوی بیش از حد و عدم اطاعت از دستورات، خدا آدم و حوا را از بهشت تبعید می‌کند. لوین به نوعی این روایت مذهبی را هم در اثر خودش گنجانده و فرانک فونتین را به عنوان افعی یا مار،‌ و آدام ،‌ماده‌ای که فونتین به مردم رپچر معرفی کرده را هم همتای سیب عدن در نظر می‌گیرد. در داستان رپچر، فرانک فونتین دانشی ممنوعه (درست همانند سیب عدن) را برای عموم مردم به ارمغان می‌اورد و به نوعی انسان را از بهشت (آرمان‌ها و ایده‌های اصلی رپچر) بیرون رانده و به زمین (رپچری که در انتها باقی مانده) تبعید می‌کند. این دانش ممنوعه که توسط فونتین برای انسان‌ها به ارمغان اورده شده، در نهایت به نابودی انسان منجر می‌شود. همچنین در انتهای بازی، و در زمانی که ما بالاخره با فونتین که بدل به اطلس شده مواجه می‌شویم، مشخص می‌شود که او به دستگاهی که شباهت بسیاری به یک صلیب دارد متصل شده است. این ارجاع را هم می‌توان در اساطیر یونانی یافت؛ هرکه دانشی ممنوعه را برای انسان‌ها به ارمغان بیاورد (همانند پرومتئوس) با مجازاتی بزرگ مواجه می‌شود. و هم می‌توان ارجاعی به عیسی مسیح و به صلیب کشیده شدن و فراموش شدنش در جامعه سکولار رپچر دانست. ( در این مورد بیشتر توضیح خواهیم داد)


رپچر، ‌همانطور که گفته شد، ارتباطی عظیم با اسطوره‌های باستانی دارد. درست است که اکثر نام‌هایی که در بازی شنیده می‌شوند، چندان اسطوره‌ای نیستند و معنای پیچیده‌ای هم در پس آن‌ها وجود ندارد، اما همان اندک نام‌هایی که با اسطوره‌هایی یونانی و رومی در ارتباط هستند، معنایی مهم و بسیار پیچیده را در خود مخفی می‌کنند.
منطقه‌ای موسوم به فضل نپتون (Neptune’s Bounty) در بازی وجود دارد. نپتون در میان ایزدان روم باستان،‌ ایزد آب گوارا و دریاها (همتای پوسایدون) بوده است. این ارجاع با توجه به ذات رپچر رایان و وقوع داستان در اعماق دریا چندان هم دور از ذهن نیست. همچنین منطقه‌ مرکزی صنعتی و ژئوتمیک رپچر که تولید انرژی و صنعت در ان رخ می‌دهد،‌ هفاستوس نام گذاری شده است. هفاستوس در اساطیر یونان باستان، ایزد اهنگری و در نهایت تجارت است. هفاستون به طور کلی نمادی از پیشرفت صنعتی، ساخت و ساز و استفاده از درامد حاصل از این فعالیت‌هاست. و نکته حائز اهمیت، این است که صنعت، تجارت، کسب درامد و سوداوری، از ارزش‌های اصلی آرمان شهر اندرو رایان به شمار می‌روند. و اما منطقه‌ای خاص در رپچر که با نام بلندی‌های المپیوس شناخته می‌شود. این منطقه به نوعی محل سکونت نوابغ، ثروتمندان و افراد پردرآمد شهر محسوب می‌شود. اما در اساطیر یونانی، ایزدان بر بالای بلندی‌های دست نیافتنیِ المپیوس ساکن بودند و در راس آن‌ها زئوس در آن مکان زندگی می‌کرد. این نام گذاری نشان می‌دهد که افراد قشر بالای جامعه رپچر به نوعی خودشان را خدایانی جدید می‌دانند و دیگران را به عنوان موجوداتی پست می‌شناسند.. همچنین نام‌گذاری‌های اساطیری رایان، از آن جهت که اسطوره همیشه در مقابل باورهای دینی قرار داشته (ولی با آن گره خورده است) به نوعی نشان دهنده،‌ انکار دین و توجه به انسان و انسان‌گرایی توسط رایان است. این نام‌گذاری همچنین بار دیگر روشن می‌کند که رایان،‌ با وجود این‌‌که خدای مسیحیت را بارها انکار کرده و از ادیان نفرت دارد، خود را به عنوان ایزدی که برتر از انسان‌هاست می‌شناسد. در واقع جایگاه اندرو رایان در رپچر را می‌توان مساوی با جایگاه زئوس در اساطیر در نظر گرفت. چرا که او خود را برتر از همه می‌داند و رهبر و راس اصلی تصمیمات رپچر (یا همان دنیای خودش) است. و چندان هم دور از انتظار نیست که تنها فردی که تصمیم می‌گیرد در مقابل اندرو رایان ایستادگی کند، خودش را اطلس می‌نامد. فونتین،‌ طی داستان بازی، ‌در مقابل عقاید رایان ایستادگی می‌کند و در نهایت همین فرد، پس از شکست‌های فراوان، نام اطلس را برای خودش انتخاب می‌کند. اطلس در اساطیر یونان، نام تایتانی نیرومند و بسیار عظیم است که در مقابل ایزدان یونانی و به خصوص زئوس ایستاد. جالب است بدانید که بنا به بسیاری از اساطیر دیگر، اطلس پادشان سرزمین گم شده آتلانتیس هم بوده است. 


در دنباله بحث، باید اشاره کنیم که طبق اسطوره‌های یونان، انسان موجودی است که همواره در زندانی اسیر شده، خدایان اسطوره‌ای، برخلاف خدایی که توسط ادیان به تصویر کشیده می‌شوند. معمولاً ویژگی‌هایی بسیار انسانی دارند، ان‌ها همانند انسان‌ها درگیر لذت هستند و حتی تصمیماتی اشتباه می‌گیرند. اما نقطه تمایز آن‌ها با انسان‌ها در جاودانگی نهفته است. به معنای دیگر، طبق اسطوره‌ها،‌ آن‌چه که انسان را از خدایان متمایز می‌کند و در جایگاه پایین‌تری قرار می‌دهد، فانی بودن است. ساکنان رپچر اما، قصد داشتند تا دنیا را تغییر دهند (قوانین اسطوره‌ای را دچار تحول کنند) و به خدایانی جدید تبدیل شوند، اما در نهایت، همگی بازهم اسیر همان چیزی شدند که مایه تمایزشان از خدایان بود، فنا! 
در رپچر، زندانی وجود دارد که با نام پروسفونه (Persephone) شناخته می‌شود. این نام‌گذاری خاص توسط کن لوین برای چنین زندانی، یادآور اسطوره پروسفونه و سرنوشت اوست. در اسطوره‌ها آمده دمتر (Demeter)، ایزد کشت و زرع، دختری بسیار زیبا به نام پروسفونه داشت. اما هیدس (Hades)، ایزد مرگ و دنیای زیرین، به ناگه پروسفونه را ربوده و او را مجبور به خوردن دانه‌های انار می‌کند. انار در اساطیر یونان، میوه مرگ و خوردن دانه‌های آن به معنای پذیرفتن مرگ و محکوم شدن به ماندن در دنیای زیرین برای ابدیت است. اما دمتر که از سرنوشت فرزندش به شدت عصبانی است، شکایتش را به زئوس می‌برد و از وضعیت اسف‌بار دنیایی که زئوس، ایزد و حکمران آن است شکایت می‌کند. زئوس که برادر بزرگ‌تر هیدس است، در نهایت دخالت می‌کند اما به هیچ عنوان قصد ندارد تا برادرش را آزرده کند و پروسفونه را که حالا به همسری هیدس درآمده، از او بگیرد. ازین جهت دستور می‌دهد که پروسفونه نیمی از سال را روی زمین و در کنار مادرش باشد و نیم دیگر سال‌ را در دنیای زیرین محبوس شود. دمتر که از تصمیم زئوس غمگین شده و عدالت را پایمال شده می‌بیند، در ماه‌هایی که دخترش زندانی هیدس است، زمین را از بارور شدن منع می‌کند و پاییز و زمستان اینگونه خلق می‌شوند. اما اشاره لوین به این اسطوره چیست؟ 
اگر رایان را به عنوان زئوس و حکمران رپچر درنظر بگیریم، پروسفونه و دمتر افرادی هستند که از سبک و سیاق حکومت داری او راضی نیستند و از او شکایت می‌کنند. اما زئوس یا همان رایان، فقط برای خفه کردن صدایشان، دستوری ساده را صادر کرده و زندگی آن‌ها را نابود می‌کند. رایان هر صدای مخالفی را در زندانی موسوم به پروسفونه ساکت می‌کند. درست همانند سرنوشت پروسفونه و دمتر که به بی‌عدالتی زئوس گرفتار شدند. 


و اما شخصیت اطلس. نام این شخصیت، اشارات بسیاری دارد. او در ابتدا به تایتانی اشاره دارد که در مقابل خدایان ایستاد و به سرنوشت وحشتناکی دچار شد. این نام همچنین اشاره مخفی کن لوین به رمان خانم آین رند (Ayn Rand)، یعنی اطلس شوریده (Atlas Shrugged) نیز هست. رند در این رمان نظریه‌های اصلی فلسفه عینیت گرایی را مطرح می‌کند. طبق نظریات او و فلسفه عینیت گرایی، انسان روی زمین، فقط با یک مسئله اخلاقی رو‌به‌روست و آن هم مسئله مرگ و زندگی است و از این جهت، هدف اصلی انسان خوشحالی است و او برای رسیدن به خوشحالی باید از نوعی خودپرستی عقلانی بهره ببرد. به این معنا که فرد باید بدون توجه به ضرر و زیان‌‌های کلی، در پی اهداف شخصی خودش باشد و برای زنده ماندن خودش، به عنوان یک موجود زنده تلاش کند. پس او در ابتدا باید به حقوق خودش احترام بگذارد و سپس به فکر دیگران باشد. در نتیجه تنها نظام سیاسی موجود که می تواند به این فردیت محض انسان ها پاسخ دهد و آزادی لازم برای دنبال کردن اهداف شخصی انسان ها را فراهم کند، کاپیتالیسم یا همان سرمایه داری محض است. لوین با نام‌گذاری اطلس، و با توجه به این‌که آین رند و کتاب اطلس شورید، جامعه‌ای که از نظریات او سرپیچی کرده را، کاملاً شکست خورده تصور می‌کند. به نوعی به عینیت گرایی کنایه زده و جامعه کاملاً عینیت گرایانه رایان را رو به زوال برده و اطلس را در مقابل عینیت گرایی قرار داده است. تا نشان دهد که اطلش شورید، چندان هم درست نمی‌گفته است!
در نقطه دیگر، اطلس نمادی از پرومته است. پرومته در اساطیر یونان، یک تایتان قدرتمند است که اول بار، آتش را از کوه المپیوس ربوده و برای انسان‌ها به ارمغان می‌آورد، آما اتش دانشی ممنوعه و مختص خدایان است. ازین جهت زئوس، مجازاتی پایان ناپذیر برای پرومته در نظر می‌گیرد. پرومته بر بلندای قله‌ای بسته می‌شود و هرروز صبح عقابی عظیم جگر او را ذره ذره می‌خورد. در انتهای روز، پرومته به زندگی برگشته و بدنش ترمیم می‌شود و عقاب دوباره به سراغش می‌اید. سرنوشت اطلس یا فونتین در رپچر بی‌شباهت به این اسطوره نیست، اطلس دانشی ممنوعه، آدام، را برای مردم آورده است. اما سرنوشت او در انتهای بازی مشخص خواهد شد، او به دستگاهی عجیب زنجیر شده و در انتظار است تا بازیکن، یعنی ما، با سرنگی بزرگ به سراغش برویم و آدام را از وجودش بیرون بکشیم. درست همانند عقابی که جگر پرومتئوس را از شکمش بیرون می‌کشد. 
همچنین در انتهای بازی، او به شکلی مصلوب به تصویر کشیده می‌شود. پس اطلس را می‌توان نمادی از مسیح دانست که در رنج و عذاب است. مسیحی که به صلیب کشیده شده و با همه تلاش‌هایش برای روشن‌گری سرنوشتی جز مرگ و فراموشی نداشته است. با در نظر گرفتن این مفروضات و استعاره‌ها، می‌توان دریافت که کن لوین در اثر خود، به شکلی کاملاً هنری دست یافته و اثری هنری خلق کرده که در آن از نقیصه‌ای تراژیک (هامارتیا) سخن می‌گوید که اندرو رایان و شهرش، رپچر را به پایانی تلخ کشاند. نقیصه‌ای به نام غرور و خود پسندی (هیوبریس) که در نهایت به تراژدی عظیمی در داستان منجر می‌شود.

 

نظر شما درباره بازی Bioshock و داستان آن چیست؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
 

برچسب ها:
0 نفر این پست را پسندیده اند. این مطلب را به اشتراک بگذارید:
به اشتراک بگذارید در :
مطالب مرتبط

لوتباکس به بازی Fallout 76 اضافه خواهد شد
لوتباکس به بازی Fallout 76 اضافه خواهد شد

با تمام مشکلات بازی Fallout 76، بازیکنان حداقل از این نکته که بازی لوتباکس ندارد و پرداخت‌های درون برنامه‌ای محدود به لوازم تزئینی است خوشحال بودند. به نظر می‌رسد این نکته مثبت هم به زودی از بین خواهد رفت. با لوکتو همراه باشید.

هومن طیارزاده - 30 اسفند 1399
فیلم First Man – واقعیت یا تخیل؟
فیلم First Man – واقعیت یا تخیل؟

فیلم First Man بر اساس داستان واقعی زندگی نیل آرمسترانگ و سفر او به ماه ساخته شده است. این فیلم چقدر به واقعیت وفادار است؟ با لوکتو همراه باشید.

رامتین کاظمی - 30 اسفند 1399
انتشار تصاویر 4k جدید از بازی Control
انتشار تصاویر 4k جدید از بازی Control

در نمایشگاه E3 2018 طی کنفرانس سونی استودیو رمدی با دستی پر به میدان آمد و از بازی جدید خود در سبکی شبیه به بازی Quantum Break با نام Control رونمایی کرد. با گذشت چند ماه به تازگی تصاویر پروضوحی از این بازی منتشر شد. با لوکتو همراه باشید.

حامد افرومند - 30 اسفند 1399
چرا باید سریال Titans را ببینید؟
چرا باید سریال Titans را ببینید؟

سریال Titans اولین سریال شبکه اینترنتی DC Universe است که براساس کامیک‌های DC ساخته شده است و توانسته رضایت مخاطبان خود را جلب کند. با لوکتو همراه باشید.

رامتین کاظمی - 30 اسفند 1399
اخبار هفته ۳ - تا ۸ آذر ۹۷
اخبار هفته ۳ - تا ۸ آذر ۹۷

در سومین قسمت اخبار هفته به مرور مهم‌ترین اخبار هفته گذشته تا تاریخ ۸ آذر ۹۷ پرداخته‌ایم. با لوکتو همراه باشید.

حامد افرومند - 30 اسفند 1399
مشاهده موارد بیشتر
نظر خود را بنویسید

برای ارسال دیدگاه ابتدا باید وارد شوید.