محور فیلم Darkest Hour، وینستون چرچیل، نخستوزیر بریتانیا در زمان جنگ جهانی دوم است. او اولین فرد سیاسی بود که به صورت آشکار، در برابر حملات آلمان نازی اعلام جنگ و در برابر هیتلر و موسولینی ایستادگی کرد. ساخت فیلمی درباره چنین فردی، همیشه در مرز تبدیل شدن به یک فیلم تبلیغاتی و شعارزده را دارد، اما خوشبختانه، چنین اتفاقی برای فیلم Darkest Hour نیفتاده است.
فیلم Darkest Hour زندگی وینستون چرچیل را در یک ماه اول انتصابش به عنوان نخست وزیر بریتانیا به تصویر میکشد. زمانی که هیتلر در حال تصرف اروپاست و روز به روز به انگلستان نزدیکتر میشود و نویل چمبرلین، نخستوزیر وقت نیز از کار برکنار شده و جای خود را به چرچیل میدهد و پارلمان تصمیم دارد تا با هیتلر وارد مذاکرات صلح شود. چرچیل که از سوی هیچ جناحی، حتی پادشاه حمایت نمیشود، با صلح مخالف است و میخواهد در برابر هیتلر ایستادگی کند، اما ابتدا باید راهی برای نجات سربازان گیر افتاده در فرانسه پیدا کند.
فیلم darkest hour، مانند دیگر فیلمهای جو رایت، دارای نشانههای خاصی است. اگرچه از نماهای طولانی و غیر منقطع فیلمهای Pride and Prejudice و Anna Karenina کمتر استفاده شده اما سبک فیلمبرداری و کارگردانی این فیلمها مشابه هم است و مانند همیشه، جو رایت در طراحی صحنه و لباس، حساسیت زیادی به خرج داده و البته بهترین نتیجه ممکن را گرفته است. فیلم Darkest Hour اوج هنر فیلمسازی بریتانیایی است.
البته نباید از هنر کازوهیرو تسوجی، دیوید مالینوسکی و لوسی سیبیک غافل شد که طراحان چهرهپردازی فیلم Darkest hour هستند. کار گریم گری اولدمن در این فیلم آنقدر خوب انجام شده، که هر فردی بدون اطلاع قبلی به تماشای این فیلم برود، تصور میکند که خود وینستن چرچیل از گور برخاسته و نقش خودش را بازی کرده است. ظاهرا گری اولدمن، شخصا کازوهیرو تسوجی نامدار را استخدام کرده تا گریم سنگین او را انجام دهد و نتیجه کار فوقالعاده بوده است.
گریم گری اولدمن آنقدر خوب بوده که تصور میکنید خود وینستون چرچیل در فیلم نقشآفرینی کرده است.
حالا که از گری اولدمن نام برده شد، بهترین موقعیت است که به نبوغ این بازیگر اشاره کنیم. گری اولدمن همیشه از جمله بازیگرانی بوده که کاملا در نقش خود غرق میشوند. این بازیگر فوقالعاده، در فیلم Darkest Hour، آنقدر در نقش وینستون چرچیل خیرهکننده است، که کاملا فراموش میکنید مشغول تماشای گری اولدمن هستید. در عین حال، سبک بازیگری گری اولدمن به قدری خاص است، که متوجه میشوید او به وینستون چرچیل جان بخشیده و باور میکنید که هیچ بازیگر دیگری مانند او نمیتوانسته این نقش را ایفا کند. نقشآفرینی گری اولدمن در فیلم Darkest Hour، فقط بزرگترین نقطه مثبت فیلم Darkest Hour نیست. یکی از بهترین نقشآفرینیهایی است که در تاریخ سینما مشاهده شده و نام گری اولدمن را برای همیشه در میان اسطورههای بازیگری ثبت میکند. در چند سال اخیر، کمتر بازیگر دیگری توانسته به این حد خوب باشد که هنگام تماشای فیلم، هوش از سر تماشاگر بپراند.
اوج هنر گری اولدمن را میتوانید در سکانس متروی فیلم تماشا کنید که به جرأت میتوان گفت از بهترین لحظات سینمایی است. گری اولدمن نه تنها در این سکانس، به باورپذیرترین شکل ممکن ظاهر شده است، بلکه ماهیت این سکانس نیز اهمیت نقشآفرینی گری اولدمن را پررنگتر کرده است. در این سکانس تماشایی (که البته کاملا زاده ذهن فیلمسازان است)، شخصیت چرچیل که از خانواده متمولی آمده و همیشه راننده شخصی داشته، برای اولین بار در دوران زندگیاش، از وسیله حمل و نقل عمومی استفاده میکند و ارتباطش با مردم، باعث میشود تا تصمیمی را بگیرد که بیشتر از همه، به سود مردمی است که چشم امید به او دوختهاند. با وجود گذشت 70 سال از جنگ جهانی دوم، این سکانس همچنان میتواند بهترین الگو برای یک سیاستمدار باشد و به شکل فوقالعادهای، در سال 2018، قابل درک است.
سکانس استفاده چرچیل از مترو، اگرچه کاملا زاده ذهن نویسنده است، اما یکی از بهیادماندنیترین سکانسهای سال است.
جو رایت و فیلمنامهنویسش، آنتونی مککارتن، بیشتر از اینکه به زندگی شخصی چرچیل بپردازند، به سراغ کشمکشهای سیاسی او رفتهاند و اهمیت کار او را به عنوان نخست وزیر نشان دادهاند. البته این امر باعث نشده که رایت از شخصیتپردازی غافل شود و به خوبی توانسته چرچیل را هم به عنوان نخست وزیر و هم به عنوان یک انسان نمایش دهد که البته شاید یک دلیل آن، غرق شدن چرچیل در کارش باشد و تمایز او از شغلش، کار سختی است. با این حال، باید اشاره کرد که سکانسهای تعامل چرچیل با خانواده، مخصوصا همسرش، چندان تماشایی نیستند و شخصیت کلمنتاین چرچیل، کلیشهای و تکبعدی به نظر میرسد هر چند که ماهیت رابطه بین وینستون و کلمنتاین دقیقا به همان شکلی به تصویر کشیده شده که در واقعیت بوده است. همچنین، فیلم به کاراکتر الیزابت لیتون، بیش از حد لازم بها میدهد و در عین حال، رابطه او با چرچیل تا حد زیادی مبهم میماند و سکانسهایی مربوط به او، اضافی به نظر میرسند.
رابطه چرچیل با منشیاش چندان پرداخته نمیشود و زمان نسبتا زیادی نیز به الیزابت لیتون اختصاص داده شده است.
همانطور که گفته شد، رایت در شخصیتپردازی خوب عمل کرده است. راز او این است که از تبدیل کردن چرچیل به یک انسان برتر و دستنیافتنی خودداری کرده است. وینستون چرچیل از طعنهزدن، حتی در برابر پادشاه انگلستان، ابایی ندارد، همواره در حال نوشیدن است و خیلی سریع کنترل اعصاب خود را از دست میدهد، پرخاشگری میکند و چندان با کارمندان خود خوشرفتار نیست. اما چرچیل، در کنار داشتن این ویژگیهای منفی، فرد مهربان و شجاعی به تصویر کشیده شده که به فکر کشورش است و روحیه میهنپرستی دارد. نمایش این خصوصیتهای فردی در کنار هم باعث شده تا وینستون چرچیل، یک انسان قابل باور به نظر برسد و به همین دلیل، تماشاگر از دنبال کردن ماجرای او خسته نمیشود.
در واقع، فیلم Darkest Hour، با وجود اینکه وقایع پشت جبهه جنگ جهانی دوم و معجزه دانکرک را نمایش میدهد و بیشتر از مناقشات و مباحثههای سیاسی تشکیل شده، به هیچ وجه فیلم خستهکنندهای نیست. جو رایت به خوبی توانسته ریتم فیلمش را حفظ کند و فیلمنامه آنقدر قوی است که بتواند تا پایان تماشاگر را علاقهمند نگه دارد. طنز کمرنگ فیلم نیز که عمدتا ناشی از طعنهها و شوخیهای چرچیل است، به هیچ وجه اضافی به نظر نمیرسد. همچنین، نباید از بازیهای استفن دیلان، ریچارد پیکاپ و بن مندلسون در نقش شاه جرج ششم غافل شد.
فیلم Darkest Hour که با دقت تاریخی قابل قبولی ساخته شده، هم به عنوان یک اثر سینمایی سرگرمکننده و دیدنی است و هم به دلیل اینکه تصویر دقیقی از وینستون چرچیل قابل توجه است. در عین حال، Darkest Hour به هیچ وجه یک فیلم پروپاگاندا یا تبلیغاتی نیست و همین امر، ارزش آن را چند برابر کرده است. فیلم Darkest Hour نه تنها یکی از بهترین فیلمهای سال است، بلکه سکویی برای نمایش نبوغ گری اولدمن است که با بازی در نقش وینستون چرچیل، نشان داده که از زمره بهترین بازیگران تاریخ سینما است.
با تمام مشکلات بازی Fallout 76، بازیکنان حداقل از این نکته که بازی لوتباکس ندارد و پرداختهای درون برنامهای محدود به لوازم تزئینی است خوشحال بودند. به نظر میرسد این نکته مثبت هم به زودی از بین خواهد رفت. با لوکتو همراه باشید.
فیلم First Man بر اساس داستان واقعی زندگی نیل آرمسترانگ و سفر او به ماه ساخته شده است. این فیلم چقدر به واقعیت وفادار است؟ با لوکتو همراه باشید.
در نمایشگاه E3 2018 طی کنفرانس سونی استودیو رمدی با دستی پر به میدان آمد و از بازی جدید خود در سبکی شبیه به بازی Quantum Break با نام Control رونمایی کرد. با گذشت چند ماه به تازگی تصاویر پروضوحی از این بازی منتشر شد. با لوکتو همراه باشید.
سریال Titans اولین سریال شبکه اینترنتی DC Universe است که براساس کامیکهای DC ساخته شده است و توانسته رضایت مخاطبان خود را جلب کند. با لوکتو همراه باشید.
در سومین قسمت اخبار هفته به مرور مهمترین اخبار هفته گذشته تا تاریخ ۸ آذر ۹۷ پرداختهایم. با لوکتو همراه باشید.