رویارویی یأس و امید زیر سایه شسکت
فقط کریستوفر نولان است که جرأت ساختن یک فیلم جنگی درباره شکست نیروهای متحد از آلمان نازی را دارد و به جای ساخت یک فیلم اکشن بزرگ سرگرمکننده، تلاش میکند تا تماشاگر در یک دنیای به شدت واقعگرایانه و مغروقکننده فرو ببرد. او با فیلم Dunkirk، دقیقا همین کار را به نحو احسن انجام داده است.
داستان فیلم Dunkirk، درباره واقعه «تخلیه دانکرک» یا «معجزه دانکرک» است و داستان تخلیه نیروهای انگلیسی از ساحل دانکرک را روایت میکند که از ارتش نازی شکست خورده و در حال عقب نشینی هستند. نولان فیلم خود را از سه زاویه ساحل، آسمان و دریا تعریف میکند و وقایع دانکرک را از نگاه سه ضلع درگیر در این واقعه نمایش میدهد.
در ساحل دانکرک، خبری از شجاعت و دلیری نیست. سربازان، جوانانی مستأصل هستند که امیدی به زندهماندن ندارند و انتظار مرگ را میکشند.
در فیلم Dunkirk، خبری از ساختارهای روایی پیچیده Memento یا Inception نیست. اما نولان، با کمک تدوینگر خود، لی اسمیت، تعدادی از اتفاقات فیلم را به موازات هم نشان میدهد که در ابتدا شاید گیجکننده به نظر برسد، اما به مرور متوجه میشویم که چرا نولان چنین شیوهای را در پیش گرفته است. این نمایش موازی اتفاقات ابتدای فیلم باعث میشود تا تماشاگر از همان ابتدا با کاراکترهای فیلم همراه شود.
فیلم Dunkirk، از نظر فنی و هنری، فیلم بینقصی است. ابتدا، این نماهای زیبا و خیرهکننده فیلم هستند که خودنمایی میکنند. هویت ون هویتما، فیلمبردار فیلم Dunkirk، نماهایی را در فیلم ثبت کرده که در تاریخ سینما ماندگار خواهند بود و از آنها به عنوان اوج هنر فیلمبرداری یاد خواهد شد. نماهایی که هنگام تماشای آنها، چارهای جز لذت بردن ندارید.
سپس این موسیقی متن زیبای فیلم، شاهکاری از هانس زیمر افسانهای است که شما را شگفتزده میکند. هانس زیمر، با استادی تمام، موسیقی را خلق کرده که میتوان گفت در فیلم، مانند یک راوی عمل میکند و در هر لحظه تماشاگر را با خود همراه میکند و حتی پس از پایان فیلم نیز او را رها نمیکند. به ندرت شاهد خواهید بود که موسیقی متن فیلمی اینگونه بتواند با احساسات شما بازی کند و شما در اتفاقات فیلم درگیر کرده و در فضای آن غرق کند.
فیلم Dunkirk، اگرچه یک فیلم هالیوودی نیست، اما فیلم بسیار بزرگی است و کریستوفر نولان برای ساخت آن، تا جایی که توانسته از کمترین جلوههای ویژه کامپیوتری استفاده کرده است. مدیریت چنین صحنههای عظیمی پر از بازیگران سیاهی لشگر و دکورهایی در مقیاسهای خیرهکننده، کار هر کارگردانی نیست و کریستوفر نولان، به خوبی تصمیم گرفته تا پس از کسب تجربه لازم به سراغ ساخت فیلمی با این عظمت بیاید، زیرا به خوبی از پس این کار برآمده است. تمام کشتیها و هواپیماهای فیلم با دقت بسیار زیاد ساخته شدهاند و پشت هر لباسی که برای بازیگران دوخته شده، داستانی وجود دارد. این دقت در جزئیات، دلیل دیگری است که باعث میشود فیلم Dunkirk یکی از بهترین فیلمهای تاریخ از نظر فنی باشد. همچنین، ساخت فیلم با کمترین جلوههای کامپیوتری ممکن نیز به شدت عشاق سینما را یاد دورانی میاندازد که فیلمهای حماسی عظیم، با مشقت زیاد ساخته میشدند و نولان به خوبی از چنین فیلمهایی الهام گرفته است.
فیلم Dunkirk، برخلاف دیگر فیلمهای جنگی، مخصوصا فیلمهای درباره جنگ جهانی دوم، داستان رشادتهای عدهای سرباز برای شکستن ارتش آلمان نازی نیست (هرچند که «رشادت» را در بعضی کاراکترها میبینیم)، زیرا نیروهای متحدین از ارتش نازی شکست خوردهاند. فاجعه دانکرک، باعث شد تا وینستون چرچیل، نطق معروف خود برای ادامه جنگ را بدهد که آن را در انتهای فیلم نیز میشنویم؛ نطقی که به پایانبندی فیلم معنا بخشیده است. حدود 400 هزار سرباز انگلیسی در ساحل، منتظر معجزهای برای زنده ماندن هستند. ارتش آلمان لحظه به لحظه در حال پیشروی است و این سربازان، هیچ امیدی ندارد. فیلم Dunkirk به خوبی توانسته این حس ناامیدی را در ساحل دانکرک به نمایش بگذارد. جایی که سربازان یا بیهدف در حال راه رفتن هستند، یا گوشهای ناامیدانه نشستهاند و حتی فرماندهان آنها نیز، با وجود اینکه حفظ ظاهر میکنند، امیدی به نجات سربازان خود ندارند. در واقع، اگرچه فیلم Dunkirk یک فیلم داستانی است، اما نگاه مستندوار نولان به داستان، باعث شده تا وقایع فیلم و احساسات کاراکترهای بسیار ملموس جلوه کنند.
تامی، «گیبسون» و الکس، بیهدفانه در ساحل نشستهاند و به هر طنابی برای نجات آویزان میشوند. این سه کاراکتر، نقش اصلی را در ضلع ساحل فیلم برعهده دارند و فیون وایتهد، آنورین برنارد و هری استایلز به خوبی نقش این سربازان درمانده را ایفا کردهاند.
اگر در ساحل، شاهد ناامیدی هستیم، در دریا، امید را میبینیم. در واقع، «امید» در قالب چندین قایق تفریحی، در حال عزیمت به دانکرک است. ارتش انگلستان، به فرمان چرچیل، نیروهای خود را در خاک انگلستان نگه داشته و حفاظت از خاک این کشور را به نجات سربازان نگونبخت گیر افتاده در دانکرک، ترجیح داده است. در نتیجه، ارتش از قایقهای تفریحی برای بازگرداندن سربازان استفاده میکند، هرچند که این عملیات، کاملا از سر استیصال صورت میگیرد، اما آقای داوسون، با بازی فوقالعاده مارک رایلنس، قصد دارد تا شخصا در این عملیات نجات حضور پیدا کند، زیرا در قبال جوانانی که به جنگ فرستاده شدهاند، احساس مسئولیت میکند و این مسئله را میتوان به وضوح در نگاه و سخنان او دید. او با خود امید را به دانکرک میبرد، هرچند که سفر پرمخاطرهای را پشت سر میگذارد. مواجهه او با سربازی که از آب نجات داده، نقطه مهمی در فیلم است. این سرباز که از ترس مواجهه با ارتش نازی، و نه به خاطر رها شدن در آب، میلرزد، به هر بهانهای سعی میکند تا آقای داوسون را از رفتن به دانکرک منصرف کند و داوسون، نمیگذارد که امید، از ترس شکست بخورد و بهای آن را نیز میپردازد.
فیلم Dunkirk، به خوبی کاراکترهای خود را انسانهای معمولی نشان داده که برای زنده ماندن، هر کاری میکنند و هر اصل و عقیدهای را زیر پا میگذارند. آنها جوانانی هستند که به امید قهرمان شدن به جنگ آمدهاند و اکنون، مالامال از شرم، در ساحل رها شدهاند و این احساس شرم را در اواخر فیلم به خوبی میتوانیم حس کنیم و همین نمایش احساسات، فیلم Dunkirk را متمایز ساخته است.
همچنین، نولان به درستی از نمایش ارتش نازی در فیلم خودداری کرده است. از آنجایی که بخش اعظمی از فیلم، از زاویه سربازان ساحل دانکرک روایت میشود، ناآگاهی نسبی از وضع پیشروی آلمان نازی که فرانسه را اشغال کرده، باعث شده تا تماشاگر بتواند اضطراب و ترس سربازان انگلیسی را که هر لحظه، منتظر حمله آلمانیها هستند، حس کند. نولان به خوبی از این ویژگی عدم نمایش عامل تعلیق در فیلم خود استفاده کرده است.
اما فیلم، پس از نمایش وقایع دانکرک از دو زاویه امید و ناامیدی، ساحل و دریا، به سراغ آسمان میرود و رشادت و فداکاری را به نمایش میگذارد. در اینجا، بیشتر با یک فیلم کلاسیک جنگی مواجه هستیم، هرچند که همین قسمت از فیلم نیز، که بیشتر مانند یک فیلم مستند است، فاقد مبارزات هیجانانگیز، سریع و پر از انفجار فیلمهای اکشن هالیوودی است، در عین حال، عملکرد نولان و ون هویتما باعث شده تا این مبارزات، بدون عوامل رایج فیلمهای اکشن، بسیار نفسگیر باشند. در این قسمت است که خلبانان دو جنگنده باقیمانده در دانکرک که حتی سوخت کافی ندارند، باید از سربازان در ساحل مراقبت کنند و وظیفه سنگینی را به دوش دارند. تام هاردی و جک لودن، با بازیهای خوب خود، به خوبی توانستهاند احساس مسئولیت و در عین حال استرس و ترس را به نمایش بگذارند، مخصوصا تام هاردی که تقریبا در تمام مدت حضورش در جلوی دوربین، تنها چشمان او را میبینیم و هر بازیگری نمیتواند تنها با چشمان خود، این حجم از احساسات را منتقل کند.
چهره تام هاردی در طول فیلم، تنها دوبار دیده میشود و او با استفاده از چشمان خود، یک نقشآفرینی خیرهکننده را ارائه کرده است.
اگرچه فیلم Dunkirk، از بازیگران جوان و تازهکار برای نقشهای اصلی خود استفاده کرده، اما آنها به خوبی، همپای ستارگان نامآشنای فیلم نقشآفرینی کردهاند. فیلم Dunkirk، مخصوصا در بخش ساحل و آسمان دیالوگ چندانی ندارد و عمده دیالوگهای مهم فیلم نیز توسط کنت برانا، جیمز دارسی، کیلین مورفی و مارک رایلنس ادا میشوند و فیون وایتهد، آنورین برنارد و هری استایلز، اگرچه نقشهای صامتی ندارند، اما بیشتر با تکیه بر حالات چهره خود توانستهاند با تماشاگر ارتباط برقرار کنند، مخصوصا آنورین برنارد که خیرهکننده ظاهر شده است.
فیلم Dunkirk، همان فیلمی است که دنیای امروز به آن نیاز دارد. فیلمی که با موفقیت، غبار تقدس و غرورآفرینی را از جنگ میزداید و چهره واقعی آن را یادآور میشود. فیلم Dunkirk، از نظر فنی، نقطه اوجی در سینمای امروز به حساب میآید و کریستوفر نولان و همکارانش فیلمی بینقص، تأثیرگذار و بهیادماندنی عرضه کردهاند که تا سالها در یاد مخاطبش میماند. به جرأت میتوان فیلم Dunkirk را یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما دانست.
با تمام مشکلات بازی Fallout 76، بازیکنان حداقل از این نکته که بازی لوتباکس ندارد و پرداختهای درون برنامهای محدود به لوازم تزئینی است خوشحال بودند. به نظر میرسد این نکته مثبت هم به زودی از بین خواهد رفت. با لوکتو همراه باشید.
فیلم First Man بر اساس داستان واقعی زندگی نیل آرمسترانگ و سفر او به ماه ساخته شده است. این فیلم چقدر به واقعیت وفادار است؟ با لوکتو همراه باشید.
در نمایشگاه E3 2018 طی کنفرانس سونی استودیو رمدی با دستی پر به میدان آمد و از بازی جدید خود در سبکی شبیه به بازی Quantum Break با نام Control رونمایی کرد. با گذشت چند ماه به تازگی تصاویر پروضوحی از این بازی منتشر شد. با لوکتو همراه باشید.
سریال Titans اولین سریال شبکه اینترنتی DC Universe است که براساس کامیکهای DC ساخته شده است و توانسته رضایت مخاطبان خود را جلب کند. با لوکتو همراه باشید.
در سومین قسمت اخبار هفته به مرور مهمترین اخبار هفته گذشته تا تاریخ ۸ آذر ۹۷ پرداختهایم. با لوکتو همراه باشید.