فیلم Game Night داستان زن و مردی به نامهای آنی و مکس است که هر دو علاقه زیادی به بازیهای رقابتی و گروهی دارند. مهم نیست که این بازی پانتومیم باشد یا مسابقههای اطلاعات عمومی که گاهی در بارهای آمریکایی برگزار میشود. این دو در هر مسابقهای حضور دارند و همواره برای بردن تلاش میکنند و در خلال یکی از همین مسابقات، به هم علاقهمند میشوند و با هم ازدواج میکنند. مکس و آنی هر دو تحصیلکرده هستند و انسانهایی موفق به حساب میآیند اما مشکل مکس و آنی این است که به دلیل تعداد کم اسپرمهای مکس، قادر به بچهدار شدن نیستند و دکترشان استرس و فشار روحی روانی را که ظاهرا ناشی از حس رقابتطلبی مکس و مخصوصا رقابت همیشگی او با برادرش بروکس است، دلیل این اتفاق میداند؛ هر چند که مکس مخالف است. روزی بروکس که ظاهرا انسان بسیار پولدار و موفقی است به خانه مکس و آنی میآید و آنها و دیگر دوستانشان را به یک شب بازی معمایی هیجانانگیز دعوت میکند.
داستان فیلم Game Night ساده و سرراست است اما هر چقدر که جلوتر میرود، پیچشهای داستانی به آن اضافه میشود که نه تنها باعث گیج شدن تماشاگر نمیشوند، بلکه او را میخندانند و از نظر منطق داستانی، با توجه به ماهیت بازی بروکس، کاملا قابل توجیه هستند. در واقع، به هیچ وجه داستان بهانهای برای خنده گرفتن از تماشاگر نیست و جوکهای فیلم کاملا در داستان ادغام شدهاند و هیچکدام اضافی نیستند. شاید بتوان گفت که برخی از قسمتهای فیلم حال و هوای کمدیهای تلویزیونی را دارند یا بیش از حد مسخره هستند، اما در نهایت، فیلم Game Night مخاطب خود را به شدت میخنداند و قطعا هدف جان فرانسیس دیلی و جاناتان گلدشتاین نیز همین بوده است.
فیلم شخصیتهایی دوست داشتنی دارد که تماشاگر از دنبال کردن آنها و تماشای تعاملاتشان لذت میبرد.
دیلی و گلدشتاین چندسالی است که با همدیگر در حال فیلمسازی هستند و میتوان گفت سبک خاص خود را در ساخت فیلمهای کمدی پیدا کردهاند. نوع طنز آنها از فیلم Horrible Bosses تا کنون تکامل پیدا کرده و میتوان Game Night را بهترین اثر آنها به عنوان یک زوج نویسنده/کارگردان دانست. این دو از همه ابزار خود، از جمله میزانسن، فیلمبرداری و موسیقی به خوبی استفاده کردهاند و در زمینه ساخت یک کمدی خندهدار و موفق حسابی پخته شدهاند.
سکانسهای اکشن و پرهیجان فیلم نیز به لطف فیلمبرداری بری پیترسون به خوبی از آب درآمدهاند که از میان آنها میتوان به سکانس تعقیب و گریز اواخر فیلم در خانه مارلون فریمن اشاره کرد که ترکیبی عالی از اکشن و کمدی است. بری پیترسون هم در فیلمبرداری آثار کمدی به تبحر رسیده و یکی از بهترین کارهای خود را ارائه کرده است. از جمله نماهای قابل توجه او، لانگشاتهایی از لوکیشنها است که در آنها همه چیز مانند یک بازی تختهای عظیم به نظر میرسد.
فیلم Game Night، تلاش نکرده تا یک فیلم شخصیتمحور باشد و با پرداخت شخصیتهای خود اثری متفاوت در ژانر کمدی باشد و حتی تعدادی از شخصیتهای فیلم مانند رایان و گری کاریکاتورگونه و حتی در حد تیپ کاراکتر هستند و پرداختی بسیار کم دارند. با این حال، شخصیتهای آنی، مکس و بروکس و تا حدودی هم کوین، میشل و رایان کاملا ملموس هستند و تماشاگر با آنها ارتباط برقرار میکند. رابطه میان آنی و مکس، تلاش آنها برای بچهدار شدن و تأثیر بازی در زندگی مشترک آنها به هیچ وجه بهانه برای خلق طنز نبوده و فراموش نمیشود و در طول فیلم، رابطه آنها نیز تا حدودی به چالش کشیده میشود و رابطه مکس و بروکس نیز در زندگی آنها تأثیر میگذارد. دیلی و گلدشتاین هوشیارانه شخصیتهای اصلی خود را سرسری نگرفتهاند و از آنها، خلق و خوی و انگیزههایشان غافل نشدهاند. در کل، شخصیتهای فیلم Game Night آنقدر دوست داشتنی هستند که تماشاگر از دیدن آنها به هیچ وجه خسته نشود.
چهره سنگی جسی پلمونز برای ایفای نقش پلیس همسایه آنی و مکس عالی است!
بازیگران در خلق چنین شخصیتهایی تأثیر زیادی دارند و فیلم Game Night نیز از تیم بازیگری خوبی بهره میبرد. جیسون بیتمن و ریچل مک آدامز هم به عنوان دو بازیگر مستقل و هم به عنوان یک زوج عالی هستند و ترکیب آنها قابل باور و دوست داشتنی است. لامورن موریس که در سریال New Girl درخشیده در این فیلم نیز توانسته خود را نشان دهد. شارون هارگن و کایلی بنبری هم به خوبی از پس نقشهای خود برآمدهاند و بیلی مگنوسن نیز به خوبی توانسته سرخوشی و خنگ بودن شخصیت خود را به لطف چهره خاصش به نمایش بگذارد. جسی پلمونز نیز که دیگر در ایفای نقشهای مکمل استاد شده، در نقش پلیس چهره سنگی همسایه مکس و آنی فوقالعاده دیدنی و البته خندهدار است. در این میان، کایل چندلر که همیشه در نقشهای جدی دیده شده، در این فیلم کمدی توانسته دامنه استعدادهای خود را به نمایش بگذارد و یکی از بهترین بازیگران فیلم است. حضور مایکل سی. هال نیز در فیلم دیدنی است و به جذابیتهای فیلم افزوده است.
فیلم Game Night، بهترین اثر دیلی و گلدشتاین است و اکنون میتوان گفت آثار بعدی این دو کارگردان که یکی از آنها فیلم Flashpoint خواهد بود، فیلمهایی مورد انتظار هستند. فیلم Game Night، آنقدر خندهدار است که تماشاگر نه تنها در انتهای فیلم هنوز مشغول خندیدن است بلکه آرزو میکند تا بازهم شخصیتهای فیلم را در ماجرایی دیگر دنبال کند. شوخیهای بزرگسالانه فیلم که ناشی از موقعیت هستند نقش بزرگی در این مهم داشتند اما در پایان نباید از کار فوقالعاده بری پیترسون و بازیگران فیلم، مخصوصا کایل چندلر، جسی پلمونز و بیلی مگنوسن غافل شد.
با تمام مشکلات بازی Fallout 76، بازیکنان حداقل از این نکته که بازی لوتباکس ندارد و پرداختهای درون برنامهای محدود به لوازم تزئینی است خوشحال بودند. به نظر میرسد این نکته مثبت هم به زودی از بین خواهد رفت. با لوکتو همراه باشید.
فیلم First Man بر اساس داستان واقعی زندگی نیل آرمسترانگ و سفر او به ماه ساخته شده است. این فیلم چقدر به واقعیت وفادار است؟ با لوکتو همراه باشید.
در نمایشگاه E3 2018 طی کنفرانس سونی استودیو رمدی با دستی پر به میدان آمد و از بازی جدید خود در سبکی شبیه به بازی Quantum Break با نام Control رونمایی کرد. با گذشت چند ماه به تازگی تصاویر پروضوحی از این بازی منتشر شد. با لوکتو همراه باشید.
سریال Titans اولین سریال شبکه اینترنتی DC Universe است که براساس کامیکهای DC ساخته شده است و توانسته رضایت مخاطبان خود را جلب کند. با لوکتو همراه باشید.
در سومین قسمت اخبار هفته به مرور مهمترین اخبار هفته گذشته تا تاریخ ۸ آذر ۹۷ پرداختهایم. با لوکتو همراه باشید.