فیلم It: Chapter One، اقتباسی از رمان استفن کینگ است که در بهترین زمان ممکن، که آثار درام ترسناک نوجوانانه با پسزمینه شهرهای کوچک آمریکایی در دهه ۸۰ پرطرفدارند، اکران شده است. حتی فین ولفهارد که در سریال Stranger Things بازی کرده، از بازیگران اصلی فیلم It است.
فیلم It، داستان تعدادی کودک است که در شهر کوچک دِری زندگی میکنند. شهری که همواره مهد فجایع گوناگون بوده است. به تازگی تعدادی کودک و نوجوان در این شهر ناپدید شدهاند که یکی از آنها، برادر کوچکتر قهرمان فیلم، بیلی است. بیلی نیز تصمیم دارد به همراه دوستانش، از سرنوشت برادر کوچکترش باخبر شود.
فیلم It، شروع فوقالعادهای دارد. در همان اوایل فیلم، شاهد رابطه نزدیک و صمیمی میان بیلی و برادر کوچکش، جرجی هستیم و سپس پنیوایز، دلقک رقصان فیلم، به شکلی کاملا بیپرده و خشن، او را به قتل میرساند و تماشاگر خود را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. با دیدن این سکانس، امید تماشاگر نسبت به ادامه فیلم و لحظات ترسناک بعدی بیشتر هم میشود و تا حدودی، فیلم انتظارات مخاطب خود را برآورده میکند.
اما مشکل اول فیلم It این است که مقدمهچینی بسیار طولانی دارد. تقریبا ۷۰ دقیقه پس از آغاز فیلم، همچنان شاهد معرفی کاراکترها و پرداخت روابط میان آنها هستیم و این مدت زمان طولانی، هم باعث شده تا لحظات ترسناک فیلم، قدرت خود را از دست بدهند و هم تماشاگر از فیلم خسته شود. فیلم It بیش از حد طولانی است و بخشی از این مدت زمان طولانی، به پرداخت روابطی اختصاص پیدا کرده که واقعا اهمیت چندانی ندارند. فیلم حتی یک مثلث عشقی نوجوانانه هم دارد که هرچند قرار بوده بسیار حیاتی باشد، اما هیچگاه اهمیت پیدا نمیکند.
فیلم It، ترکیبی از یک فیلم درام، از نوع فیلمهای «نوجوانان در حال بلوغ» و ترسناک با رگههای طنز است. فیلم، لحظات طنز جالب و بامزهای دارد که سرگرمکننده هستند، اما دارای فضای ملودرامی است که به هیچ وجه با سایر قسمتهای فیلم همخوانی ندارد و تماشاگر را پس میزند. این لحظات، از جمله شنای بچهها در دریاچه (که اتفاقا باز هم شباهت زیادی به دریاچه درون سریال Stranger Things) دارد یا دعوای آنها با قلدرهای مدرسه، بیش از حد طولانی و غیرتأثیرگذارند. همچنین، فیلم از کلیشه رایج بچههای ضعیف و توسریخور و نوجوانان قلدر و قلچماق استفاده میکند که هیچ نکته جدید یا قابل توجهی ندارد و تعداد کاراکترهای فیلم، بسیار زیاد هستند. در این میان، حذف کاراکترهای استن و مایک، تأثیر چندانی بر روند فیلم نخواهد گذاشت. کارگردان فیلم It، آندره موسکیتی، نتوانسته میان درام و وحشت فیلم، تعادل برقرار کند.
با وجود بازی خوب بازیگران فیلم، جدیگرفتن آنها کار سختی است.
همین لحظات غیرضروری و عدم انسجام، به بخش ترسناک فیلم لطمه زدهاند. کاراکتر پنیوایز، هم ظاهر باابهت و ترسناکی دارد و هم به خوبی میتواند ترس خلق کند، اما حضور او در فیلم، به اندازه کافی پررنگ نیست. در طول فیلم It، او به عنوان «هیولای» فیلم، تنها دو نفر را مقابل دوربین میکشد، آن هم در حالی که همانطور قبلا گفتیم، کاراکترهای فیلم زیاد هستند و کشته شدن تعدادی از آنها، میتوانست فیلم را بسیار جذابتر کند. سایر جنایات او نیز به آگهیهای «گمشده» روی دیوار خلاصه میشوند و در نتیجه، به مرور، از ابهت او کاسته میشود در حالی که در چنین فیلمی، انتظار راه افتادن حمام خون توسط اعمال هیولای فیلم، و نه ترس روانی کاراکترهای فیلم داریم. همچنین، دشمنان او در فیلم، تعدادی نوجوان ضعیف هستند که به دلیل پرداخت نه چندان قوی و المان ملودراماتیک مضاعف فیلم، جدی گرفتن آنها کار راحتی نیست و در نتیجه، پنیوایز را نیز نمیتوان چندان جدی گرفت. جنایات مرتکب شده توسط انسانهای فیلم، از جنایات پنیوایز که تا 70 دقیقه اول، تنها به ترساندن دیگران میپردازد، بسیار بیشتر است. در هنگام دو مواجهه نهایی فیلم، پنیوایز، دلقک رقصان، به هیچ وجه ترسناک نیست. با این وجود، همان لحظات ابتدایی فیلم نیز به اندازه کافی ایجاد ترس و تعلیق میکنند و فضاسازی آنها، بسیار خوب اجرا شده است.
فیلم احتمالا قصد داشته تا این مفهوم را القا کند که هیولاهای واقعی، انسانها هستند و اکثر کاراکترهای بالغ فیلم، که شامل والدین قهرمانان داستان میشوند، به هیچ وجه انسانهای خوشایندی نیستند. اما این موضوع در فیلم چندان پررنگ نمیشود و مورد توجه قرار نمیگیرد و فیلم، خیلی سرسری از روی آن رد میشود و داستان خود را تعریف میکند.
اما فیلم It: Chapter One، مایه داستانی استاندارد و خوبی دارد و در تعریف داستان خود مشکلی ندارد. داستان فیلم It، یک آغاز، میانه و انتهای بجا و مناسب دارد و اگر بتوان ۷۰ دقیقه ابتدایی آن را تحمل کرد، میتوان از داستان آن لذت برد. سازندگان فیلم، هوشمندانه از نشان دادن ماهیت واقعی پنیوایز سرباز زدهاند و او همچنان، یک هیولای ناشناخته باقی مانده است و همین ویژگی، باعث ایجاد حس تعلیق در فیلم شده است.
همچنین، بازیگران فیلم، عملکرد نسبتا خوبی را ارائه دادهاند. سوفیا لیلیس، فین ولفهارد و جرمی ری تیلور، بازیهای درخشانی را نمایش میدهند، اما ستاره فیلم، بیل اسکارسگارد است که نقش پنیوایز را بازی میکند. این بازیگر سوئدی با قامت ۱۹۲ سانتیمتری خود، انتخاب فوقالعادهای برای نقش این دلقک رقصان بوده و به شکل بسیار خوبی توانسته این نقش را بازی کند. عمده جذابیت فیلم It، ناشی از حضور بیل اسکارسگارد مقابل دوربین است و لحظاتی که فیلم، به موضوعی غیر از پنیوایز میپردازد، کیفیت فیلم نیز به شدت افت میکند. شخصیت پنیوایز، اگرچه به هیچوجه آن طور که شایسته اوست، در فیلم نمایش داده نمیشود، اما به لطف نقشآفرینی بیل اسکارسگارد، یکی از بهیادماندنیترین هیولاها و شروران سینما خواهد بود و به اندازه کافی میتواند تماشاگر را به تماشای فیلم، تا انتها ترغیب کند.
پنیوایز، کاراکتر فوقالعاده جذاب و هیجانانگیزی است، اما متأسفانه، به اندازه کافی به او بها داده نمیشود.
فیلم It، یک فیلم درام ترسناک است که نه فاز درام آن چنگی به دل میزند و نه فاز ترسناک آن به اندازه کافی تماشاگر تشنه وحشت را راضی میکند. اگرچه اثر قلم استفن کینگ در فیلم کاملا مشهود است، اما اقتباس از داستان کینگ، در حد و اندازههای نام او نیست و فیلم به هیچ اثر منسجمی نیست. فیلم It به عنوان یک اثر ترسناک، فیلم ناامیدکنندهای است.
فیلم It، بر اساس رمان استفن کینگ نوشته شده و تلاش کرده یک درام نوجوانانه ترسناک با رگههای طنز باشد. اما مقدمهچینی طولانی فیلم و فضای ملودراماتیک آن، باعث شده تا سایهای روی بخشهای ترسناک فیلم بیفتد. در نتیجه، پنیوایز اگرچه کاراکتر فوقالعاده جالبی است و بیل اسکارسگارد نیز به شدت درخشان ظاهر شده، اما فیلم It، این عامل جذاب و دیدنی را قربانی کودکانی میکند که علیرغم عملکرد خوب بازیگرانش، به هیچ وجه جدی گرفته نمیشوند و در نتیجه، فیلم It: Chapter One، به هیچوجه انتظارات مخاطب خود را برآورده نمیکند.
با تمام مشکلات بازی Fallout 76، بازیکنان حداقل از این نکته که بازی لوتباکس ندارد و پرداختهای درون برنامهای محدود به لوازم تزئینی است خوشحال بودند. به نظر میرسد این نکته مثبت هم به زودی از بین خواهد رفت. با لوکتو همراه باشید.
فیلم First Man بر اساس داستان واقعی زندگی نیل آرمسترانگ و سفر او به ماه ساخته شده است. این فیلم چقدر به واقعیت وفادار است؟ با لوکتو همراه باشید.
در نمایشگاه E3 2018 طی کنفرانس سونی استودیو رمدی با دستی پر به میدان آمد و از بازی جدید خود در سبکی شبیه به بازی Quantum Break با نام Control رونمایی کرد. با گذشت چند ماه به تازگی تصاویر پروضوحی از این بازی منتشر شد. با لوکتو همراه باشید.
سریال Titans اولین سریال شبکه اینترنتی DC Universe است که براساس کامیکهای DC ساخته شده است و توانسته رضایت مخاطبان خود را جلب کند. با لوکتو همراه باشید.
در سومین قسمت اخبار هفته به مرور مهمترین اخبار هفته گذشته تا تاریخ ۸ آذر ۹۷ پرداختهایم. با لوکتو همراه باشید.