توجه: این نقد حاوی اسپویلر است.
فیلم Kingsman: The Golden Circle، با اکشن نفسگیر و رنگ و روی بریتانیایی خود، تبدیل به یکی از فیلمهای اکشن کامیکبوکی خوب چندین سال اخیر شده است. پس از اعلام ساخت قسمت دوم سری Kingsman، انتظارات از آن بسیار بالا بود، مخصوصا که بازیگرانی چون جولیان مور، چنینگ تیتوم و جف بریجز به جمع بازیگران این فیلم اضافه شدهاند. اما ظاهرا، فیلم Kingsman: The Golden Circle مانند اکثر فیلمهای دنبالهای، اثری بسیار ضعیفتر از قسمت اول است.
فیلم Kingsman: The Golden Circle شروع طوفانی و جذابی دارد. البته سازندگان فیلم کاملا با این فرض شروع میکنند که تماشاگر، اگزی و سازمان جاسوسی کینگزمن را میشناسد. پس از یک سکانس اکشن دیدنی، با ویلین فیلم آشنا میشویم و کمی بعد، کل سازمان جاسوسی کینگزمن منهدم میشود و تنها اگزی و مرلین نجات پیدا میکنند.
داستان فیلم Kingsman: The Golden Circle به هیچ وجه جذابیت فیلم Kingsman: The Secret Service را ندارد. اگرچه پاپی، نقش منفی فیلم، شخصیت جذاب و رنگارنگی دارد، اما خبری از یک ویلین با طرز تفکر خیرخواهانهای که هدف خود را به شکلی اشتباه پیش میبرد نیست. همین موضوع، تا حد زیادی باعث ناامیدی فردی میشود که فیلم The Secret Service را تماشا کرده و از آن لذت برده است. در واقع، مفهوم «مسیح تقلبی» جای خود را به یک قاچاقچی داده است، هرچند که این مسیح تقلبی، تا حدودی در انتهای فیلم ظاهر میشود، اما به هیچ وجه به خوبی ریچموند ولنتاین نیست و جای خالی چنین شروری به شدت احساس میشود.
زوج بزن بهادر تارون اجرتون و چنینگ تیتوم میتوانست بسیار جذاب باشد، اما فیلم چنین ظرفیتی را نادیده میگیرد.
همچنین، فیلم به اندازه The Secret Service، مضامین سیاسی ندارد. اگرچه The Secret Service، فیلم سیاسی و پیچیدهای نبود، اما به هر حال، موضوعی داشت که میتوانست تا حدودی تماشاگر را درگیر کند و برای او سوالاتی نیز به وجود بیاورد. اما قاچاق مواد مخدر، این ظرفیت را در بطن خود تا حد زیادی نادیده میگیرد و حتی حضور رئیس جمهور آمریکا در داستان نیز نمیتواند به این قضیه کمکی کند و در نتیجه، مضمون فیلم، در حد یک تقابل ساده خیر و شر باقی میماند و پایان بندی فیلم، همان ظرفیتهای اندک را نیز هدر میدهد.
با این وجود، پاپی با پناهگاه خوش آب و رنگ رفتار سادیستی خود، ویلین چندان بدی برای یک فیلم اکشن نیست. مخصوصا که در واقع مغز متفکر است و ترجیح میدهد دیگران کارهای او را انجام دهند. او رقیب قدری برای Kingsman است و به خوبی آنها را به چالش میکشد اما به هیچ وجه در حد انتظارات تماشاگر از فیلم Kingsman نیست.
نکته منفی دیگر در داستان فیلم The Golden Circle، وارد کردن یک فاز رمانتیک کاملا اضافی به داستان است که نه برای آن به خوبی مقدمهچینی شده است و نه به خوبی پرداخت میشود، در نتیجه، تماشاگر اهمیتی به آن نمیدهد و با ادامه فیلم، به شدت از آن خسته میشود، اما متأسفانه، فیلمساز توجه زیادی به این بخش نشان میدهد.
همچنین، فیلم میتوانست یک پیچش داستانی در قالب زنده ماندن هری هارت (گلهد سابق) داشته باشد، اما این فرصت را از دست میدهد و ماجرای هری و فراموش کردن حافظهاش، به کندی و به شکل بسیار کسلکنندهای تعریف میشود و کاراکتر هری هارت، در اکثر مواقع، مانند یک مهره اضافی به نظر میرسد.
فیلم Kingsman: The Golden Circle، به عنوان یک فیلم اکشن، لحظات اکشن و هیجان انگیز معدودی دارد. فیلم دارای دو سکانس اکشن بزرگ و سه سکانس اکشن معمولی است که برای این فیلم، بسیار کم هستند. لحظات خستهکننده میان سکانسهای اکشن که حاوی تلاش کینگزمن برای درمان هری یا تلاش اگزی برای آشتی با نامزدش است، بسیار طولانی به نظر میرسند. با این وجود، این لحظات اکشن، همه به خوبی اجرا شدهاند. آغاز انفجاری فیلم و مبارزه اگزی و چارلی و نبردهای انتهای فیلم، به لطف کوریوگرافی عالی، فیلمبرداری خیرهکننده، موسیقی متن جذاب و کارگردانی خوب متیو وان، فوقالعاده دیدنی از آب در آمدهاند و ارزش چندین بار دیدن را دارند. پدرو پاسکال هم در این فیلم ثابت کرده که میتواند ستاره اکشن جذابی باشد و فیلم Kingsman: The Golden Circle، به خوبی از او استفاده نمیکند.
فیلم Kingsman: The Golden Circle، سکانسهای اکشن بسیار خوش ساختی دارد، اما تعداد آنها برای یک فیلم اکشن، بسیار کم است.
مشکل اساسی فیلم Kingsman: The Golden Circle این است که به اندازه کافی سرگرمکننده نیست. از سکانس نفسگیر آغازین تا سکانس نفسگیر دوم که آخرین سکانس فیلم است، تماشاگر مدت زیادی را مشغول مشاهده دیالوگهای بیاهمیت و روابط بیمعنی و هالی بری به شدت نچسب و اضافی میشود. فیلم Kingsman: The Golden Circle، باید اقتباسی سرگرمکننده از یک کامیکبوک باشد اما فاقد همین عنصر اصلی و اساسی است و تماشاگر خود را خسته میکند. در واقع، فیلم Kingsman: The Golden Circle، یک درام نسبتا جاسوسی به شدت خستهکننده است که گهگاهی در آن سکانسهای اکشن هم دیده میشوند و جالب است که در این 70 دقیقه میان دو سکانس اکشن اصلی فیلم، داستان پیشروی چندانی ندارد. در واقع، داستان فیلم Kingsman: The Golden Circle آنقدر ساده است که میتوان به راحتی آن را بهانهای برای خلق لحظات اکشن قرار داد ولی تماشاگر کاملا ناراضی، از پای فیلم بلند میشود. البته طنز فیلم نیز به هیچوجه جالب توجه نیست و به ندرت میتواند حتی لبخندی کمرمق را بر لب مخاطب خود بنشاند. تقریبا هیچ کدام از شوخیهای فیلم بامزه نیستند و بعضی از آنها، مانند مواجهه اگزی با پدر و مادر تیلدا، حوصلهسربر هستند و تماشاگر آرزو میکند که هر چه زودتر تمام شوند.
با این وجود، حضور بازیگران نامی و توانای بریتانیایی و آمریکایی در فیلم، تماشای آن را قابل تحمل کرده است. مارک استرانگ، مانند تمام نقشهایی که تاکنون بازی کرده، دیدنی است. ریچارد هریس حضور بسیار کمرنگی در فیلم دارد اما تا آخرین لحظه، تماشای او لذتبخش است. جولین مور در نقش یک قاچاقچی سادیست خوب ظاهر شده و چنینگ تیتوم نیز حضور موفقیتآمیزی جلوی دوربین متیو وان دارد. همانطور که ذکر شد، پدرو پاسکال نیز نشان میدهد که به عنوان یک بازیگر اکشن، توانا است و میتواند آینده خوبی در سینمای اکشن داشته باشد. تارون اجرتون نیز همچنان، فردی ایدهآل برای نقش اگزی است و از نقات قوت فیلم است. التون جان هم در فیلم نقش خود را ایفا میکند و رنگ و روی جدیدی به فیلم میبخشد. البته حضور او، یک حضور افتخاری ساده و گذار نیست و حتی در داستان فیلم هم نقش دارد. با این حال، هالی بری، در میان خیلی عظیم بازیگران، حضور دلچسبی ندارد. نقش او در طول فیلم هیچوقت مهم به نظر نمیرسد و هالی بری نیز با جدیتی بیش از حد این نقش را که خیلی راحت قابل حذف است، بازی میکند. جف بریجز نیز نقش کاملا خنثایی در فیلم دارد و به چشم نمیآید.
نه تنها کاراکتر جینجر ایل در فیلم اضافی است، بلکه هالی بری نیز بازی خوبی از خود ارائه نمیدهد.
فیلم Kingsman: The Golden Circle، به عنوان یک فیلم کمدی اکشن جاسوسی، فروغ چندانی ندارد. داستان بسیار ساده و فاقد جذابیتهای درخور نام Kingsman است، طنز فیلم بههیچ وجه جذابیتی ندارد و سکانسهای اکشن فیلم، اگرچه بسیار خوشساخت و دیدنی و نفسگیر هستند، آنقدر کمتعدادند که تماشاگر خود، مخصوصا طرفداران سری Kingsman را ناامید میکنند. فیلم Kingsman: The Golden Circle، نه تنها نسبت به فیلم Kingsman: The Secret Service، فیلم ضعیفتری است، بلکه به عنوان یک فیلم کمدی اکشن نیز موفق نیست.
با تمام مشکلات بازی Fallout 76، بازیکنان حداقل از این نکته که بازی لوتباکس ندارد و پرداختهای درون برنامهای محدود به لوازم تزئینی است خوشحال بودند. به نظر میرسد این نکته مثبت هم به زودی از بین خواهد رفت. با لوکتو همراه باشید.
فیلم First Man بر اساس داستان واقعی زندگی نیل آرمسترانگ و سفر او به ماه ساخته شده است. این فیلم چقدر به واقعیت وفادار است؟ با لوکتو همراه باشید.
در نمایشگاه E3 2018 طی کنفرانس سونی استودیو رمدی با دستی پر به میدان آمد و از بازی جدید خود در سبکی شبیه به بازی Quantum Break با نام Control رونمایی کرد. با گذشت چند ماه به تازگی تصاویر پروضوحی از این بازی منتشر شد. با لوکتو همراه باشید.
سریال Titans اولین سریال شبکه اینترنتی DC Universe است که براساس کامیکهای DC ساخته شده است و توانسته رضایت مخاطبان خود را جلب کند. با لوکتو همراه باشید.
در سومین قسمت اخبار هفته به مرور مهمترین اخبار هفته گذشته تا تاریخ ۸ آذر ۹۷ پرداختهایم. با لوکتو همراه باشید.