رئالیتی شو (Reality Show) ژانری از برنامههای تلویزیونی است که شرکتکنندگان در آن، بدون هیچ فیلمنامه و بهصورت کاملا زنده در موقعیت قرار میگیرند. عمده هدف این برنامهها سرگرمی است و معمولا لحظات خندهداری از دل این برنامهها بیرون میآید. بهتازگی برنامهای جدید به نام «جوکر» پخش شده و طرفدارهای زیادی بهدست آورده است. اصرار سازندههای این برنامه برای استفاده از عبارت رئالیتی شو در تبلیغها و حتی معرفی این برنامه، باعث شد که نگاه دقیقتری به آن بیندازیم. از طرفی نیم نگاهی به ایده فوقالعاده این برنامه و چگونگی تلف کردن آن انداختیم! اگر شما هم این برنامه را دنبال میکنید یا زیاد از آن شنیدهاید، حتما این یادداشت را بخوانید.
ایده برنامه جوکر بسیار جالب است. هشت چهره معروف در مقابل هم قرار گرفته و هر کس که دیرتر بخندد برنده میشود. این چهرهها معمولا از بین بازیگرهای کمدی انتخاب میشوند و این انتخابها هم جذاب هستند. یک محیط شبیه به خانه با همه امکانات فراهم شده تا شرکتکنندهها آزادانه به فعالیت بپردازند و هر کس یک بار فرصت دارد تا چند دقیقه در «جوکر تایم» بخندد و با اجرای استندآپ یا هر فعالیت دیگری، بقیه را خارج از فضای اصلی مسابقه بخنداند. حتی اتاقی پر از ابزار و لباسهای متنوع وجود دارد که میتواند به خلاقیت شرکتکنندهها کمک کند. از طرقی تعداد زیادی دوربین در هر لحظه شرکتکنندهها را رصد میکنند تا هر کسی خندید یک کارت زرد بگیرد و در صورت تکرار از بازی اخراج شود. تا اینجا همه چیز ایدهآل و عالی بهنظر میرسد؛ اما امان از روزی که برنامه سازها با کلیشهها، دخالتها و سیاستهای همیشگی وارد عمل شوند!
در طول تماشای جوکر، اگر سابقه برنامه سازی و تدوین داشته باشید؛ یا حتی بهعنوان یک مخاطب بدون دانش فنی به آن دقت کنید، متوجه میشوید که بسیاری از اتفاقها از پیش طراحی شده هستند و از پشت صحنه اداره میشوند. حتی قبل از تماشای برنامه هم میتوان متوجه شد که چهار قسمت تقریبا یکسان برای هر فصل وجود دارد! آیا امکان ندارد که شرکتکنندههای یک فصل زودتر یا دیرتر بخندند و مسابقه آنها زودتر یا دیرتر تمام شود؟ مهلت زمان شش ساعته مسابقه بسیار مصنوعی بهنظر میرسد و بهاحتمال فراوان هر فصل جوکر طی چند روز فیلمبرداری ضبط شده است. تایمر این مسابقه فقط در تدوین بهنمایش گذاشته میشود و نمیتوانیم در طول مسابقه آن را ببینیم. از آن گذشته؛ چطور ممکن است فعالیتها و دیالوگهای اندک شرکتکنندهها شش ساعت طول بکشد؟ این یعنی نیمی از مسابقه در سکوت کامل میگذرد؟ صحبت از تدوین شد و بهتر است بیشتر در این مورد صحبت کنیم. بهعنوان یک رئالیتی شو، بیشترین دخالت ممکن کارگردان را در تدوین این برنامه شاهد هستیم. کاتها و ثبت لحظههای مسابقه نشان میدهد که بسیاری از بخشهای ضبط شده حذف، و بسیاری از لحظههای باقی مانده از چشم مخاطب دور میمانند. از طرفی ریتم برنامه بهقدری آهسته جلو میرود که همه چیز در چهار قسمت رقم بخورد. این یعنی از بسیاری از لبخندها صرف نظر میشود تا برنامه طولانیتر شود. جالب اینجاست که در فصل دوم و بهمحض ورود آقای شاهپوری، دو شرکت کننده در مقابل دوربین لبخند کاملا مشخصی زدند و هیچکدام کارت نگرفتند! این از همان لحظهها است که در بهاشتباه پخش شده و بسیاری از لحظههای دیگر پخش نمیشوند. جالبتر اینجاست که دلیل حذف غلامرضا نیکخواه بهعنوان محبوبترین شرکتکننده این برنامه، لبخند ملیحی بود که در هنگام ورود امیر مهدی ژوله زد.
شاید از این مطالب هم خوشتان آید:
- رادیو لوکتو: تحلیل اپیزود پایانی سریال Dexter: New Blood
- موردانتظارترین سریالهای سال ۲۰۲۲
- بهترین سریالهای جدید سال ۲۰۲۱
سبک کارگردانی و برگزاری برنامه بسیار شبیه به دیگر ساختههای شبکه خانگی همچون شام ایرانی است. از ورود شرکتکنندهها گرفته تا بهظاهر بیخبر بودن آنها از رقیبها و شکل و شمایل مسابقه نشان میدهد که بسیاری از اتفاقها از پیش تعیین شده هستند. سازندهها چه در مصاحبهها و چه در حین برنامه، از روی بیدقتی حتی به این موضوع اعتراف کردهاند! احسان علیخانی در یک مصاحبه اعلام کرد که غلامرضا نیکخواه در بسیاری از مراحل پیشتولید حضور داشته و یکی از دلایل موفقیت او در این برنامه همین موضوع بوده است. در حین برنامه نیز شاهد این موضوع هستیم که از قبل سهیل مستجابیان فیلمنامهای کوتاه برای جوکر تایم خود آماده کرده است! این یعنی حتی قبل از حضور در لوکیشن برنامه و ضبط آن، از این موضوع آگاه بوده که قرار است چه اجرایی و با حضور چند نفر داشته باشد! یا حتی غلامرضا نیکخواه که در آن فرصت کوتاه شعر میگوید و رپ اجرا میکند! از اینها بدتر آنکه هیچکس قبل از اجرای جوکر تایم خود حذف نمیشود و همه قرار است این اجرا را تجربه کنند. حتی میزان پخش شدن جوکر تایمها در طول چهار قسمت هم جالب است. در یک رئالیتی شو که شرکت کننده آزاد است بدون فیلمنامه هر کاری دلش خواست انجام دهد، چرا همه تصمیم نمیگیرند که مثلا در همان ابتدای مسابقه جوکر تایم داشته باشند؟ شرکتکنندهها بهوضوح مثل یک بازیگر از سازنده دستور میگیرند و تنها مزیت آنها نسبت به یک نمایش عادی، بداهههای بیشتر آنهاست. از دخالتهای بهظاهر پنهانی سازندهها که بگذریم، در حین برنامه نیز شاهد چالشهای اکثرا بیمزه سیامک انصاری هستیم. او که در طول برنامه با بلندگو به شرکتکنندهها اخطار میدهد، چالشهای خود را از طریق تلفن اعلام میکند! عمده این چالشها هم بیمزه هستند و حتی خودش از آنها خسته میشود. اما چرا چنین چالشهایی در طول برنامه مطرح میشوند؟ بزرگترین دلیل این است که شرکتکنندهها با وجود سالها فعالیت در بازیگری و عمدتا کمدی، بهشدت دارای خلاقیت پایینی هستند و این یعنی در طول شش ساعتی که خود برنامه بهدروغ آن را اعلام میکند هم نمیتوانند ایدهای بروز دهند. شاید هم این به دخالت سازنده برمیگردد و آنها اختیار چندانی در بروز خلاقیتهای از قبل هماهنگ نشده خود ندارند. جالب اینجاست که بعضی از شرکتکنندهها حتی علاقهای به دیالوگ ندارند و اکثر وقت خود را به قدم زدن و تلاش در نخندیدن میگذرانند. کمترین انتظاری که از این همه بازیگر میتوان داشت این است که اندکی مثل غلامرضا نیکخواه به بروز خلاقیت و ایدههای خود بپردازند؛ چرا که اگر یک جمع هشت نفره خیالی از خوانندههای همین یادداشت را گرد هم آوریم، قطعا شاهد دیالوگهای بیشتری خواهیم بود و بهاحتمال زیاد مسابقه شش ساعت به طول نخواهد انجامید! مشکل بعدی مسابقه تعارف مسخره در بخش فینال است و جوکر جرات معرفی یک برنده را هم ندارد. تمام هیجان مخاطب برای فهمیدن برنده مسابقه در لحظه آخر دو فصل اول جوکر از بین میرود و پس از آن همه لحظات از قبل برنامه ریزی شده و با دخالت برنامه ساز، باز هم شاهد یک برنده نیستیم. دو فینالیست نهایی حتی در دوئل نهایی هم قدرت بروز خلاقیت و طنز ندارند. حتی از عوامل دیگر نیز بهدرستی در جهت خنداندن آنها استفاده نمیشود. بدتر از همه اینکه حتی زمان زیادی برای این فینال درنظر گرفته نمیشود تا یک رقابت جذاب را شاهد باشیم و در فصل اول بهصورت توافقی مسابقه بهاتمام میرسد! تمام این موارد باعث میشوند تا ایدهها و پتانسیل بسیار بالای برنامه جوکر تا حد زیادی از بین بروند.
جوکر درنهایت و پس از مطرح شدن این همه مشکل، باز هم توانایی خنداندن مخاطب را دارد و در برهوت سریالها و برنامههای طنز فارسی، یک نعمت بزرگ بهشمار میرود و بسیار سرگرمکننده است. اگر تاکید سازندهها به رئالیتی شو بودن جوکر نبود، بسیاری از مطالب این یادداشت مطرح نمیشدند. سازندههای جوکر با سواستفاده از دانش کم مخاطب و با ویترینی درخشان از چهرهها، لحظههای بامزه و ایدههای جذاب پشت برنامه، در حال فریب بینندهها هستند. ساخت برنامه بدون دخالت و سپردن همه چیز به شرکتکنندهها، قطعا میتوانست لحظههای جذابتری خلق کند. شاید ترس از سانسور باعث این همه دخالت شده تا لحظه خندیدن شرکتکننده که مهمترین لحظه بازی بهشمار میرود، قربانی نظارت پس از ساخت نشود؛ اما این هم دلیل کافی برای این همه مشکل نیست. جوکر برنامه عجیبی است؛ از طرفی واقعا خوب و سرگرمکننده است و از طرفی احسان علیخانی و عوامل سازنده به فهم و درک مخاطب خود توهین میکنند!