پس از پایان تماشای فیلم A Quiet Place، موضوعی همچنان با شما خواهد ماند. هیولاهای فیلم واقعا چه هستند، از کجا آمدهاند و هدفشان چیست؟
جان کرازینسکی (John Krasinski) کارگردان فیلم A Quiet Place، داستانی درباره خانوادهای تعریف میکند که میخواهند در یک دنیای پساآخرالزمانی زنده بمانند، به همین دلیل، هیولاهای فیلم چندان توضیح داده نمیشوند. تنها میدانیم که آنها موجوداتی کور با قدرت شنوایی بسیار بالا هستند. اما چه عاملی باعث چنین تکاملی در این موجودات شده است؟
توجه کنید که این مطلب حاوی اسپویلر برای فیلم A Quiet Place است و اگر فیلم را ندیدهاید، ادامه این مطلب را نخوانید.
شاید در طول فیلم A Quiet Place فکر کنید که هیولاهای فیلم، موجوداتی شکارچی هستند که تنها به شکار انسانها و خوردن آنها فکر میکنند و موجودات چندان باهوشی نیستند. اما این موجودات از نظر هوشی، یادآور زینومورفهای سری Alien هستند، موجوداتی بسیار هوشمند و پیشرفته که بیهدف به زمین نیامدهاند.
ایتن ون در رین (Ethan Van der Ryn)، طراح صدای فیلم A Quiet Place درباره آنها گفت: «ما به آنها به چشم موجوداتی هوشمند نگاه کردیم که با هم تعامل و ارتباط دارند.» ون در رین در کنار اریک آدال (Erik Aadahl)، مؤسسان استودیو E2 Sound، هستند و وظیفه طراحی صدا و صداگذاری فیلم A Quiet Place را بر عهده داشتند. «فایلهای صداگذاری این موجودات بیشتر از چیزی است که در فیلم میبینید و من مطمئنم که آنها موجودی بسیار باهوش هستند که حداقل میتوانند با هم ارتباط برقرار کنند.»
به گفته آدال و ون در رین، در فیلمنامه تنها ذکر شده که این موجودات نابینا با قدرت شنوایی بسیار بالا هستند و به همین دلیل طراحی صدای این موجودات چالشی بسیار بزرگ با مشکلات و سوالات فراوان و پیچیده بود.
در طول طراحی صدای فیلم مشخص شد که این موجودات نه تنها بسیار هوشمند هستند و با هم ارتباط دارند، بلکه مانند یک خفاش از امواج صوتی و اکولوکیشن برای پیدا کردن مسیر خود و بررسی محیط پیرامون استفاده میکنند.
آدال گفت: «ما ایده اکولوکیشن را مطرح کردیم. آنها با دریافت بازتاب صدا از محیط، تصویری از دنیای پیرامون خود ترسیم میکنند و در واقع اینگونه محیط خود را میبینند.»
ون در رین نیز درباره حالت ایستای این موجودات گفت: «ما از خرناس کشیدن، بوکشیدن و دندان قروچهکردن برای القای حس حیوانی به این موجودات استفاده کردیم. در حالت حمله آنها با اندامهای حرکتی بلندشان، با سرعتی بسیار زیاد حمله میکنند و شیهه و حرکت آنها، حس سنگینی، عظمت و قدرت را القا میکند.» بو ابوت و مرد بدون نام درون جنگل، کاراکترهایی بودند که در فیلم این حالت را از نزدیک مشاهده کردند.
صدای این موجودات را رگان، دختر نوجوان خانواده ابوت که از سمعک استفاده میکند، بهتر از دیگران میشنود و تصادفی یک لوپ صدا ایجاد میکند که آنها را آزار میدهد.
یکی از جزئیات ساده فیلم که معمولا نادیده گرفته میشود، تعامل این موجودات با طیف الکترومغناطیسی است که باعث سوسوزدن نورها و قطعی گسترده برق میشود. آدال میگوید: «نوعی اختلال الکترومغناطیسی میان این موجودات و دستگاههای الکرتونیک است. وقتی آنها وارد اتاقی میشوند، لامپها شروع به چشمکزدن میکنند و مانیتورهای امنیتی از کار میافتند.» آیا این موجودات از الکتریسیته تغذیه میکنند؟
در تکه روزنامههای درون فیلم، مشخص میشود که این موجودات پس از برخورد یک سیارک با قدرت یک بمب اتمی در مکزیک پدیدار شدهاند. تمام عوامل فیلم قصد داشتند تا ماهیت این موجودات را به شکل یک راز باقی بگذارند و اسکات بک (Scott Beck) و برایان وودز (Bryan Woods)، نویسندگان فیلم، بسیاری از جزئیات این موجودات را ناگفته رها کردند.
«داستان سرایی بصری بدون دیالوگ» شیوه ساخت این فیلم و اساس فیلمنامهنویسی آن بوده است و ماهیت این موجودات نیز از همین ایده در ذهن جان کرازینسکی شکل گرفته است.
کرازینسکی در گفتگو با امپایر نحوه تکامل این موجودات را اینگونه توضیح داد: «آنها در سیارهای بدون نور زندگی کردهاند و به همین دلیل قدرت بینایی ندارند و تنها با صدا شکار میکنند و بدن آنها، ماشینهایی بینقص است که تنها در صورتی آسیبپذیرند که لایه دفاعی این موجودات کنار برود. به همین دلیل این موجودات توانستهاند در سیارهای بدون نور و حتی پس از نابودی آن سیاره زنده بمانند و از برخورد یک سیارک با یک سیاره نیز جان سالم به در ببرند.
در طول پروسه هفت ماهه ساخت این فیلم، فیزیولوژی این موجودات نیز تکامل پیدا کرد. به گفته کرازینسکی، ظاهر این موجودات در لحظه آخر تغییر کرده است. اسکات فارار (Scott Farrar)، سوپروایز جلوههای ویژه فیلم اظهار کرد که دلیل این تغییر ظاهر، ترسناک نبودن طراحی اولیه آنها بوده است.
«آنها شکلی نسبتا انسانگونه دارند و بالههایی دارند که از سر، سینه، شانهها، رانها و دیگر اعضای بدنشان محافظت میکند. طراحی قبلی مشابه یک کرگدن با باله و شاخ و بدن اسکلتی عظیم بود که خطرناک و ماقبلتاریخی به نظر میرسید، اما ترسناک نبود.»
برای ترسناکتر ساختن این موجودات، فارار به طبیعت رو آورد. «ما به طبیعت نگاه کردیم. برای مثال به نحوه دویدن یک خفاش توجه کردیم. آیا دویدن خفاش را دیدهاید؟ خفاش با کمک بازوان بلندش میپرد و با پاهای کوچکش به جلو میرود.»
طراحی نهایی، موجوداتی با بدن انسانگونه و کمی مشابه هیولای فیلم Cloverfield، اما بزرگتر و سنگینتر از انسان است. برای ترسناکترساختن آنها، تیم جلوههای ویژه دندانهایی تیز و عظیم به آنها اضافه کرد.
چهره این هیولاها دارای پنلهایی زرهگونه است که صورت را پوشانده و مانند nDemogorgo، هیولای سریال Stranger Things، مانند یک گل باز میشود تا چهره این هیولاها که عمدتا یک گوش بسیار بزرگ است نمایش داده شود. صدای مایع درون گوش این موجودات هنگام باز و بسته شدن این پنلها، از نکتههای مهم طراحی آنها بود.
به گفته فارار، این پنلها در واقع مانند یک آنتن رادار کار میکنند و بسیار سریع صدا را دریافت میکنند و با سه گوش کردن منبع صدا، مسیر خود را پیدا میکنند. تغییر صدا در طول فیلم، قرار است تا این حس شنوایی قوی را القا کند. آدال اظهار میکند که این سبک طراحی صدا برای ریگان نیز که ناشنواست و از سمعک استفاده میکند، کاربرد دارد.
در نهایت موج ایجاد شده توسط سمعک ریگان است که به مادر او اجازه میدهد تا یکی از این موجودات را بکشد و راه مبارزه را به انسانها نشان میدهد. آیا اکنون انسانها شانسی برای زنده ماندن دارند؟ پاسخ به این سوال را باید در دنباله فیلم A Quiet Place پیدا کنیم.
آکادمی هنرهای سینمایی و تلویزیونی بریتانیا، نامزدهای ستاره نوظهور سال را طی مراسمی کوتاه معرفی کرد. با لوکتو همراه باشید.
ساعتی پیش، شبکه E! از نامزدهای جوایز منتخب مردم برای سال ۲۰۲۱ رونمایی کرد با لوکتو همراه باشید.
پس از انتشار دو فیلم از A Quiet Place، حالا بازی A Quiet Place هم تایید شد. با ما همراه باشید.
بدون المان رازآلودگی فیلم اول، آیا فیلم A Quiet Place Part II میتواند تعلیق و هیجان فیلم اول را خلق کند و فیلم موفقی باشد؟ با لوکتو همراه باشید.
با وجود موفقیت فیلم A Quiet Place Part II، تأیید ساخته شدن قسمت سوم آن تقریبا حتمی بود. با لوکتو همراه باشید.