توجه: این مطلب ممکن است حاوی اسپویلر باشد.
سریال Cobra Kai زاده شده از نوستالژی است و از این ویژگی که این روزها ظاهرا در سینمای آمریکا، از داستان و شخصیتپردازی بیشتر اهمیت دارد، به بهترین شکل ممکن بهره میبرد. اگرچه سریال Cobra Kai، دنبالهای برای فیلمهای The Karate Kid است و از سکانسهای این فیلمها نیز به وفور استفاده میکند، اما همیشه اثری مستقل بوده است. شاید فردی که The Karate Kid را ندیده باشد، با بسیاری از کاراکترهای Cobra Kai در نگاه اول آشنا نباشد، اما سریال Cobra Kai به خوبی میتواند دنیای خود را گسترش و توسعه دهد و فصل چهارم نیز از این قاعده مستثنا نیست.
فصل چهارم Cobra Kai دقیقا همانجایی آغاز میشود که فصل سوم به پایان رسیده بود. دنی لاروسو – با بازی رالف ماچیو (Ralph Macchio) – و جانی لارنس – با بازی ویلیام زبکا (William Zabka) – با هم متحد شدهاند تا مدرسه کاراته کبرا کای را که اکنون توسط جان کریس – با بازی مارتین کو (Martin Kove) – هدایت میشود، شکست دهند. البته کریس نیز بیکار نمینشیند و نه تنها رابی، پسر جانی – با بازی تنر بوچانن (Tanner Buchanan) – را استخدام میکند تا از تعلیمات میاگی دو استفاده کند، بلکه همرزم و دوست قدیمی خود، تری سیلور – با بازی تامس یان گریفیث (Thomas Ian Griffith) – را قانع میکند تا بار دیگر به دنیای کاراته باز گردد.
سریال Cobra Kai تقریبا همان ویژگیهای مثبت و منفی فصلهای پیشین را نیز دارد. زمانی که سریال روی بچهها تمرکز میکند و به داستانهای فرعی آنها، مثل قلدری پسر دنی یا دعوای سم و توری میپردازد، تحمل آن کمی سخت میشود، اما رالف ماچیو و ویلیام زبکا، چنان شیمی فوقالعادهای دارند که میتوان این داستانهای فرعی را نیز تحمل کرد. اگرچه Cobra Kai تلاش میکند تا نسل جدیدی از کاراکترهای دنیای The Karate Kid را معرفی کند، اما هنوز بزرگترین نقطه قوت آن، کاراکترهای قدیمی آن هستند.
در فصل چهارم، جانی که هنوز به دنبال رستگاری است، به مرور به انسان بهتری تبدیل میشود. او همچنان همان آدم سخت و چشم بسته با تفکرات سنتی است که با دنیای امروز آشنایی ندارد، اما به واسطه رابطهاش با میگل – با بازی شولو ماریدوئنا (Xolo Mariduena) و مادرش، روز به روز انسان بهتری میشود. در نقطه مقابل، دنی همچنان همان تفکراتش از زمان آموزش تحت نظر سنسی میاگی را حفظ کرده است و در حالی که انتظار میرود به دلیل تعلیمات سنسی میاگی، انسان منعطفی باشد، خشک و غیر قابل نفوذ است. این تناقض پویایی و ایستایی دو شخصیت جانی و دنی که در طول این فصل همچنان نمیتوانند با هم کنار بیایند، هنوز از جذابترین بخشهای سریال Cobra Kai است و تماشای نتیجه این کشمکش در اپیزود پایانی دیدنی است.
شاید برای شما جالب باشد
- موردانتظارترین انیمههای سال 2022
- رادیو لوکتو: بازگشت شکوهمند دکستر
اضافه شدن کاراکتر تری سیلور نیز باعث ایجاد چنین کشمکشی بین کریس و سیلور شده است که البته این کشمکش فقط در اپیزود پایانی نمود پیدا میکند و باعث ایجاد توییست پایانی سریال میشود. سریال Cobra Kai از نظر نویسندگی بهترین سریال تلویزیونی نیست، اما پیچشهای داستانی آن مخصوصا در اپیزود آخر، باعث میشوند تا تماشاگر قطعا برای فصل پنجم نیز هیجانزده باشد. اگرچه فصل چهارم Cobra Kai با کلیف هنگر به پایان میرسد، اما به خوبی میتواند خط داستانی محوری خود، مسابقه قهرمانی کاراته زیر ۱۸ سال آل ولی را جمع کند و از آن برای توسعه کاراکترهای خود و ادامه ماجراهای لاروسو، لورنس و خانوادههایشان استفاده کند.
همچنین، توجه نویسندگان سریال به جزییات در طول سریال دیدنی است و تلاشهای جاش هیلد (Josh Heald)، جان هورویتز (Jon Hurwitz) و هیدن شلوسبرگ (Schlossberg) برای استفاده از این جزییات در خدمت داستان و کاراکترها ستودنی است. سریال Cobra Kai، نه داستان و نه شخصیتپردازیهای پیچیده و عمیقی دارد، اما آنچه که دارد، برای گسترش دنیای Karate Kid و تعریف داستانهای هر شخصیت کافی و به صرفه و البته به فضای فیلمهای اصلی وفادار است. آنها حتی برای شخصیتهای فرعی مانند کمیته برگزاری مسابقات، که معمولا در فیلمها و سریالهای اکشن، به عنوان کنن فادر استفاده میشوند، داستانهای کوچکی در نظر گرفتهاند و حتی تماشای تلاش آنها برای برگزاری مسابقات که شامل پارودی فیلم 12 Angery Men یا کمئو کری آندروود (Carrie Underwood)، ستاره موسیقی کانتری میشود، دیدنی است. فیلمنامه Cobra Kai تا حد زیادی نیز به کلیشهها و کهنالگوهای شخصیتی وابسته است اما استفاده از این کلیشهها، هیچوقت آزاردهنده نمیشود. طنز سریال که معمولا دلیل آن از ناشی بودن جانی در زندگی در قرن ۲۱ است، هنوز تازه و بامزه است. سریال Cobra Kai حتی زمانی که میخواهد مخاطب خود را آموزش دهد و به او الهام ببخشد نیز تبدیل به یک اثر شعارزده نمیشود و تأثیر خود را به جا میگذارد. خودآگاهی سریال به اینکه دعوا بر سر ورزش کاراته کمی احمقانه به نظر میرسد نیز از دیگر نکات بارز آن است.
به عنوان فرنچایزی که به ورزش کاراته میپردازد، داشتن سکانسهای اکشن، یکی از مهمترین جوانب سریال Cobra Kai است. جاش هیلد، جان هورویتز و هیدن شلوسبرگ به خوبی به این واقعیت واقف بودهاند که کوریوگرافی سکانسهای اکشن در سالهای اخیر دستخوش تغییرات زیادی شده است و ارائه سکانسهای اکشن جذاب، کار چندان سادهای نیست. به همین دلیل، سکانسهای اکشن سریال Cobra Kai نیز با دقت و حوصله زیادی پیادهسازی شدهاند. سازندگان سریال، هوشمندانه از تکرار نبردهای بزرگ فصل سوم سرباز زدهاند تا آنها را خاص و منحصربفرد نگه دارند و به جای آن، گهگاهی به شروع نبردهای مشابه اشاره میکنند. در واقع، فصل چهارم Cobra Kai، اگرچه سکانسهای اکشن کمتری دارد اما از این سکانسهای اکشن کم تعداد، به خوبی استفاده شده است. نبردهای دو جبهه پروتاگونیست و آنتاگونیست در فصل چهارم به بازیهای روانی کشیده شدهاند که شاید بتوان گفت تأثیری به اندازه نبرد شاگردان لاروسو و لورنس در خانه لاروسو در فصل سوم دارند. حتی اپیزود هشتم که چندان جذابیتی ندارد و بیش از حد بچگانه به نظر میرسد، اضافی نیست و رابطه بین کاراکترهای سریال را به شکل معناداری پیش میبرد.
دو اپیزود پایانی فصل چهارم سریال Cobra Kai به مسابقات قهرمانی آل ولی میپردازد و مسابقات مهم آن دارای هیجان و تنش فوقالعادهای هستند. نه تنها نمایش مسابقات کاراته هیچوقت اینقدر جذاب نبوده است، بلکه هیجان ناشی از مشخص شدن برندههای هر شاخه، مخصوصا فینال شاخههای پسران و دختران، نفسگیر است. استفاده از کاراکتر ایلای به جای میگل در فینال و مواجهه او با رابی (که برای میگل مانند شیطانی درونی است که باید بر آن غلبه کند)، تصمیم بجا و درستی است و کاراکتر میگل را نیز در مسیر جدیدی قرار میدهد که آینده و رابطه او با جانی لورنس را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. پیچش نهایی در نتیجه مسابقه سم و توری نیز به اندازه کافی باعث تعجب مخاطب میشود تا او را برای آینده این رابطه، کنجکاو نگه دارد.
سریال Cobra Kai، به هیچ وجه فاقد ویژگیها و مشخصات سریالهای برجسته تلویزیونی نیست و حتی از نظر ارزشهای تولیدی و بودجه نیز نمیتواند با بزرگترین سریالهای نتفلیکس رقابت کند. این سریال، در عین حال که یادآوری سادگی فیلمهای اکشن خانوادگی دهه هشتاد است و شخصیتپردازی پیچیده یا سکانسهای اکشن بزرگ پر از انفجاری سریالهای امروز را ندارد، اما به خوبی از نوستالژی و سادگی داستان خود بهره برده است تا داستانی به شدت سرگرمکننده ارائه کند و مخاطب خود را به سرنوشت کاراکترهای ریز و درشت، خوب و بد و خاکستری خود علاقهمند کند. هر چند سریال Cobra Kai، سریال بزرگی نیست اما یکی از بهترین سریالهایی است که میتوان به دیگران پیشنهاد کرد و انتظار برای فصل پنجم آن، قطعا ساده نخواهد بود.
ساعتی پیش، شبکه E! از نامزدهای جوایز منتخب مردم برای سال ۲۰۲۱ رونمایی کرد با لوکتو همراه باشید.
اولین نفری باشید که برای این پست نظر ارسال می کنید!