این مطلب حاوی اسپویلر است.
فیلم Fresh اولین تجربه کارگردانی میمی کیو (Mimi Cave) است که تا پیش از این فقط فیلم کوتاه و موزیک ویدیو ساخته بود. این کارگردان با فیلم Fresh نشان داده است که نقطه نظر متفاوتی برای عرضه دارد و دارای سبک منحصربفردی است که میتواند مخاطب را کاملا درگیر کرده و تا مدتها تسخیر کند. فیلم Fresh اگرچه مانند یک فیلم رمانتیک به نظر میرسد، اما در انتها، مخاطب متوجه میشود یکی از غیرانسانیترین فیلمهایی است که تا کنون دیده است.
داستان فیلم Fresh درباره دختر جوانی به نام نوا با بازی دیزی ادگار جونز (Daisy Edgar Jones) است که در اپلیکیشنهای دوستیابی توفیقی نداشته است. روزی او در حال خرید مواد غذایی تازه در یک فروشگاه بزرگ، با مردی آشنا میشود که بر خلاف سایر مردهایی که سر راه نوا قرار گرفتهاند، رفتار ناشایست و زنندهای نشان نمیدهد. نوا و استیون، مردی که با او آشنا شده است، به تدریج عاشق هم میشوند و نوا نسبت به رفتار مشکوک استیون، کاملا غافل است.
فیلم Fresh با نمایش تجربه نوا از آشنایی با فردی از اپلیکیشنهای دوستیابی آغاز میشود. اگرچه این برخورد تا حد زیادی اغراق شده به نظر میرسد و میتوانست متعادلتر باشد، اما میمی کیو ظاهرا علاقهای به تعادل ندارد و ابایی نیز از نمایش لحظات و تصاویر ناخوشایند ندارد. البته فیلم Fresh سعی نمیکند شعارزده باشد و قصد دارد داستانی تعلیقآمیز را تعریف کند. هدف کارگردان صرفا نمایش این است که محیط اپلیکیشنهای دوستانی اصلا مناسب و مساعد نیست و نوا از سر و کله زدن برای پیدا کردن یک همدم خسته شده است.
مخاطب خیلی سریع با این احساس نوا همذاتپنداری میکند و به همین دلیل، استیون – با بازی سباستین استن (Sebastian Stan) – با ظاهر جذاب و رفتار گرمش، خیلی راحت هم اعتماد نوا را جلب میکند، هم مورد توجه مخاطب قرار میگیرد. با این حال، میمی کیو به خوبی توانسته نشانههای ظریفی را در ابتدای آشنایی این دو جای دهد که خبر از رویه دیگری از شخصیت استیون میدهند که نوا، عمدا یا سهوا، چشم خود را روی آنها بسته است. مخاطب بر خلاف نوا، متوجه میشود که استیون به نظر آن چه که نشان میدهد، نیست اما در عین حال، میل دارد تا تصورش غلط باشد زیرا کارگردان در نمایش رابطه عاشقانه این دو خوب عمل میکند و میتواند حتی برای لحظاتی، رابطهای را به تصویر بکشد که برای مخاطب شاید رویایی نیز به نظر برسد.
به همین دلیل، پایان اکت اول فیلم و نمایش توییست داستانی آن، میخکوب کننده است و زمانی که استیون به نوا اطلاع میدهد که چه اتفاقی قرار است بیفتد، ترسناکتر میشود. فیلم Fresh شاید یک فیلم اسلشر دیگر به نظر برسد، اما عامل تعلیق، هیجان و وحشت آن، خون و خونریزی نیست. حتی رونمایی از شیطانپرست بودن آنتاگونیست فیلم در میانه تیتراژ پایانی نیز چندان وحشت خلق نمیکند؛ بلکه این امیال شخصی استیون و انتقال آنها به نوا است که باعث میشود مخاطب احساس معذببودن کند و از تماشای فیلم حتی آزرده خاطر شود. فیلمهای زیادی درباره کانیبالیسم ساخته نشدهاند و اکثرا هم شمایی کلی از این امر نشان میدهند اما فیلم Fresh به شکلی کاملا جسورانه و بیپرده، به این موضوع پرداخته است. کارگردان با نمایش چهرهای از کانیبالیسم که حتی میتوان آن را زیبا دانست، باعث شده است تا مخاطب این تمایل را به خوبی لمس کند و از این ارتباط، وحشت کند. شاید به همین دلیل، تماشای فیلم Fresh برای خیلیها غیرممکن باشد.
شاید برای شما جالب باشد
- آموزش و گیم پلی بازی رومیزی Cosmic Encounter
فارغ از گنجاندن چنین مضمونی به عنوان مایه اصلی داستان، فیلم Fresh به عنوان یک اثر تعلیق آمیز نیز دیدنی است. با گنجاندن طیفهای قرمز در نما، میمی کیو و پاول پوگورزلسکی (Pawel Pogorzelski)، مدیر فیلمبرداریاش، حس خطر را به فیلم تزریق کردهاند که البته با مضمون فیلم و خشونت آن نیز همخوانی دارد. کارگردان در طول فیلم از آهنگهایی استفاده کرده که در حالت عادی، رمانتیک، گوش نواز و حتی آرامبخش به نظر میرسند. او عمدتا از آهنگهای الکترونیک و پاپ راک استفاده کرده است و حتی سکانسهایی را نیز با تمرکز به این آهنگها تهیه کرده است که مخاطب را فریب میدهند و از فضای ناامن فیلم موقتا دور میکنند اما در مجموع توانسته با استفاده از همین آهنگها، به فضای سادیستی فیلم پر و بال بدهد. در فیلم Fresh خبری از موسیقی متن اغراق شده فیلمهای ترسناک که فضایی شوم را القا میکنند، نیست اما آن چه که میمی کیو به کار گرفته است، بسیار بهتر تأثیر خود را روی مخاطب میگذارد. با توجه به اینکه میمی کیو سابقه کارگردانی چندین موزیک ویدیو را دارد، مهارت او در ترکیب این آهنگها با حرکات دوربین در خانهای که شاید مانند یک هزارتو و زندانی پر زرق و برق به نظر میرسد، چندان عجیب نیست. در مجموع، اگر فیلم Fresh را ملاک قرار دهیم، میمی کیو کارگردانی است که باید چشم انتظار کارهای آینده او بود و زبان خاص او در فیلمسازی، در میان فیلمهای امسال برجسته و به یاد ماندنی است. او نمونه دیگری از نسل جدید فیلمسازان زن است که دیگر خود را محدود به هیچ چارچوب و فرمی در فیلمسازی نمیبینند و از نمایش آنچه که در ذهنشان میپرورانند، ابایی ندارند.
فیلم Fresh متکی به دو بازیگر اصلی خود است. البته فیلم بازیگرانی در نقشهای فرعی از جمله جونیکا تی گیبز (Jonica T. Gibbs) و شارلوت لبون (Charlotte Le Bon) دارد که نقشهای خود را به خوبی ایفا کردهاند، اما دیزی ادگار جونز و سباستین استن و بازی داوود و گولیاثی که انجام میدهند، داستان فیلم را یدک میکشند. دیزی ادگار جونز، چهرهای معصوم و دوست داشتنی دارد و مخاطب خیلی سریع به او علاقهمند و نسبت به سرنوشت او نگران میشود. در نقطه مقابل، سباستین استن در ابتدا فردی جذاب به نظر میرسد و به مرور ، هر چند که رفتار او نسبت به نوا عوض نمیشود، چهره او نماد رذالتی شیطانی میشود که مخاطب به راحتی نسبت به آن ابراز تنفر میکند و از آن منزجر میشود. استیون فقط یک انسان روان پریش سادیست نیست؛ او هیولایی است که درکی از آسیبی که به قربانیانش میرساند ندارد و اگرچه میداند تمایلش غیر عادی است، اما به غیر از این، خود را فردی دوست داشتنی و جذاب میبیند. این انکار خودخواسته استیون، باعث میشود که او هیولایی نفرتانگیز جلوه کند. کاراکتر استیون در فیلم Fresh را از همین حالا میتوان یکی از ویلنهای نمادین سینمای وحشت، در کنار نورمن بیتس، هانیبال لکتر و جک تورنس دانست.
البته فیلم Fresh بدون ایراد نیست و قبل از رسیدن به پرده پایانی، مشکلات داستان پدید آمده غیر قابل چشم پوشی هستند. اگرچه استیون ظاهرا به نوا علاقهمند شده است، اما اعتماد او به نوا قابل توجیه و باورپذیر جلوه نمیکند. همچنین، اگرچه در جای جای فیلم نشانههایی گنجانده شدهاند که اشاره میکنند استیون عضو یک فرقه شیطان پرستی است یا حداقل برای آنها کار میکند، اما اضافه شدن اعضای این فرقه به انتهای فیلم ضروری به نظر نمیرسد. هر چند داستان نوا و دوستش مالی در انتهای فیلم بسته میشود، اما فیلم Fresh سوالاتی را درباره ساز و کار سازمانی که استیون عضو آن است، مطرح میکند و بدون کانتکست کافی، بیپاسخ باقی میگذارد.
فیلم Fresh تجربه متفاوت و منحصربفردی است که از زاویهای بسیار شخصی به مقوله کانیبالیسم میپردازد و در عین داستانی تعریف میکند که سرشار از تعلیق و اضطراب است. اگرچه ایراداتی در دو سوم پایانی فیلم پدیدار میشوند، اما در مجموع، فیلم Fresh، به لطف قریحه خاص میمی کیو، کارگردان آن و خلاقیت و هنر او در امر فیلمسازی و بازیهای فوقالعاده خوب دیزی ادگار جونز و سباستین استن، فیلم ترسناک تعلیق آمیزی است که به این زودیها از ذهن مخاطب فراموش نخواهد شد، حتی اگر مخاطب نتواند تماشای آن را تحمل کند.
در این مقاله مهمترین فیلمهای اسفند ماه ۱۴۰۰ را که میتوانید تماشا کنید، مرور میکنیم. با لوکتو همراه باشید.
وبسایت IndiWire با نظرسنجی از منتقدانی که در جشنواره فیلم ساندنس شرکت کرده بودند، لیستی از بهترینهای این جشنواره گردآوری کرده است. با لوکتو همراه باشید.