این مطلب ممکن است حاوی اسپویلر باشد.
دیوید لینچ فیلمسازی است که نه تنها نزدیک به ۱۶ سال است از سینما دوری کرده است، بلکه میتوان گفت پس از سریال Twin Peaks، راه خود را از هالیوود جدا کرده است. فیلم Mulholland Dr. را میتوان توصیف سینمای هالیوودی از زبان دیوید لینچ دانست.
فیلم Mulholland Dr. داستان زن جوانی به نام بتی – با بازی نائومی واتس (Naomi Watts) – است که برای ستاره شدن در سینما به هالیوود آمده است و زن جوانی – با بازی لورا الینا هرینگ (Laura Elena Harring) - را در خانهاش پیدا میکند که مدعی است، گم شده و حافظه خود را از دست داده است. اکنون بتی و این زن جوان که اسم ریتا را انتخاب کرده است، برای پیدا کردن هویت واقعی ریتا تلاش میکنند.
در نیمه اول فیلم، دیوید لینچ، بخشی از فیلم خود را به گرفتاریهای یک کارگردانی جوان و معروف – با بازی جاستین ثرو (Justin Theroux) – را به نمایش میگذارد که از طرف عدهای مجبور به انتخاب بازیگر خاصی میشود. شاید پس از پایان فیلم به نظر برسد که قطعههای مربوط به آدام کشر از فیلم قابل حذف بودهاند و میشد بدون ضربه زدن به داستان اصلی، مدت زمان فیلم را کاهش داد؛ اما دیوید لینچ نه تنها از کاراکتر آدام کشر به عنوان استعارهای از شرایط کارگردانهای هالیوودی استفاده کرده است که در این توهم سیر میکنند که از نظر خلاقیت، در صنعت سینما حق انتخاب دارند، بلکه نحوه آشنایی آدام با «ریتا/کامیلا» با نمایش کشمکشهای آدام و تأثیر رابطه آنها روی بتی/دایان، به دلیل همین سکانسها، اهمیت بیشتری جلوه میکند و به مخاطب کمک میکند تا با بتی/دایان، بیشتر همذاتپنداری کند.
کاراکترهای فیلم Mulholland Dr. شاید کلیشهای و استفادهای از استریوتایپها به نظر برسند، ما دیوید لینچ از این استریوتایپها برای کنکاش بیشتر در ذهن بتی/دایان استفاده کرده است. بتی/دایان نه تنها شخصیت اصلی داستان دیوید لینچ است، بلکه میتوان حتی گفت تنها کاراکتر فیلم است زیرا در نهایت، مخاطب دنیای فیلم را در راهروهای ذهن پر پیچ و تاب ذهن دایان میبیند. با این حال، دیوید لینچ با استفاده از بازیگرهای خوبی که داشته است، موفق شده تا رابطه قابل باوری بین دو شخصیت اصلی خود برقرار کند تا داستان را در جریان اندازد.
در نیمه اول فیلم Mullholland Dr. سبک و زبان بصری فیلم دیوید لینچ، بسیار متداولتر و مشابه دیگر آثار هالیوودی است و حتی میتوان گفت که دیوید لینچ در حال هجو فیلمسازی رایج آمریکایی است. یکی از دلایل تفاوت لحن نیمه اول و دوم فیلم نیز همین است. اگرچه در همان نیمه اول فیلم نیز بارقههایی از سبک بصری منحصربفرد دیوید لینچ، مخصوصا لحن سوررئال و ردپایی از اکسپرسیونیسم آلمانی را شاهد هستیم، اما عمده داستان فیلم با استفاده از کلیشههای رایج فیلمسازی هالیوودی تعریف میشود و هر چه بیشتر پیش میرویم، سوررئالیسم به سبک دیوید لینچ، پررنگتر میشود. این گذار اگرچه هیچوقت تلویحی نیست، اما به قدری روان است که شاید در تماشای اول، مخاطبی که با بتی/دایان همراه میشود، متوجه آن نشود. زمانی که همراه با واقعیتی که بر دایان غالب میشود، فیلم Mulholland Dr. نیز سوررئالیسم را در آغوش میکشد، هنر دیوید لینچ به عنوان یک فیلمساز شبه آوانگارد عرض اندام میکند. حتی اگر مخاطب متوجه نشود که مشغول تماشای چه بوده است، بازی روشنایی و تاریکی و ترکیب آن با رنگهایی شدید و قدرتمند، به همراه موسیقی متن مرکب از سبک امبینت با موسیقی متن یادآور فیلمهای نوآر و موسیقی جز، در کنار آهنگی به زبان اسپانیایی، تجربهای خاص، بینظیر، لذتبخش و تسخیر کننده است که هیچگاه از ذهن مخاطب پاک نخواهد شد.
فیلم Mulholland Dr. تنها محدود به روایت دیوید لینچ از کار در هالیوود نمیشود. داستان فیلم Mulholland Dr. درباره زن جوانی رویاپردازی است که به تدریج قانع میشود تا با واقعیت روبرو شود. او فردی است که زندگی خود را پشت پردهای از خیال مخفی کرده است و در رویا، از زندگی ایدهآلش لذت میبرد اما واقعیت از رویا بسیار قویتر است و دایان نیز به تدریج مجبور میشود تا از رویا خارج شده و با واقعیت روبرو شود. تفاوت سبک بصری فیلم نیز بیانگر همین قضیه است و عبور دایان از رویا به واقعیت را از زبان او توصیف میکند. دایان نه تنها فریب زرق و برق هالیوود را خورده است، بلکه برای التیام خود، دنیا و شخصیتی خیالی خلق کرده و دایان را درون بتی مخفی کرده است. دیوید لینچ، با استفاده از ساختار غیر خطی و حقههای صوتی و تصویری، مخاطب را در جایگاه دایان قرار میدهد و حس عذابی را که دایان تجربه میکند، به او القا میکند. اگر فیلم Mulholland Dr.، فیلمی آشفته، گیجکننده و نامأنوسی به نظر میرسد، به این دلیل است که ذهن، هزارتویی پر پیچ و خام و پر از تلههای دهشتناکی است که حتی فرار از آن نیز زخمی غیر قابل التیام به جای میگذارد.
شاید برای شما جالب باشد
- رادیو لوکتو: تحلیل اپیزود پایانی سریال Dexter: New Blood
- موردانتظارترین سریالهای سال ۲۰۲۲
اما لذت بردن از فیلم Mulholland Dr.، ملزم به درک تک تک نشانهها یا پیدا کردن معنایی خاص و حل کردن معمایی غیرممکن نیست. دلیل اصلی موفقیت فیلم Mulholland Dr. نیز این است که اگرچه ذهنی پیچیده را به مخاطب خود ارائه میکند، اما قصد ندارد تا به مثابه پیچیدگی، پیچیده باشد. دیوید لینچ، مؤلف این اثر، فیلمی ساخته است که تماشاگر را با خود همراه میکند و هیچ تقاضایی از او ندارد. علیرغم استعارات فیلم، دیوید لینچ نه قصد داشته اثری اعتراضی خلق کند، نه به دنبال شعارگرایی بوده است. اگرچه فیلم او پر از سرنخهای ریز و درشت و نشانههایی است که با دیدن چندباره آن ممکن است برملا شوند، اما لذت بردن از آن، به هیچ وجه به مهارتهای استنتاجی یا اطلاعاتی فوقالعاده از روانشناسی و فیلمسازی نیاز ندارد. در واقع، فیلم Mulholland Dr.، مثال خوبی است که به مخاطب یادآور شود، که از مسیر لذت ببرد و با تمرکز روی هدف، چشم روی سفری بینظیر ببندد.
با وجود گذشت بیش از ۲۰ سال، فیلم Mulholland Dr. هنوز فیلمی خیرهکننده است که هر چند بسیاری سعی کردهاند تا هنر آن را تقلید کنند، اما اثری ناب و منحصربفرد باقی مانده است. فیلم Mulholland Dr.، نمونهای عالی برای آشنایی با فضای ذهنی دیوید لینچ، نه فقط به عنوان فیلمساز، بلکه به عنوان یک هنرمند نقاش است. فضای تنشزای فیلم، موسیقی متن غیرمتعارف، داستان سوررئال و پایان بندی تراژیک Mulholland Dr. باعث شدهاند تا این فیلم، سزاوارانه جواهری در تاریخ سینما به شمار آید.