صنعت بازیهای ویدئویی جزو پرطرفدارترین حوزههای سرگرمی در سراسر دنیاست. صنعتی که در چند سال اخیر توانسته پا به پای دیگر مدیومهای بزرگ سرگرمی دنیا قدم بردارد و حتی از آنها نیز جلو بزند. صنعت فیلم و سریال از جمله حوزههایی است که احتمالا یا باید تا چندسال آینده راهی برای ترکیب با صنعت بازی پیدا کند یا شکست را بپذیرد. فقط کافیست به آمار و ارقام فروش بازیها نگاهی بیندازید تا متوجه این موضوع شوید که پرفروشترین بازیهای تاریخ چندین برابر از پرفروشترین فیلمهای تاریخ، سود آوری داشتهاند. با این اوصاف، هنوز هم صنعت فیلم و سریال در صدر لیست محبوبترین حوزههای سرگرمی قرار دارد و شکی در این نیست که بسیاری از مردم تماشا کردن آثار هنری را به تعامل بیشتر و سختتر با آنها ترجیح میدهند.
به موازات جنگی که بین بازی و فیلم یا سریال وجود دارد، گاهی اوقات شاهد همکاری این دو صنعت با یکدیگر نیز هستیم. طی چند سال اخیر شاهد اکران و پخش فیلم و سریالهایی با اقتباس از آثار محبوب صنعت بازیهای ویدئویی بودیم و اگر بدون جانب گیری به این قضیه نگاه کنیم، شکی وجود ندارد که اکثر این اقتباسها یک افتضاح به تمام معنا بودند. برای مثال میتوان به مجموعه فیلم Resident Evil اشاره کرد که به نوعی گل سرسبد آنها بود و استاندارد بسیار ضعیفی برای اقتباسهای سینمایی از بازیها تعریف کرد. البته این مجموعه تنها محصول اقتباسی ناامید کننده نبود و در دهههای گذشته شاهد محصولات اسفناک دیگری هم بودیم، اما به نظر میرسد که در سالهای اخیر اوضاع به کلی فرق کرده است.
با پخش سریال The Last of Us، ورق تا حدودی برگشت. با اینکه پیش از این سریال هم شاهد بهبود چشمگیر کیفیت عناوین اقتباسی بودیم و محصولات فوق العادهای مثل سریال Arcane ساخته و پخش شدند، هیچ عنوان لایو اکشنی نتوانست موفقیتی مثل سریال The Last of Us داشته باشد. سریالی که با اقتباس از روی بازی با همین نام ساخته و از شبکه HBO پخش شد و توانست رکوردهای جذابی از خودش به جا بگذارد. به نوعی میتوان گفت که این سریال کاری کرد که مردم دوباره با تلویزیون و سریال دوست شوند. همین حالا که از سریال The Last of Us صحبت میکنیم، آثار دیگری نیز با اقتباس از روی بازیهای ویدئویی در حال ساخت هستند. از جمله مهمترین آنها میتوان به سریال Days Gone، سریال Mass Effect و سریال Fallout اشاره کرد. البته همزمان با پخش سریال The Last of Us شاهد پخش سریال Halo هم بودیم، اما همانطور که انتظار میرفت این سریال هم نتوانست نظر منتقدین، بینندگان و حتی طرفداران مجموعه را جلب کند.
صنعت بازیهای ویدئویی بهاندازهای پویا و زنده است که هر سال میتوان در آن آثاری با سبک و داستانهای مختلف و منحصر به فرد پیدا کرد. همین موضوع باعث میشود تا دست فیلم و سریال سازها برای ساخت محصولات اقتباسی باز باشد. اما همه چیز به اسمهایی که از آنها نام بردیم خلاصه نمیشود. در ادامه به نامهایی میپردازیم که اگر به یک سریال تبدیل شوند، میتوانند مانند سریال The Last of Us به موفقیت دست پیدا کنند.
بازی A Plague Tale
داستان بازی A Plague Tale المانهای منحصر به فرد و جذابی دارد. از جمله مهمترین المانهایی که در همان لحظات ابتدایی بازی A Plague Tale به چشم میآید، فضا و اتمسفر آن است. فضا و اتسمفری که در عین وجود المانهای فانتزی در داستان، رنگ و لعاب طراحی محیطش نیز جذاب است. به طور حتم برای ساخت سریال A Plague Tale باید بودجه کلانی آماده کرد. بازی A Plague Tale مملو از معماهای جذابی است که با ترکیب المانهای ترسناک و پیشرفت آنها نسبت به خود این بازی، میتواند مخاطبینش را برای قسمتهای بعدی تشنه نگه دارد. دو شخصیت اصلی این بازی که آمیشیا و هوگو نام دارند، رابطه خاصی دارند که در صورت انتخاب بازیگر مناسب، میتوانند طرفداران زیادی پیدا کنند.
بازی Control
سریال X-Files و یا سریال Fringe ثابت کردند که میتواند سریالی با ترکیب المانهای علمی تخیلی و ماورا الطبیعه ساخت که در هر قسمت، دنیایش تغییر پیدا کند. بازی Control نیز میتواند این راه را دنبال کند. بازی Control یکی از ساختههای جذاب استودیو رمدی (Remedy) است که به خاطر اتمسفر و همینطور خط روایی خاص و منحصر به فردش، مورد توجه قرار گرفت. البته علاوه بر استفاده از بازیگران واقعی برای روایت داستان، استودیو رمدی برای طراحی The Oldest House در این بازی از فیلمهای بزرگی مثل The Clockwork Orange و The Shape of Water الهام گرفته و تاثیر محصولات کوچک و بزرگ محلی هم در گوشه و کنار جهان این بازی (مثل سریال عروسکی Threshold Kids) دیده میشود. با توجه به ارتباط مستقیم جهان این بازی با بازی Alan Wake 2 و دیگر عناوین استودیو رمدی، ساخت فیلم یا سریال اقتباسی از این بازی میتواند راه را برای تولید محصولات فوق العاده بیشتری هموار کند. البته با توجه به وضعیت فیلم Max Payne که بدون دخالت مستقیم سم لیک ساخته شد، شاید اگر خالقین اثر روی تولید فیلم و سریال اقتباسی نظارت داشته باشند شاهد محصول چندان دندانگیری نباشیم.
بازی Deathloop
بازی Deathloop از جمله جدیدترین آثاری است که موفق شده در این لیست حضور پیدا کند. یکی از ویژگیهایی که باعث شده به این بازی اشاره کنیم و آن را در حد یک سریال تلویزیونی ببینیم، داستان و گیمپلی منحصر به فردش است. بازی Deathloop شما را داخل یک خط روایتی قرار میدهد که بعد از هر بار کشته شدن، همه چیز به نقطه صفر بر میگردد. تکرار این چرخه باعث میشود تا دلیل اصلی قرار گرفتنتان در جزیرهای دور افتاده را متوجه شوید. ایدهای که پیش از این در فیلم Edge of Tomorrow جواب داد و میتواند با تبدیل شدن به یک اثر معمایی در قالب سریال تلویزیونی مانند سریال Lost و یا حتی سریال The Leftovers به محصول بسیار بهتری تبدیل شود.
بازی Diablo
کم لطفی است اگر از بازی Diablo در این لیست نامی نبریم. به طور حتم سریال Diablo میتواند به یکی از هیجان انگیزترین سریالهای تلویزیونی تبدیل شود. سریالی که در آن شاهد آخرین سنگرهای دفاع انسانها در برابر دشمنان فرازمینی که به دنبال تسخیر زمین هستند خواهیم بود. از جمله ویژگیهای مثبت دنیای بازی Diablo وجود شخصیتهایی با ویژگیهای خاص در آن است. شخصیتهایی که هرکدامشان پتانسیل تبدیل شدن به نقش اصلی یک سریال یا فیلم جداگانه را دارند و ترکیب آنها در یک خط داستانی دیوانهوار خواهد بود.
بازی Portal
سال ۲۰۱۱ شاهد فیلم کوتاهی با اقتباس از بازی Portal بودیم که توسط دن تراکتنبرگ (Dan Trachtenberg) ساخته و پخش شد. به نظر میرسد که دیگر زمان فیلمهای کوتاه با اقتباس از این بازی گذشته است و باید منتظر سریال اقتباسی پر و پیمان از آن باشیم. بیشک بازی Portal جزو افتخارات صنعت بازیهای ویدئویی به حساب میآید که برخلاف ظاهر سادهاش، یکی از بهترین روایتهای داستانی تاریخ این صنعت را ارائه میکند. اثری که توانست انقلابی فراموش نشدنی در گیم پلی آثار هم نسل خودش رقم بزند و بعد از گذشت یک دهه هنوز هم در نوع خود بینظیر است. بیشک تبدیل بازی Portal به یک سریال تلویزیونی، با توجه به پتانسیل بالای جهان آن (که با بازی Half-Life مشترک است)، گزینه ایدهآلی برای خلق یک فرنچایز بزرگ است.
بازی Red Dead Redemption
هرکدام از بازیهای استودیو راکستار میتوانند به یک فیلم و یا سریال بینظیر تبدیل شوند. راکستار همیشه در داستان سرایی آثارش حساسیت بالایی به خرج میدهد و بازی Red Dead Redemption هم بدون شک یکی از بهترین ساختههای این استودیو است. اثری که شما را به دنیای وسترن و غبار آلودی میبرد که در هر نقطه از آن، اتفاقی در حال به وقوع پیوستن است. تبدیل بازی Red Dead Redemption به یک سریال تلویزیونی، به طور حتم میتواند پروژه عظیم و جذابی باشد. به ویژه که چند سالی است خبری از فیلم و یا سریال باکیفیت در غرب وحشی نیست و مشخصا هالیوود ایده جدیدی برای بازگشت به جهان غرب وحشی و روایت یک داستان کلاسیک ندارد. بیشک بازی Red Dead Redemption پتانسیل بالایی برای این کار دارد و حتی برخی از بازیگران بزرگ هالیوود که با بازیهای ویدیویی آشنا هستند هم به پتانسیل فوق العاده این مجموعه برای تبدیل شدن به یک سریال اقتباسی موفق اشاره کردهاند. با توجه به اینکه راکستار نتوانست موفقیت مالی بازی GTA Online را در بخش آنلاین بازی Red Dead Redemption 2 تکرار کند، باید دید که آیا آنها به دنبال راههای دیگری برای کسب درآمد از این مجموعه خواهند بود یا خیر.
بازی Titanfall
بازی Titanfall ما را به دنیای رباتهای مبارز مدرن میبرد. جایی که ماشینهای نظامی غول پیکر یکی از اصلیترین ستونهای جنگی به حساب میآیند و سرنوشت جنگ را تعیین میکنند. جهان غنی و شخصیت پردازی فوق العاده رباتها و خلبانانشان در بازی Titanfall چندین پله جلوتر از دیگر عناوین اکشن اول شخص است و همین موضوع در کنار اکشن دیوانهوار این بازی باعث شده تا با وجود رها کردن این مجموعه توسط کمپانی EA، هنوز هم بازیکنان زیادی مشغول تجربه بخش تکنفره و آنلاین این عناوین باشند. شخصیتهای قابل درک و همینطور محیط خاص و منحصر به فرد این مجموعه، بازی Titanfall را در میان بهترین گزینهها برای تولید فیلم یا سریال اکشن تبدیل میکند.
بازی World of Warcraft
با وجود اینکه سال ۲۰۱۶ فیلمی با اقتباس از بازی World of Warcraft اکران شد و نتوانست آنطور که باید و شاید عمل کند، نباید این شکست را بهعنوان پایان راه اقتباسهای سینمایی World of Warcraft در نظر بگیریم. دنیای بازی World of Warcraft قدری بزرگ است که نمیتوان در یک فیلم دو ساعته خلاصهاش کرد. برای همین، ساخت سریال اقتباسی از روی این اثر میتواند گزینه مناسبتری باشد. سریالی که ما را به دنیای تخیلی و بینظیر World of Warcraft ببرد و در کمال آرامش به داستانهای فانتزی در گوشه و کنار جهان ازراث بپردازد. دنیایی که در آن شاهد قومیت و نژادهای مختلفی هستیم که هر کدامشان پیش زمینه داستانی جذابی برای روایت دارند.
بازی Yakuza
مشخص نیست که چرا تا به حال کسی به سراغ ساخت یک سریال تلویزیونی از روی بازی Yakuza نرفته. بازی Yakuza ما را به درون یک داستان خانوادگی میبرد که مملو از عناصر جنایی است. عناصری که با قرار گرفتن در کنار نام یاکوزا، جذابیت بسیار بیشتری برای انبوه طرفداران گروههای مافیایی ژاپنی پیدا میکنند. در دورهای که سریالهای شرقی توانستهاند به محبوبیت قابل توجهای برسند، به طور حتم یک سریال اقتباسی باکیفیت از بازی Yakuza هم میتواند به یک محصول موفق تبدیل شود. محصولی که در آن میتوان لحظات اکشن، معمایی، غمگین و شاد را درکنار هم تجربه کرد.
بازی Mirror's Edge
بازی Mirror's Edge و مخصوصا دنباله آن تقریبا یک پروژه شکست خورده محسوب میشوند، اما به نظر میرسد که این ایده از ابتدا برای دنیای فیلم و سریال بسیار مناسبتر بوده است. به عقیده بسیاری از بازیکنان، بازی Mirror's Edge باید در ابتدا به یک پروژه فیلم و یا سریالی تبدیل میشد تا نهایت پتانسیل داستان فیث (Faith) را مشاهده کنیم. سریال Mirror's Edge میتواند با کارگردانی درست سکانسهای پارکور بسیار جذاب و هیجان انگیز باشد. البته شاید دیگر برای روایت یک داستان هیجانی با تمرکز روی پارکور دیر شده باشد، اما یک سریال اقتباسی باکیفیت هرگز تاریخ مصرفش را از دست نخواهد داد.
در این مطلب سعی داشتیم به معرفی بازیهایی که باید سریالشان ساخته شوند بپردازیم. بازیهایی که برخی از آنها چند سالی است که به فراموشی سپرده شدهاند و برخی دیگر هم به تازگی دردسترس مخاطبین قرار گرفتهاند. نظر شما درباره عناوین مذکور چیست؟ آیا بازیهای دیگری هستند که مستحق ساخت اقتباس سینمایی یا تلویزیونی باشند؟
در این مطلب تمام وقایع داستانی رخ داده در جهان یکپارچه رمدی پیش از شروع داستان بازی Alan Wake 2 را شرح میدهیم. با لوکتو همراه باشید.
در این قسمت از رادیو لوکتو دو قسمت آخر سریال The Last of Us را بررسی کردیم و در پایان به جمع بندی فصل اول سریال پرداختیم.
در این قسمت رادیو لوکتو به تحلیل و بررسی اپیزود پنجم، ششم و هفتم پرداختهایم. با ما همراه باشید.
یک رسانه مدعی شده که منابع داخلی در سونی، ساخت بازی The Last of Us 3 را تایید کردهاند. برای خواندن جزییات بیشتر با لوکتو همراه باشید.
در این قسمت رادیو لوکتو به تحلیل و بررسی اپیزود سوم و چهارم پرداختهایم. با ما همراه باشید.