«من فکر نمیکنم که خدا در روز هفتم استراحت کرده باشد. من فکر میکنم او از مخلوقات خود لذت برد زیرا میدانست که یک روز، همه چیز نابود خواهد شد.»
راربرت فورد ستاره اصلی اپیزود هفتم از فصل دوم سریال Westworld بود و نقش مهمی در اتفاقات این قسمت و البته کل داستان سریال داشت. رابرت فورد دوست دارد تا خود را یک خدا بداند و در این قسمت، شیطان روی شانههای برنارد بود و او را کنترل میکرد. اگرچه در این قسمت سوالات زیادی درباره فورد، دلوس و میو پاسخ داده شدند، اما هنوز سوالات بسیار زیادی بدون پاسخ ماندهاند که نگاهی به این سوالات میاندازیم.
«دره در دوررس» کجاست؟
در «گهواره» (The Cradle) رابرت فورد به برنارد درباره هدف اصلی ساخت پارک تفریحی وست ورلد اطلاع میدهد. کمپانی دلوس به دنبال سرگرمکردن مشتریان خود نیست. کار آنها دستیابی به جاودانگی است و راه حل آنها، کپی کردن مغز انسان درون یک بدن نیمه ارگانیک مانند میزبانان است. به گفته برنارد، وست ورلد یک تالار آزمایش است، یک برنامه آزمایشی که در آن مهمانان متغیر هستند و میزبانان ابزار کنترل شرایط درون تالار. «هدف ما کدنویسی میزبانان نیست، ما در حال رمزگشایی مهمانان هستیم، درست است؟» این سوالی است که برنارد از فورد میپرسد.
فورد به برنارد میگوید: «انسانها به دنبال احیا هستند. آنها میخواهند تا ابد زنده بمانند. آنها نمیخواهند تو مانند آنها بشوی، بلکه میخواهند «تو» بشوند.» این قسمت از سریال WestWorld، پیچش فوقالعادهای را در مضمون سریال ایجاد کرد و پاسخی قاطع به سوالات در مورد وست ورلد بود. اگرچه شاید این پاسخ به تازگی به مخاطب ارائه شده است، اما دلورس از آن مطلع بوده است و قبل از کشتن شارلوت هیل، دانش خود را به اشتراک میگذارد.
شاید برای شما جالب باشد
- ۳۸ حقیقت از سریال How I Met Your Mother که احتمالا نمی دانید
- سریال Shadow and Bone - گریشا چیست؟
- تمام فیلم های DC که در آینده اکران خواهند شد
او میگوید: «اکنون شما میخواهید مانند ما بشوید. هدف پروژه کوچک شما همین است، اینطور نیست؟ اما من به تو قول میدهم، شانس شما برای نامیرا شدن، به همراه تمام روحهایی که در دره جمع کردهاید، آنجا خواهد مرد.» دلورس اشاره میکند که احتمالا مغزهای بیشتری توسط دلوس کپی شدهاند و در «دره در دوررس» جمعآوری شدهاند. در فصل اول، ویلیام در جستجوی هزارتو بود اما متوجه شد که این هزارتو برای میزبانان طراحی شده است. اکنون شرایط فرق کرده است. «دره در دوررس» برای انسانها است. اگر دریای نمایش داده شده در اپیزود اول، همان مکان «دره در دوررس» باشد، احتمالا اعمال دلورس موجب کشته شدن بسیاری از انسانها و میزبانان خواهد شد.
ویلیام چرا نمیمیرد؟
اد هریس، بازیگر نقش ویلیام (یا مرد سیاهپوش در فصل اول) 67 سال سن دارد و به نظر میرسد که ویلیام هم تا کنون ۶۷ بار در این سریال مورد اصابت گلوله قرار گرفته است! در این قسمت، ویلیام سالخورده از ناهیه شانه و بازو و پا تیر میخورد و سپس لاورنس به سینه او شلیک میکند. در حالی که اکثر آدمها با شلیک یک یا دو گلوله کشته میشوند، ویلیام همچنان زنده است. زنده ماندن از چنین وضعیتی بدون کمکهای پزشکی غیرممکن است و با توجه به اینکه اکنون میدانیم دلوس قصد دارد تا ذهن انسان را درون بدن میزبانان قرار دهد، این سوال مطرح میشود که آیا ویلیام انسان است؟
در طول سریال، ویلیام به دنبال یک «در» است. در این اپیزود، فورد برنارد را به خانه آرنولد میبرد و به «در» اشاره میکند. او میگوید: «برنارد، آنها وفاداری میخواهند. یک نسخه وفادار به اصل از خونخوارترین نژاد موجودات زنده. اما تو در میان دیگران متفاوت هستی. تو اصیل هستی. تو عادلتر هستی. شریفتر هستی. طبیعت تو تضمین میکند که انسانها تو را خواهند بلعید و تمام زیبایی وجود تو، آنچه که میتوانی باشی، ممکن است در تاریکی غرق شود، مگر اینکه در را باز کنیم.»
برای مفهوم «در» معانی متفاوتی را میتوان متصور شد. به نظر میرسد که برنارد و ویلیام مسیرهای متقاطع دارند. این دو تا کنون با هم صحبت نکردهاند اما همواره اشارههایی از برخورد غیرقابل اجتناب آنها دیده شده است. همچنین، شباهتهایی میان مکالمه فورد و برنارد با صحبتهای ویلیام به جیمز دلوس دیده میشود و هر دو در میان میزبانان متوقف شده صحبت کردند.
«در» ممکن است نقطه تقابل ویلیام و برنارد باشد و یا حتی عاملی باشد تا کلونهای برنارد که در ابتدای این اپیزود مشاهده میکنیم وارد جریان شوند.
آیا میو میمیرد؟
بعید است که شخصیت مهمی چون میو به این زودی بمیرد اما چگونه میتوان او را نجات داد؟ میو در این قسمت با دو ترس زندگی خود روبرو شد. او توانست ویلیام را شکست دهد و به آستانه مرگ بفرستد، اما سرخپوستان دختر او را دزدیدند و خود او نیز به شدت زخمی شد، هرچند که سایزمور در لحظه آخر او را نجات داد و به مسا برد.
اکنون وست ورلد قابل پیشبینی شده است. در ابتدای فصل دوم، میو از سایزمور مکان دخترش را میپرسد و او را مجبور به کمک میکند. سایزمور تلاش میکند تا او را قانع کند که رابطه میو با دخترش یک کد است و معنایی ندارد و کمی بعد به او خیانت میکند.
شش قسمت بعد، سایزمور و میو جای خود را عوض میکنند. اکنون سایزمور از میو نمیترسد و تنها کسی است که میتواند او را نجات دهد. اکنون سایزمور مجبور به نجات میو و کمک به او نیست، اما این کار را با میل خود انجام میدهد. او تنها کسی است که میتواند میو را مطمئن سازد که یک مادر است. شاید دلیل تغییر رفتار سایزمور این است که میو اولین فردی است که در وست ورلد با خلوص نیت از سایزمور تشکر میکند.
به نظر میرسد که در ادامه سریال، سایزمور و میو به قلمرو ملت اشباح میروند و رابطه میو و سایزمور بهتر میشود. میو در طول این سفر متوجه خواهد شد که سفر به اندازه مقصد مهم است و دوستان واقعی را در سفر میتوان شناخت. این شاید معمولیترین جنبه سریال Westworld باشد.
نظر شما درباره این قسمت از سریال Westworld چه بود؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
آرون پل ستاره سریال Breaking Bad به فصل سوم سریال Westworld پیوست. با لوکتو همراه باشید.
آیا سریال Westworld توانسته انتظارات طرفداران سختگیر خود را برآورده کند یا در گرداب پیچیدگی خود غرق شده است؟ با لوکتو همراه باشید.
فصل دوم سریال Westworld با پیچشهای داستانی متعدد به پایان رسید و سوالات بسیار زیادی را ایجاد کرد که برای پاسخ آنها، ظاهرا باید صبر کنیم. با لوکتو همراه باشید.