15 فیلم که تجربه بازی Red Dead Redemption 2 را ارتقا می بخشند

چندروزی از عرضه شدن عنوان محبوب و مورد انتظار استودیو راک استار، یعنی بازی Red Dead Redemption 2 می‌گذرد، عنوانی که با نقدهای مثبت و فروش چشم‌گیر، در همین چند روز گذشته به یکی از مهم‌ترین آثار صنعت بازی‌های ویدئویی تبدیل شده است. در این میان، برای آشنایی بیشتر با ژانر وسترن و درگیر شدن هرچه بیشتر با حال و هوای بازی، وب‌سایت گیم‌اسپات در مقاله‌ای به معرفی 15 فیلم در ژانر وسترن پرداخته است که در ادامه برداشتی آزاد از آن را خواهید خواند.

ژانر وسترن تاریخچه‌ای طولانی و غریب داشته است، از تبدیل شدن به یکی از پرطرفدارترین سبک‌‌های سینما در دهه 1960 گرفته تا کمتر شدن محبوبیت و از بین رفتن تمام شکوهش در دهه 1980 میلادی؛ با وجود این‌که نوع نگاه به غرب وحشی در میان هنرمندان متفاوت بوده است، اما این دوره تاریخی همیشه موفق شده تا توجه فیلم‌سازان مختلفی را از روزهای ابتدایی تولد سینما تا امروز از سراسر امریکا و حتی اروپا به خود جلب کند. این ژانر به کارگردان‌های اجازه می‌دهد تا استانداردهای فیلم سازی مختلفی را آزمایش کنند و حتی موضوعات مهم سیاسی و اجتماعی را به چالش بکشند. زانر وسترن همچنین استعداد غریبی در ترکیب شدن با دیگر سبک‌های سینمایی دارد؛ از وسترن‌های ترسناک گرفته تا وسترن‌های کمدی، با حمام‌های خون، صحنه‌های اکشن هیجان انگیز و حتی سفرهای معنوی و درونی قهرمان‌های داستان.

ژانر وسترن بدون شک باعث شهرت بسیاری از بازیگران و کارگردانان بزرگ جهان سینما شده است و هنوز هرساله آثار فاخری در این ژانر ساخته می‌شوند. تاثیرگذاری ژانر وسترن اما از سینما هم گذر کرده و به دنیای تلویزیون، کامیک بوک‌ها و بازی‌های ویدئویی هم رسیده است. زمانی که عنوان تحسین شده استودیو راک استار، بازی Red Dead Redemption در سال 2010 منتشر شد، بازخوردهای بسیار مثبتی را از سمت طرفدارن دریافت کرد و با نقدهایی کاملاً مثبت موفق شد فروشی حیرت آور داشته باشد. بازیRed Dead Redemption  عنوانی بود که بازیکن را در نسخه‌ای غنی و باورنکردنی از غرب وحشی و مکزیک رها می‌کرد، دنیایی که در زمینه‌های بسیاری از سینمای وسترن تاثیر پذیرفته بود. جایی که قهرمان باتجربه و جان سخت بازی، به شکل مستقیم از مرد بدون نام کلینت ایستوود الهام گرفته شده بود، خشونت و بی‌رحمی دنیای بدون شک از فیلم‌هایی مثل Tombstone و آثار سام پکینپا متاثر بود و مناظر و فضای کلی غرب وحشی بدون شک یادآور فیلم‌های کلاسیک جان فورد و جان وین بود.

اما بازی Red Dead Redemption 2 در نهایت برای پلی استیشن 4 و ایکس باکس وان منتشر شده و طرفداران قطعاً انتظار دنیایی با جزئیات بیشتر و غنی‌تر را دارند تا در آن به فعالیت مشغول شوند، با همه نوع آدمی درگیر شوند و به گشت و گذار در دنیای بی‌رحم و ترسناک غرب وحشی بپردازند. پس برای آشنا شدن هرچه بیشتر شما با داستان و حال و هوای یکی از بهترین بازی‌های نسل هشتم، که بدون شک الهام گرفته از آثار وسترن بزرگ است، به معرفی 15 فیلم وسترن که استخوان بندی ژانر وسترن را شکل می‌دهند می‌پردازیم.

سه‌گانه The Man With No Name

سال ساخت : 1964 – 1965 – 1967

کارگردان : سرجیو لئونه (Sergio Leone)

صنعت سینمای ایتالیا در طی دهه‌های متوالی، به علت ارائه برداشت منحصر به فردش از ژانرهای موفق و پرطرفدار امریکایی، از ژانر وحشت و علمی تخیلی گرفته تا فیلم‌های جنایی، شهرت داشت. در این میان سه‌گانه کلاسیک وسترن سرجیو لئونه، که شامل سه فیلم به خاطر یک مشت دلار (A Fistful of Dollars)، به خاطر چند دلار بیشتر (For a Few Dollars More) و خوب، بد، زشت (The Good, the Bad and the Ugly) می‌شد، آغاز کننده موج سینمای وسترن‌ اسپاگتی بودند که تا در طول دهه‌های 60 و 70 میلادی ادامه یافت. این سری از فیلم‌ها همچنین کلینت اسیتوود (Clint Eastwood)، که بعدها به کارگردانی چند اثر در ژانر وسترن پرداخت را هم به ستاره‌ای مشهور در سینما بدل کردند.

سه گانه دلار لئونه، با شخصیت جایزه‌بگیر و بی‌نام کلینت ایستوود که غرب وحشی بی‌رحم و بی قانون را با به زبان آوردن کم‌ترین تعداد کلمات و شلیک کردن بیشترین تعداد گلوله‌ها زیرپا می‌گذاشت، ژانر وسترن را تا ساده‌ترین عناصر ممکن پایین کشیدند. هر سه فیلم لئونه، با خشونت بسیار زیاد، طنز تاریک و تلخ، کارگردانی قابل تشخیص لیونه و البته موسیقی نمادین و نوآورانه انیو موریکونه (Ennio Morricone)، امضا شده‌اند.

فیلم Django

سال ساخت: 1966

کارگردان: سرجیو کوربوچی (Sergio Corbucci)

اگر مرد بدون نام کلینت ایستوود معروف‌ترین قهرمان تمام فیلم‌های وسترن اسپاگتی باشد، پس جنگو (Django) به راحتی در جایگاه دوم قرار می‌گیرد. برخلاف شخصیت فراموش نشدنی خلق شده توسط ایستوود و لئونه، بازیگران مختلف بسیاری در فیلم‌های متفاوتی نقش جنگو را ایفا کرده‌اند و حتی امروزه هم فیلم‌هایی براساس شخصیت جنگو ساخته می‌شوند. اما در این میان، مردی که همیشه در کنار نام جنگو ایستاده است، بازیگر بزرگ ایتالیایی، فرانکو نیرو (franco Nero) است. کسی که ایفای نقش جنگو در فیلم کلاسیک سرجیو کوربوچی را برعهده داشت.

جنگو یکی از سربازهای سابق جنگ داخلی امریکاست که بعد از گذشت چند سال از جنگ و به نحوی غافلگیر کننده، درگیر نزاع‌های نزادی بزرگ میان سربازان امریکایی و یاغی‌های مکزیکی می‌شود. جنگو فیلمی منحصر به فرد و هیجان انگیز با طعنه‌های سیاسی بسیار است. این فیلم در زمان عرضه، به علت نمایش دادن سطح جدیدی از خشونت و صحنه‌های شکنجه با مخالفت‌های بسیاری در سراسر جهان رو‌به‌رو شد، اما امروزه به عنوان یک اثر حقیقی کالت کلاسیک شناخته می‌شود.

فیلم The Great Silence

سال ساخت: 1968

کارگردان: سرجیو کوربوچی

کوربوچی بیشتر از هرچیزی به علت ساخت فیلم جنگو به شهرت رسید،  او اما با فیلم سکوت بزرگ موفق شد تا یکی از بهترین آثار وسترن اسپاگتی تاریخ را به سینما معرفی کند. در میان کوه‌های پوشیده شده از برف در ایالت یوتا (Utah) فیلم بازیگر بزرگ فرانسوی ژان لوییس ترینتینانت (Jean-Louis Trintignant) را در نقش هفت‌تیر کشی لال قرار می‌دهد که مناطق مرزی را برای پیدا کردن و شکار کسانی که از نظرش اعمالی شیطانی انجام می‌دهد، می‌پیماید. هدف اصلی قهرمان داستان فردی به نام لوکو (Loco) است،‌ قاتلی ترسناک و بی‌رحم که بازیگر محبوب فیلم‌های کالت، کلاوس کینسکی (Klaus Kinski) نقش او را ایفا می‌کند.

سکوت بزرگ را می‌توان بدبینانه‌ترین فیلم سینمای وسترن در رابطه با خودخواهی و خودمحوری دانست. تصویر برداری و مناظر چشم‌نواز فیلم در کنار و ایفای نقش حیرت انگیز بازیگران، فیلم را به یکی از دیدنی‌ترین آثار وسترن تبدیل می‌کند، مخصوصاً که فیلم در سال جاری با کیفیت بهینه شده و در قالب دیسک بلوری عرضه شده است.

فیلم The Wild Bunch

سال ساخت: 1969

کاگردان: سام پکینپا (Sam Peckinpah)

دهه 60 میلادی را می‌توان نقطه‌ عطفی در سینمای امریکا در نظر گرفت، زمانی که به تصویر کشیدن خشونت و صحنه‌های جنسی در فیلم‌های استودیویی افزایش پیدا کرد و مخاطب جوان و هیجان زده را به سینماها کشاند و در مقابل باعث مخالفت‌های بسیار شدید  مخاطبان قدیمی‌تر و منتقدهای کارکشته سینما شد. فیلم این گروه خشن (The Wild Bunch) اثر کارگردان بزرگ، سم پکینپا در این زمان فیلم مهم و جریان ساز بود که باعث خداحافظی با جریان گذشته وسترن در سینما شد.

گروهی بازمانده از یاغی‌ها در حالی که توسط یکی از دوستان قدیمی‌شان که حالا تبدیل به مرد قانون شده تعقیب می‌شوند، به آخر خط رسیده‌اند و راه فراری ندارند. در چنین شرایطی این گروه ماموریتی خطرناک از جانب یک ژنرال فاسد مکزیکی را قبول می‌کنند. فیلم این گروه خشن، بیشتر از هرچیز به علت صحنه پایانی باورنکردنی خونین و خشنی که با تکنیک اسلوموشن به نمایش درمی‌آید شناخت شده است، اما کل فیلم به مثابه یک شاهکار تمام عیار است که از قضای روزگار به شدت خشن و تاثیر گذار است.

فیلم Once Upon A Time In The West

سال ساخت: 1968

کارگردان: سرجیو لئونه

درحالی که سه‌گانه دلار معروف‌ترین و شناخته شده‌ترین آثار وسترن سرجیو لئونه هستند، فیلم روزی روزگاری در غرب را می‌توان شاهکار حقیقی او دانست. لئونه قصد داشت تا پس از سه‌گانه دلار از ژانر وسترن کنار بکشد، اما پیشنهادی از سوی استودیو پارامونت (Paramount) و همچنین شانسی برای کارکردن در کنار یکی از بزرگترین بازیگران سینما یعنی هنری فوندا (Henry Fonda) او را قانع کرد تا فیلم دیگری بسازد.

فوندا با ایفای نقش یک قاتل بی‌رحم برخلاف قوانین و رسم ژانر ظاهر می‌شود و فیلم داستانش را حول محور نزاعی بر سر یک قطعه زمین و ساخت و ساز راه‌آهن در آن روایت می‌کند. فیلم روزی روزگاری در غرب گاهی کند پیش می‌رود اما در نهایت اثری جذب با شخصیت‌هایی دو پهلو و خاکستری و لحنی تلخ و بدبینانه است. لحنی و حال و هوایی که درست در نقطه مقابل لحن ساده و کارتونی سه‌گانه دلار قرار می‌گیرد.

فیلم McCabe And Mrs. Miller

سال ساخت: 1971

کارگردان: رابرت آلتمن (Robert Altman)

رابرت آلتمن در طول دوران طولانی فعالیتش، ژانرهای بسیاری را امتحان کرده است، از سریال M*A*S*H* در ژانر کمدی جنگ گرفته تا فیلم The Player که هجویه‌ای بر هالیوود است و حتی فیلم Gosford Park در ژانر جنایی که ماجرای یک قتل مرموز را دنبال می‌کند. اما فیلم‌ها این کارگردان با توجه ویژه او به شخصیت‌ها در مقابل داستان و اصراری بر انجام همه کارها به راه و روش مخصوص به خودش، مشخص می‌شوند. فیلم مک‌ کیب و خانم میلر اثر بی‌نظیر وسترن رابرت آلتمن است که داستان قماربازی به نام جان مک کیب (John McCabe) با بازی وارن بیتی (Warren Beatty) را روایت می‌کند. فردی به کمک زنی معتاد و مسافر به نام کانستنس میلر (Constance Miller) با بازی جولی کریستی (Julie Christie) سالنی را در شهر کوچکی احداث می‌کند.

فیلم مک کیب و خانم میلر اثری غریب با ساختاری برهم ریخته، تدوینی بی‌نظم و طراحی صدایی دلسرد کننده اما فیلمی در نهایت درگیر کننده و گیراست. تصویر برداری حیرت‌انگیز، اتمسفر و فضای گیرا و هیپنوتیزم کننده و تلاش بی‌وقفه فیلم برای رد کردن قوانین حاکم بر سینمایی وسترن و عدم تبعیت از آن‌ها،‌ فیلم مک کیب و خانم میلر را به یکی از مهم‌ترین و بهترین آثار وسترن در دهه 70 میلادی تبدیل می‌کند.

فیلم High Plains Drifter

سال ساخت: 1973

کارگردان: کلینت ایستوود

کلینت ایستوود تا سال 1973 تبدیل به یک کارگردان شده بود، او پس از اثر اولش یعنی فیلم Play Misty for Me،‌ دومین فیلمش را در ژانر وسترن ساخت. فیلم غریبه دشت‌های بالا فیلمی ناهماهنگ با جریان است که بیشتر از آثار کارگردانان امریکایی مثل جان فورد (John Ford) و هاوارد هاوکس (Howard Hawks)، از آثار سرجیو لئونه تاثیر پذیرفته و الهام گرفته شده است. ایستوود در این فیلم بازهم در نقش غریبه‌ای بی‌نام و نشان ظاهر می‌شود که به خدمت گرفته شده تا از مردم یک شهر کوچک در مقابل آدم بدهای فیلم مراقبت کند. اما در حالی که مواد اولیه کاملاً با ژنر وسترن منطبق هستند، فیلم چنین نیست. لحن غریب و ترسناک و فضای کلی فیلم بیشتر از اینکه حال و هوایی وسترن داشته باشند،‌ شبیه به اثری ماوراطبیعه در ژانر وحشت هستند. فیلم همچنین با المان‌های جذابی از پانر سوررئال همراه می‌شود. ممکن است که فیلم غریبه دشت‌های بالا به اندازه دیگر آثار وسترن ایستوود معروف و شناخته شده نباشد، اما قطعاً بهترین آن‌هاست.

فیلم Unforgiven

سال ساخت: 1992

کارگردان: کلینت ایستوود

فیلم نامه فیلم نابخشوده ،‌توسط نویسنده فیلم Blade Runner یعنی دیوید وب پیپلز (David Webb Peoples) در اوایل دهه 80 میلادی نوشته شد و کارگردانی و ایفای نقش اول آن به ستاره بی‌مثال آن روزهای ژانر وسترن یعنی کلینت ایستوود سپرده شد. اما ایستوود که می‌دانست برای ایفای نقش قاتل بازنشسته فیلم یعنی ویلیام مونی (William Munny) کمی جوان است، ساخت فیلم را حدود یک دهه عقب انداخت تا پا به دهه 60 سالگی عمرش بگذارد و به اندازه کافی برای ایفای نقش در فیلم و کارگردانی آن پیر شده باشد. نتیجه این تاخیر اثری کلاسیک در ژانر وسترن است، که تفکری تلخ و تاریک بر خشونت و رستگاری را ارائه می‌کند. بازیگران بی‌نظیر فیلم جین هکمن (Gene Hackman)، مورگان فریمن (Morgan Freeman) و ریچارد هریس (Richard Harris) را شامل می‌شوند و فیلم، در نهایت موفق شد تا برنده جایزه اسکار شود. فیلم نابخشوده به عنوان یکی از بهترین آثار وسترنی که تا به حال ساخته شده شناخته می‌شود که در حین حفظ عناصری که طرفداران را راضی می‌کند، کلیشه‌ها و تکرارهای همیشگی ژانر را کنار زده و از میان می‌برد.

فیلم Tombstone

سال ساخت: 1993

کارگردان: جورج پی. کوزماتوس (George P. Cosmatos)

سال 1993 را می‌توان سال وایات ارپ (Wyatt Earp) هم نام گذاری کرد، در این سال دو فیلم سینمایی بر اساس زنگینامه مردقانون معروف و افسانه‌ای غرب وحشی ساخته شد. فیلم Wyatt Earp به کارگردانی کوین کاستنر (Kevin Costner) اثری خوش‌ساخت و سنتی در ژانر وسترن است، اما در نقطه مقابل فیلم Tombstone رویکردی سرگرم کننده‌تر دارد.

فیلم Tombstone در واقع مشکلات بسیاری در زمان ساخت پشت سر گذاشت، چرا که جورج کوزماتوس در میانه راه ساخت فیلم جایگزین کارگردان اصلی یعنی کوین جار (Kevin Jarre) شد، اما این موضوعی نیست که بتوان آن را با تماشا کردن فیلم حدس زد. فیلم Tombstone اثری هیجان انگیز و اکشن است که داستانش را با سرعت بسیار زیادی جلو می‌برد. جایی که کرت راسل (Kurt Russell) به زیبایی هرچه تمام‌تر در نقش وایات ارپ ظاهر شده و به وسیله بازیگرانی فوق‌العاده در نقش‌‌های مکمل همراهی می‌شود. از ول کیلمر (Val Kilmer) که در نقش داک هالیدی (Doc Holliday) ظاهر شده و گاهی صحنه را از راسل می‌رباید گرفته، تا سم الیوت (Sam Elliott)،‌ بیل پکستون (Bill Paxton) و مایکل بین (Michael Biehn).

فیلم Dead Man

سال ساخت: 1995

کارگردان: جیم جارموش (Jim Jarmusch)

جیم جارموش شهرتش را مدیون کمدی‌های تلخ و مستقلی ست که در دهه 80 ساخت، اما او در سال 1995 موفق شد تا اولین فیلمش را در ژانر وسترن خلق کند. قطعاً فیلم مرد مرده،‌ همان اثر غریب و منحصر به فردی است که از کارگردانی مثل جارموش انتظار دارید. برای شروع کافی است بدانید که فیلم کاملاً به طور سیاه و سفید تصویر برداری شده، درست است که بسیاری از فیلم‌های ابتدایی ژانر وسترن به صورت سیاه و سفید ساخته شده بودند، اما چنین رویکردی برای یک فیلم مدرن کمی عجیب به نظر می‌رسید. در فیلم Dead Man جانی دپ (Johnny Depp) جوان، در نقش ویلیام بلیک (William Blake) ظاهر شده است،‌ مردی شهرنشین که پس از تجربه تلخ مرگ پدر و مادرش و یک رابطه عاشقانه نافرجام، به سمت غرب وحشی راهی می‌شود. این تصمیم سفری عجیب و پیچیده را آغاز می‌کند، سفری که بلیک درآن تنها نیست و سرخ‌پوستی به نام هیچ‌کس او را همراهی می‌کند.
دپ در بیشتر مدت زمان فیلم نقش مردی را ایفا می‌کند که براثر اصابت گلوله در حال مرگ است و جارموش از این فرصت برای خلق اثری عجیب با لحظات تلخ، دلچسب و تاثیرگذار در مورد فانی بودن انسان، تکنولوژی و قبول کردن رخدادهای تلخ گذشته استفاده می‌کند. فیلم همچنین شامل تک‌نوازی گیتار از نیل یانگ (Neil Young) است که در یک برداشت کامل ضبط شده است، یانگ این قطعه را در زمان تماشای فیم نواخت.

فیلم The Assassination Of Jesse James By The Coward Robert Ford

سال ساخت: 2006

کارگردان: اندرو دومنیک (Andrew Dominik)

یکی از بهترین آثار وسترن قرن 21، این فیلم اقتباسی از رمانی با همین نام است که در سال 1983 منتشر شد، برد پیت (Brad Pitt) در نقش یاغی افسانه‌ای جسی جیمز (Jesse James) ظاهر شده و کیسی افلک (Casey Affleck) ایفای نقش دوست و همراه جیمز، رابرت فورد (Robert Ford) را برعهده دارد. فیلم قتل جسی جیمز توسط رابرت فورد بزدل در زمینه فروش شکست خورد و این درحالی بود که فیلم مشکلات بسیاری را در زمان ساخت پشت سر گذاشت، کارگردان اثر اندرو دومنیک قصد داشت تا فیلم عمیق در زمینه تفکر در شهرت و افسانه‌ها بسازد، در حالی که استودیو سازنده فیلم، انتظار اثری اکشن و هیجان انگیز در ژانر وسترن را داشت، اثری با سرعت روایت بالا و اکشن‌های نفس‌گیر. اما نتیجه کار بی‌شک آن چیزی است که دومنیک قصد ساختش را داشت، او موفق شد اثری جذاب با اتمسفری گیرا در رابطه با داستانی معروف خلق کند که تا مدت‌ها در ذهنتان باقی خواهد ماند.

فیلم True Grit

سال ساخت: 2010

کارگردان: جوئل و اتان کوئن (Joel & Ethan Coen)

 تلاش قبلی برادران کوئن برای بازسازی یک فیلم کلاسیک، فیلم قاتلین پیرزن (فیلم Ladykillers) در سال 2003، به یکی از بدترین آثار این دو فیلم‌ساز بدل شد، بنابراین ساخت اقتباسی دیگر از یکی از فیلم‌های مشهور جان وین، طرفداران و مخاطبان این دو کارگردان را کمی نگران کرد، اما نتیجه ثابت کرد که هیچ دلیلی برای نگرانی وجود نداشته است. جف بریجز (Jeff Bridges) ایفای نقش روستر کوگبرن ("Rooster" Cogburn) یک مامور قانون دائم الخمر و شلخته را برعهده دارد که توسط دختری 14 ساله با بازی هیلی استاینفلد (Hailee Steinfeld)، استخدام شده تا یاغی بزرگی که پدرش را به قتل رسانده، پیدا کند.

کوئن‌ها در فیلم شهامت واقعی، موفق می‌شوند تا کمدی خاص و منحصر به فردشان را به شکلی حیرت انگیز و رضایت بخش با عناصر اصلی ژانر وسترن پیوند دهند. این فیلم بی‌شک یکی از دوست‌داشتنی‌ترین فیلم‌های برادران کوئن است که از قضا، تبدیل به موفق‌ترین اثر آن‌ها در باکس آفیس هم شده‌ است، فیلم شهامت واقعی با فروش 252 میلیون دلاری در جهان، رکوردی منحصر به فرد برای فغیلمی در ژانر وسترن در سال 2010 به‌ جا گذاشت.

فیلم Django Unchained

سال ساخت: 2012

کارگردان: کوئنتین تارنتینو (Quentin Tarantino)

کوئنتین تارنتینو برای ساخت اولین اثرش در ژانر وسترن، نام قهرمان افسانه‌ای وسترن‌های اسپاگتی، جنگو را به عاریه گرفت، تا درست همانند فیلم جنگو از سرجیو کوربوچی، عناصر ژانر وسترن را در راستای اشاره کردن به مسائل مهم سیاسی و نژادی در جامعه مورد استفاده قرار دهد. جیمی فاکس (Jamie Foxx) در نقش یک برده ظاهر می‌شود که در ازای کمک کردن به یک جایزه‌بگیر‌ با بازی کریستوف والتز (Christoph Waltz) آزادی‌اش را به دست می‌آورد. جنگو در مسیر یافتن دو قاتل به جایزه‌بگیر کمک می‌کند اما ماموریت این دو به زودی به جست و جویی برای یافتن همسر جنگو تبدیل می‌شود، که توسط یکی از برده‌داران و مالکان ظالم با بازی لئوناردو دیکاپرو (Leonardo DiCaprio) به بردگی گرفته شده است.

همانطور که از تارنتینو انتظار دارید، فیلم جنگوی زنجیرگسسته اثری است که برای تمامی ذائقه‌ها ساخته شده، اما برای کسانی که کمی عمیق‌تر فکر می‌کنند، فیلمی به شدت سرگرم کننده و جذاب است، چرا که اثر به طور مداوم از میان مسائل جدی اجتماعی و وقایع مهم تاریخی، به راه انداختن یک حمام خون می‌رسد و باز به نقطه اول بازمی‌گردد. این فیلم همچنین یکی از بهترین اجراهای بازیگران در میان فیلم‌های تارنتینو را شامل می‌شود، به طور خاص نقش‌آفرینی بی‌قرار و پرجنب و جوش جیمی فاکس در نقش جنگوی مصمم و خشن و همچنین برده‌دار باوقار اما خشن و بی‌رحم دیکاپریو که به بهترین شکل ممکن اجرا می‌شوند.

فیلم The Revenant

سال تولید: 2015

کارگردان: الحاندرو گونزالز ایناریتو (Alejandro González Iñárritu)

فرایند ساخت فیلم وسترن و بقایی که جایزه اسکار را برای الحاندرو ایناریتو به ارمغان آورد، با مشکلات بزرگی پیوند خورده بود، از کم‌آمدن بودجه فیلم تا بازیگران و عواملی که در میانه راه ساخت کنار کشیدند، و وقتی به تماشای فیلم بنشینید، بی‌شک متوجه خواهید شد که چرا چنین مشکلاتی پیش آمده است. تعداد بسیار کمی از فیلم‌ها هستند که با شجاعت تمام به نشان دادن چنین محیط بی‌رحم و دهشتناکی دست بزنند و شخصیت‌هایشان را در چنین شرایط سخت و طاقت فرسایی قرار دهند. فیلم بازگشته داستان سفر وحشتناک و کشنده هیو گلس (Hugh Glass) یکی از پیاده‌نظام‌ها و شکارچی‌های ارتش را به تصویر می‌کشد که مسافت غیرقابل تصور 200 مایلی را در سرزمینی وحشی و یخ زده می‌پیماید تا از مردی که او و پسرش را رها کرد تا کشته شوند، انتقام بگیرد. لئوناردو دیکاپریو موفق شد تا با ایفای نقش هیو گلس در نهایت جایزه اسکار را به دست بیاورد، آن هم برای فیلمی دهشتناک با تجربه‌‌ای هیجان انگیز که فقط در مدیوم سینما قابل عرضه است.

فیلم The Hateful Eight

سال تولید: 2015

کارگردان: کوئنتین تارنتینو

دومین اثر وسترن تارنتینو فیلمی کاملاً متفاوت از جنگو است، و در بسیاری از جهات یادآور فیلم کلاسیک و اولین اثر او یعنی فیلم Reservoir Dogs است. اکثر داستان فیلم هشت نفرت انگیز در یک شب رخ می‌دهد و 8 غریبه را در یک استراحتگاه بین راهی طی طوفانی سهمگین در مقابل هم قرار می‌‌دهد. با رسیدن این هشت نفر همه چیز حال و هوای معلق و متشنجی به خودش می‌گیرد، آدم‌های زنده به جسد بدل می‌شوند و بدبینی تمام فضای فیلم را در برمی‌گیرد. درست همانند دیگر آثار تارنتینو فیلم هشت نفرت انگیز هم اثری طولانی و پردیالوگ است، اما دیالوگ‌ها مثل همیشه طعنه‌آمیز و هوشمندانه هستند. بازیگران شگفت انگیز فیلم که شامل انتخاب‌های همیشگی تارنتینو یعنی کرت راسل،‌ ساموئل ال. جکسون (Samuel L. Jackson)، تیم راث (Tim Roth) و مایکل مدسن (Michael Madsen) می‌شوند، در نهایت فیم را به اثری شگفت‌آور تبدیل می‌کنند.

نظر شما درباره این فیلم‌ها و بازی Red Dead Redemption 2 چیست؟