توجه: این مطلب حاوی اسپویلر است.
شاید بتوان گفت فیلم Spider-Man: No Way Home بیشترین ضربه را از اطلاعات فاش شده و لو رفته قبل از اکران خورده باشد. فیلم Spider-Man: No Way Home، سرشار از لحظاتی است که اگر سورپرایز باقی میماندند، میتوانستند تا حد زیادی آن را به اثری سرگرمکنندهتر تبدیل کنند اما تقریبا هیچ لحظهای غیر قابل پیشبینی در فیلم باقی نمانده است و سکانسهای کلیشهای مبارزات فیلم نیز دست به دست هم دادهاند تا بدون شک، با بدترین فیلم مرد عنکبوتی و یکی از بدترین آثار دنیای سینمایی مارول مواجه باشیم.
فیلم Spider-Man: No Way Home، دقیقا همانجایی آغاز میشود که فیلم Spider-Man: Far From Home به پایان رسیده بود. اکنون هویت پیتر پارکر – با بازی تام هالند (Tom Holland) - لو رفته است و اذهان عمومی، به دو دسته طرفدار و مخالف مرد عنکبوتی تقسیم شدهاند. اکنون پیتر باید با عواقب چنین اتفاقی مواجه شود و به زندگی جدید خود سر و سامانی دهد.
پرداختن به عواقب فیلم Spider-Man: Far From Home و اتفاقاتی که در دیگر آثار دنیای سینمایی مارول رخ دادهاند، میتوانست سوژه خوبی برای فیلم Spider-Man: No Way Home باشد و در ابتدا نیز به نظر میرسد که فیلم Spider-Man: No Way Home قرار است همین مسیر را طی کند. اما تنها کمی بعد از آغاز فیلم، درگیریهای پیتر پارکر که به تروریسم و قتل متهم شده است و با نیروهای سازمان امنیتی آمریکا سر و کله میزند، به پذیرفتهشدن در دانشگاه تقلیل پیدا میکند و فیلم Spider-Man: No Way Home، خیلی سریع، لحن جدی خود را که از پایان فیلم Spider-Man: Far From Home به ارث برده بود دور میریزد. اتفاقی که منجر به در جریان افتادن خط داستانی محوری فیلم Spider-Man: No Way Home میشود، آنقدر احمقانه و کودکانه است که در وهله اول، به نظر میرسد که با یکی از شوخیهای متعدد فیلم مواجه هستیم که در اجرا با شکست مواجه شده است. در طول 148 دقیقه فیلم Spider-Man: No Way Home، پیتر پارکر، آنقدر تصمیمات احمقانه میگیرد که حتی میتوان او را آنتاگونیست اصلی و تهدید بزرگی برای کل هستی دانست. کریس مککنا (Chris McKenna) و اریک سامرز (Eric Sommers)، نویسندگان فیلم، تلاش کردهاند تا پیتر پارکر را پسر نوجوان سادهلوحی نشان دهند که مانند هر انسانی جائزالخطا است اما در پرداخت این کاراکتر، موفق نبودهاند، زیرا پیتر پارکر، نوجوان سادهلوح قدرتمند یکدنده احمقی است که جان همه را با حماقت خود به خطر میاندازد و به شکل عجیبی نیز دکتر استرنج – با بازی بندیکت کامبربچ (Benedict Cumberbatch)، او را متوقف نمیکند. فیلم Spider-Man: No Way Home از جمله مواردی است که قهرمان داستان، به جای اینکه فردی ملموس و قابل درک باشد که مخاطب قرار است اشتباهات او را بپذیرد و ببخشد، تبدیل به فردی شده است که حماقتها و ناکارآمدیاش هیچ جایی برای همذاتپنداری نزد مخاطب باقی نمیگذارد.
علاوه بر این، مککنا و سامرز در بسیاری از لحظات فیلم، دست به دامن دئوس ایکس مکینا شدهاند تا داستان آشفته خود را جمع و جور کنند. فیلمنامه Spider-Man: No Way Home پر از لحظات و اتفاقات احمقانه و چاله و چولههای فراوانی است که جان واتس (Jon Watts)، کارگردان فیلم قصد داشته تا با سکانسهای اکشن و نوستالژی، روی آنها سرپوش بگذارد، اما فیلمنامه Spider-Man: No Way Home آنقدر ضعیف است که چشمپوشی از آن ممکن است و تماشای فیلم را یکتنه به تجربهای خستهکننده کرده است که در بسیاری از لحظات، مخاطب را نیز سرخورده و در پایان، ناامید بدرقه میکند. نه تنها اساس داستان، ایده پاک کردن ذهن اهالی کره زمین برای راه پیدا کردن ام جی و ند به دانشگاه MIT – کودکانه و در بهترین حالت، خندهدار است، بلکه بسیاری از اتفاقات فیلم، مانند سپردهشدن دخمهای خطرناک به سه کودک توسط بزرگترین جادوگر دنیا، یا تبدیل شدن یکباره ند به یک جادوگر یا دقیقا احضار دو پیتر پارکر بهخصوص، اصلا توجیهی ندارند که بتوان درباره منطقی یا غیرمنطقی بودن آنها اظهار نظر کرد. پایان بندی فیلم نیز نه تنها قانعکننده نیست، بلکه مخاطب را از اینکه دو ساعت و ۱۸ دقیقه از زمان خود را صرف فیلم کرده است، پشیمان میکند. فیلم Spider-Man: No Way Home، از جمله مواردی است که فیلمنامه، به تنهایی، زحمات دیگر عوامل فیلم را به باد داده است. این فیلم حتی اتفاقات دیگر آثار دنیای سینمایی مارول را نیز تقریبا نادیده میگیرد و اگرچه تلاش سازندگان برای تبدیل کردن به فیلم به اثری مجزا و مستقل قابل تقدیر است، اما باعث میشود تا دنیای سینمایی مارول، به عنوان یک اثر مجموعهای یکنواخت، دچار عدم انسجام شود.
استفاده از دو مجموعه فیلم مرد عنکبوتی دیگر در فیلم Spider-Man: No Way Home، باعث میشود تا مخاطب (البته مخاطبی که فیلمهای مرد عنکبوتی قبلی را دیده باشد و با توبی مگوایر و اندرو گارفیلد به عنوان مرد عنکبوتی آشنا باشد)، ناخودآگاه، این سه مجموعه را با هم مقایسه کند. نویسندگان تلاش کردهاند تا نشان دهند، هر سه پیتر پارکر، به دلیل مواجهه با تراژدی، به انسانهای دیگری تبدیل شدهاند، اما مسئله اینجاست که در فیلمهای مرد عنکبوتی توبی مگوایر و اندرو گارفیلد، تراژدی ناشی از خطرات ابرقهرمان بودن و فعالیتهای پیتر پارکر علیه ابرشرورها است و عواقب کارهای آنها، بخشی غیر قابل چشمپوشی از کار آنها هستند. آن دو پیتر پارکر، هر چقدر هم که تلاش کنند، باز هم به ناچار مجبورند بخشهای مهمی از زندگی خود را فدا کنند و حتی نزدیکان خود را نیز از دست بدهند. اما در مورد پیتر پارکر تام هالند در فیلم Spider-Man: No Way Home، عواقبی که پیتر پارکر با آنها مواجه میشود، ناشی از حماقتهای غیر قابل باوری است که از او سر میزنند. حماقت پیتر پارکر آنچنان عظیم و غیر قابل چشم پوشی است که باعث میشود پیتر پارکری که تام هالند نقشش را بازی کرده است، در مقابل توبی مگوایر و اندرو گارفیلد، یک قهرمان تقلبی پوشالی جلوه کند. حتی فداکاری آخر پیتر پارکر نیز نمیتواند سرپوشی روی این شخصیتپردازی ضعیف و داستان بی اساس باشد.
شاید برای شما جالب باشد
- بهترین فیلمهای جدید که در دی ۱۴۰۰ میتوانید دانلود کنید
- نقد سریال The Witcher - فصل دوم
- آموزش مهمترین دریبلهای بازی فیفا ۲۲
فیلم Spider-Man: No Way Home، مانند دیگر فیلمهای کامیکبوکی اخیر، سرشار از ارجاعات و ایستراگهای مختلف به عنوان فن سرویس و تحریک حس نوستالژی مخاطب برای گول زدن او است. در فیلم Spider-Man: No Way Home، تحریک حس نوستالژی به مرحله جدیدی میرسد. این فیلم با استفاده از کاراکترهای فیلمهای قبلی Spider-Man که همگی توسط کمپانی سونی ساخته شدهاند، نوستالژی را به ضلع اصلی داستانش تبدیل میکند، آن هم در حالی که اساس استفاده از دنیاهای چندگانه به عنوان نیروی محرکه خط داستانی، این فرصت را به سازندگان فیلم داده است تا از مسیرهای جدید و غیرمنتظری بیشماری بهره ببرند. هر چند که دیدن دوباره ستارههای فیلمهای قبلی Spider-Man، مخصوصا توبی مگوایر (Toby Maguire)، آلفرد مولینا (Alfred Molina) و ویلم دافو (Willem Dafoe)، لذتبخش است، اما دلیل حضور آنها در فیلم دلیلی فراتر از تحریک حس نوستالژی طرفداران قدیمی مرد عنکبوتی، مخصوصا نسلی که با تماشای فیلمهای Spider-Man به کارگردانی سم ریمی (Sam Raimi) بزرگ شدهاند، ندارد. ناگفته نماند که اگر فردی فیلمهای سم ریمی یا دو فیلم Amazing Spider-Man با بازی اندرو گارفیلد (Andrew Garfield) در نقش پیتر پارکر را ندیده باشد، بعید است که اهمیت حضور کاراکترهای این فیلمها را نیز متوجه شود. البته تا زمانی که مخاطب امروزی، نوستالژی را میبلعد، محصولات صنعت سرگرمی از آن برای جذب مخاطب استفاده خواهند کرد. اکنون بیشتر از همیشه واضح است که چرا مارتین اسکورسیزی (Martin Scorsese)، فیلمهای دنیای سینمایی مارول را با پارکهای تفریحی مقایسه کرده بود.
فیلم Spider-Man: No Way Home حتی از نظر سکانسهای اکشن نیز فیلم خاص و چندان موفقی نیست که در ابتدا به نظر میرسد جان واتس خواسته تا از کلیشههای سکانسهای اکشن فیلمهای مرد عنکبوتی بهره ببرد، اما اکنون، پس از گذشت تقریبا ۱۹ سال، این کلیشهها، جذابیت خود را از دست دادهاند. سکانسهای اکشن فیلم Spider-Man: No Way Home، عمدتا، سکانسهای پر از انفجار و خرابی، شامل مبارزه مرد عنکبوتی با ابرشرورانی فوققدرتمند و مجهز به قدرتهای فرابشری است که چندان ظرفیتی برای مبارزه تن به تن ندارند و مانند باس فایتهای یک بازی ویدیویی به نظر میرسند که برای شکستدادن، باید معمای کوچکی را حل کرد. تنها لحظات اکشن هیجانانگیز فیلم را میتوان به سکانس تعقیب و گریز دکتر استرنج، نبرد پیتر پارکر و نورمن آزبورن – با بازی ویلم دافو - در خانه هپی – با بازی جان فاوریو (Jon Favreau) و لحظات کوتاه همکاری سه پیتر پارکر در نبرد پایانی اشاره کرد. سکانسی که پیتر پارکر سوم نیز ام جی را از سقوط نجات میدهد، به خوبی پیادهسازی شده است و این فرصت را به پیتر پارکر میدهد تا اشتباه خود را جبران کند. اما به غیر از این موارد، فیلم Spider-Man: No Way Home، علیرغم فیلمبرداری عالی و جلوههای ویژه خیرهکنندهای که در سینمای روز شاید با فاصله زیادی، بیرقیب باشند، هیجان چندانی خلق نمیکنند.
با این حال نمیتوان فیلم Spider-Man: No Way Home را یک فیلم شکستخورده دانست. این فیلم قطعا برای طرفداران کامیکبوکهای مارول که با داستان فیلم آشنایی بیشتری دارند و متوجه ارجاعات بیشمار فیلم میشوند، جذابتر است. همچنین، میتوان متصور شد که سن پایین پیتر پارکر و دوستانش نیز باعث خواهد شد تا نوجوانان راحتتر با این فیلم ارتباط برقرار کنند و در یک ساعت ابتدایی فیلم، Spider-Man: No Way Home، حال و هوای یک فیلم کودکانه را دارد. برخی از شوخیهای فیلم، مخصوصا بعد از ورود دو پیتر پارکر دیگر، فوقالعاده بامزه هستند. با توجه به اینکه پیتر پارکر اول، در فیلمنامه، اصلا شخصیت خوبی از آب در نیامده است، دو پیتر پارکر دیگر، علیرغم کاستیهای داستان، شخصیتهای جذابتر و بسیار دوستداشتنیتری هستند و مخاطب آرزو میکند که کاش زمان بیشتری به این دو اختصاص داده میشد. با وجود گذشت زمان زیاد، اندرو گارفیلد و توبی مگوایر، هنوز به عنوان پیتر پارکر و مرد عنکبوتی دیدنی هستند.
فیلم Spider-Man: No Way Home، شاید بتواند کودکان و نوجوانان و طرفداران پر و پا قرص کامیکهای مرد عنکبوتی را راضی کند، اما به عنوان یک اثر سینمایی، فیلم ضعیف و پر از ایرادی است و بیشتر از آن که یک فیلم کامیکبوکی سرگرمکننده باشد، یک فیلم کارخانهای پوچ و پر سر و صدا است که چندان ارزش وقت گذاشتن ندارد. از آنجایی که به نظر میرسد از این پس مرد عنکبوتی را بیشتر در فیلمهای مارول محصول سونی، من جمله، فیلم Venom 3 خواهیم دید (که تا کنون فیلمهای بیارزشی بودهاند)، حتی میتوان گفت که برای افرادی که دنبالکننده دنیای سینمایی مارول هستند، فیلم Spider-Man: No Way Home، قابل چشمپوشی و بیاهمیت است.
مینی سریال Moon Knight اقتباسی از کامیکبوکهای مارول است و داستان مردی است که برای زنده ماندن، خونس، خدای ماه را میپذیرد و عدالت او را اجرا میکند. با لوکتو همراه باشید.
راسل کرو که جدیدا به دنیای کامیکبوکها خیلی علاقهمند شده است، به جمع بازیگران فیلم Kraven the Hunter، سومین فیلم کامیکبوکیاش پیوسته است. با لوکتو همراه باشید.
آنتونی راموس، بازیگر نمایش موزیکال Hamilton در سریال Ironheart بر اساس کامیکهای مارول نقش آفرینی خواهد کرد. با لوکتو همراه باشید.
فیلم Spider-Man No Way Home سرانجام رکورد فیلم Avatar در گیشهها را شکست. با لوکتو همراه باشید.
فیلم Eternals، بر خلاف آنچه که مارول و دیزنی قصد داشتهاند جلوه بدهند، نه اثری جاهطلبانه است، نه نشانی از رشد و تحول MCU دارد و فقط یک فیلم هالیوودی تکراری دیگر است. با لوکتو همراه باشید.